اعتیاد به پورن
دومین تغییری که در نتیجه مشاهده زیاد پورن در مغز حاصل میشود، اعتیاد به آن است. دانشمندان اخیرا نشان دادهاند که متافتامین و کوکائین همان سلولهای عصبی در مرکز پاداش مغز را هدف قرار میدهند که برای ثبت تجربههای جنسی تکامل یافته است. در مطالعه دیگری توسط همان گروه از دانشمندان نشان داده شد که پس از رابطه جنسی که همراه با انزال باشد حداقل به مدت یک هفته سلولهایی که دوپامین را در مرکز پاداش مغز پمپاژ میکنند، منقبض میشوند. همین سلولهای تولید کننده دوپامین در اثر اعتیاد به هروئین هم منقبض میشوند. به طور خلاصه، مواد مخدر مانند متافتامین و هروئین به این دلیل تحریک کننده هستند که دقیقا همان قسمتی از مغز را تحت کنترل در میآورند که با هدف ایجاد حس لذت برای رابطه جنسی تکامل یافته است.
لذتهای دیگری هم هستند که که مرکز پاداش مغز را فعال میکنند، ولی سلولهای عصبی آنها با سلولهای عصبی مربوط به فعالیتهای جنسی همپوشانی کامل ندارد. بنابراین حس آنها متفاوت و تحریک آنها هم کمتر است. مطمئنا همه میتوانند بگویند که تفاوت خوردن چیپس یا رسیدن به لذت جنسی چه مقدار است.
همانطوری که مواد مخدر میتوانند سلولهای عصبی مرتبط با فعالیتهای جنسی در مغز را فعال کنند و حس سرخوشی را بدون داشتن رابطه جنسی برای فرد ایجاد کنند، پورن هم میتواند این کار را انجام دهد، در حالیکه لذتهای دیگر مانند تماشای غروب، خندیدن و یا ورزش نمیتوانند این کار را انجام دهند. به صرف اینکه یک فعالیت همراه با حس لذت میباشد به معنای اعتیاد آور بودن آن نیست. فعالیت جنسی اولویت اول طبیعت در تکامل بوده است و بیشترین میزان دوپامین در مغز در واکنش به این فعالیت آزاد میشود.
محققان میدانند که در تمام انواع اعتیاد با وجود تفاوتهایی که دارند، افزایش سطح دوپامین به صورت مزمن منجر به بروز سلسله واکنشهای شیمیایی در مغز میشود که در پی آن تغییرات عمده و پایداری در مغز به وجود میآید. این تغییرات منجر به بروز نشانهها و تحولات رفتاری در فرد میشود. از جمله این تحولات رفتاری عبارتند از:
1. عطش و میل شدید به ماده یا عمل اعتیاد آور، و یا میل شدید به ترک ماده یا عمل اعتیاد آور.
2. عدم کنترل بر روی استفاده از ماده یا عمل اعتیاد آور، به همراه افزایش استفاده از آن و ریسک پذیری بالاتر در هنگام استفاده، جهت رسیدن به لذت مورد انتظار.
3. عوارض منفی بر سلامت جسمی، اجتماعی، اقتصادی، و روانی فرد.
ریسک اعتیاد به پورن تا چه اندازه است؟ دانشمندان میدانند که مواد افزایش دهند دوپامین مثل الکل یا کوکائین میتوانند اعتیاد به وجود آورند. ولی تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد کسانی که از مواد اعتیاد آور استفاده میکنند (غیر از نیکوتین) معتاد میشوند. آیا این به این معناست که باقی ما نسبت به اعتیاد مصون هستیم؟ وقتی پای استفاده از مواد اعتیاد آور در میان باشد پاسخ مثبت است. ولی وقتی که پای دسترسی بدون محدودیت به انواع فوق محرک پاداشهای طبیعی همچون فست فودها در میان باشد پاسخ منفی است. با این حال همه استفاده کنندگان هم معتاد نمیشوند.
علت اینکه نسخههای فوق محرک مواد غذایی یا تحریک کنندهای جنسی میتوانند ما را معتاد کنند، حتی اگر نسبت به انواع دیگر اعتیاد مصون باشیم این است که مدار پاداش در مغز ما به گونهای تکامل یافته است که ما را به سمت مواد غذایی یا رابطه جنسی سوق دهد و نه به سمت مواد مخدر و یا الکل. امروزه مواد غذایی پرچرب و پرشکر تعداد بسیار بیشتری از مردم را نسبت به مواد مخدر غیر قانونی معتاد کرده است. به عنوان مثال در آمریکا ۷۰ درصد بزرگسالان اضافه وزن دارند و ۳۷ درصد بزرگسالان دچار اضافه وزن فوق العاده هستند. در حال حاضر به دلیل مخفی کاری که در استفاده از پورن وجود دارد مشخص نیست که چه تعداد از مردم گرفتار پورن و اعتیاد به آن هستند. ولی مقایسه با غذاهای اعتیاد آور میتواند به ما تخمینی از فراگیری استفاده از پورن بدهد.
نسخههای فوق محرک از پاداشهای طبیعی قدرت این را دارند که مکانیزمی که در مغز مسول فرمان اشباع یا سیر شدن است را بازنویسی کنند، همان قسمتی از مغز که حس "بس است دیگر نمیخواهم" را ایجاد میکند. بنابرین اصلا دور از انتظار نیست که دسترسی نامحدود به محتوای بدیع جنسی برای بسیاری از مردم حتی آنهایی که در مقابل مواد مخدر مصونیت دارند، اعتیاد آور باشد.
آیا اعتیاد به پورن واقعا اعتیاد است؟
بعضی از روانشناسان و پزشکان خارج از تخصص عصب شناسی اعتیاد ادعا میکنند که اشتباه است که عوارض ناشی از رفتارهایی همچون علاقه مفرط به قمار یا مصرف خارج از کنترل پورن را تحت علوم مرتبط با اعتیاد مطالعه کرد. آنها میگویند که اعتیاد تنها زمانی معنی دارد که راجع به مواد اعتیاد آور مانند هروئین، الکل، یا نیکوتین صحبت کنیم. معمولا این دیدگاه مورد پسند رسانهها نیز میباشد. ولی آخرین تحقیقات در مورد طبیعت اعتیاد خلاف این را ثابت میکند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید، اعتیاد احتمالا بیشترین موضوع مورد مطالعه در تحقیقات اختلالات مغزی بوده است. بر خلاف اکثر اختلالات، اعتیاد را میتوان در آزمایشگاه بر روی حیوانات طبق خواسته محققان به وجود آورد. سپس محققان، مکانیزمهای مولد اختلال و تغییرات ناشی از آن را در مغز تا حد تغییرات ملکولی تحت مطالعه قرار میدهند. به عنوان نمونه محققان کشف کرده اند که ملکولی در مغز به نام پروتئین دلتا فاس بی در اکثر اعتیادهای مواد، و یا اعتیادهای رفتاری، کلید اکثر تغییرات مرتبط با اعتیاد را میزند. این نوع کشفیات از جمله دلایلی هستند که متخصصان اعتیاد را به این نتیجه میرساند که اعتیادهای مربوط به مواد و اعتیادهای رفتاری اساساً یک نوع اختلال هستند.
تاکنون حدود ۷۰ مطالعه و تحقیق مشخص کرده است که در مغز افراد معتاد به اینترنت تغییراتی مشابه تغییرات ناشی از مواد مخدر رخ میدهد. اگر اینترنت به صورت بالقوه امکان ایجاد اعتیاد را دارد، قاعدتاً پورن اینترنتی نیز چنین خاصیتی را دارد. در حقیقت در مطالعهای که در سال ۲۰۰۶ صورت گرفت، محققان هلندی به این یافته رسیدند که محرکهای جنسی بیشترین قدرت اعتیاد آوری در بین محتوای در دسترس به صورت آنلاین دارد (بازیهای آنلاین در جایگاه دوم قرار گرفت). دیگر مطالعات راجع به اعتیاد به اینترنت که بسیاری از آنها شامل استفاده از پورن هم میشوند، به صورت غیر مستقیم وجود اعتیاد به پورن را به اثبات رسانده اند.
با این وجود، دو مطالعه که هر دو در سال ۲۰۱۴ منتشر شده اند، به صورت خاص مغز افراد استفاده کننده از پورن را مورد برسی قرار دادهاند. در مطالعه اول که دانشمندان موسسه ماکس پلانک آلمان انجام دادند، مغز کاربرانی که به پورن اعتیاد نداشتند مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد:
1. زمان طولانیتر استفاده از پورن در هفته و سالهای بیشتر استفاده از پورن، مرتبط است با کاهش ماده خاکستری در بخشهایی از مرکز پاداش مغز که مربوط به ایجاد انگیزه و قوه تصمیم گیری در انسان هستند. کاهش ماده خاکستری به معنای کم شدن اتصالات بین سلولهای عصبیست. کاهش اتصال بین سلولها به معنای کاهش فعالیت مرکز پاداش، یا به عبارت دیگر بی حس شدن نسبت به لذتهای طبیعی میباشد. محققان این را به عنوان اثر استفاده طولانی مدت از پورن تعبیر کردند.
2. اتصالات بین مرکز پاداش مغز و قشر جلویی مغز با افزایش مشاهده پورن ضعیفتر شده بودند. آنطور که محققان توضیح میدهند، اخلال در عملکرد این بخش از مغز مرتبط با بروز رفتارهایی ناهنجار همچون مصرف مواد مخدر بدون توجه به عوارض احتمالی آنها بوده است. به طور خلاصه این مطالعه، رابطه بین استفاده از پورن و اختلال در کنترل رفتار را نشان میدهد.
3. با مصرف بیشتر پورن، واکنش مرکز پاداش مغز به عکسهای تحریک کنند جنسی کمتر میشود. یک توضیح احتمالی برای این پدیده میتواند این باشد که مصرف کنندگان زیاد پورن به تحریک بیشتری برای فعال کردن مرکز پاداش مغز نیاز دارند. محققان میگویند، این پدیده با این نظریه علمی که میگوید، قرار گرفتن در معرض شدید تحریکهای پورن موجب کم تحرکی پاسخ طبیعی مغز به محرکهای جنسی میشود، همخوانی دارد.
میتوان اثراتی که گفته شد را اینگونه خلاصه کرد: مصرف بیشتر پورن معادل است با کاهش ماده خاکستری و همچنین کم شدن حساسیت مرکز پاداش به تصاویر تحریک کننده جنسی. مصرف بیشتر پورن همچنین در ارتباط است با کم شدن اتصالات در مرکز فرماندهی مغز، یعنی قشر جلویی مغز.
به این نکته دقت کنید که این مطالعه به بررسی علت این عوارض نپرداخته است، بلکه تنها میگوید بین این عوارض و مشاهده پورن ارتباط وجود دارد. در حقیقت محققان به تحلیل اسکنهای مغزی ۶۴ استفاده کننده پورن پرداختند و ارتباط ساعتهای مصرف پورن و تغییرات مغزی را در این افراد بررسی کردند. هیچ کدام از موارد مورد مطالعه در این تحقیق به پورن اعتیاد نداشته است. همچنین محققان به دقت اطمینان حاصل کردند که هیچ کدام از افراد مورد مطالعه مشکلات جسمی یا اختلالات عصبی یا اعتیاد به مواد مخدر نداشته باشد.
این حال محققان قدم بعدی را برنداشتند که عبارت است از درخواست از افراد شرکت کننده تا پورن را برای چند ماه کنار بگذارند تا ببینند آیا تغییرات ناشی از پورن به حالت اولیه باز میگردد یا خیر. در هر صورت تحقیقات گسترده (که تعدادی از آنها نشان دهنده بهبود در شرایط افراد پس از کنار گذاشتن پورن بوده است) این نظریه را تقویت میکند که تحریکهای بیش از اندازه و ادامه دار عامل اصلی مشکل میباشند. محقق اصلی این تحقیق به خبرنگاران گفته است که نتایج این تحقیق میتواند به این معنا باشد که مصرف منظم پورن کمابیش موجب تحلیل مرکز پاداش مغز است.
در تحقیق دوم که توسط محققان عصب شناسی اعتیاد در دانشگاه کمبریج صورت گرفت، محققان به بررسی مغز افراد معتاد به پورن اینترنتی پرداختند. محقق اصلی این تحقیق میگوید: "اختلافات روشنی میان فعالیت مغزی افرادی که رفتارهای جنسی وسواس گونه دارند و افرادی که سالم هستند وجود دارد. این اختلافات دقیقا مشابه تغییراتی است که در اثر مصرف مواد مخدر در مغز به وجود میآید." محققان کمبریج کشف کردند که در معتادان به پورن، مرکز پاداش مغز به نشانههای پورن واکنش شدیدتری نشان میدهد. این نوع واکنش نشانهای از حساس شدن مغز است (در ادامه راجع به آن توضیح میدهیم) که نیروی محرک اصلی حرص و ولع شدید در معتادان میباشد.
دقت کنید این یافته بر خلاف گزارشی است که دانشمندان موسسه پلانک از مغز کاربران پورن که به آن "اعتیاد ندارند" کرده اند. محققان موسسه پلانک گزارش کرده اند که قسمت دیگری از مرکز پاداش مغز این افراد دچار افت فعالیت شده است. این نشانهای از بیحسی مغز در این افراد است. پس از بررسی نتیجه تحقیقات تیم موسسه ماکس پلانک و تیم دانشگاه کمبریج میتوان به این نظریه رسید که ممکن است پاسخ مغز بین افراد معتاد به پورن و غیر معتاد متفاوت باشد.
شکی نیست که تحقیقات بیشتری روی مغز افراد معتاد به پورن در جریان است. ولی تا همین جا هم متخصصان اعتیاد به این نتیجه رسیده اند که تمام انواع اعتیاد یک نوع تغییرات مغزی را پدید میآورند. مهم نیست که اعتیاد به نوعی از رفتارهای جنسی باشد، یا به قمار، الکل، نیکوتین، هروئین، و یا کریستال باشد (بسیاری از اینها را دانشمندان برای دههها مطالعه کرده اند). صدها مطالعه روی مغز افراد معتاد به یک رفتار یا به یک ماده تائید میکند که تمام انواع اعتیاد تغییراتی در یک مکانیزم بنیادی مغز به همراه تغییراتی در آناتومی و ساختار شیمیایی مغز به وجود می آورند که عبارتند از:
1. بی حسی: یا عدم پاسخ مغز به لذت. کاهش سیگنالهای دوپامین به همراه تغییرات دیگر موجب میشود فرد معتاد، به لذتهای هر روزه زندگی بی تفاوت شود و همواره به دنبال فعالیتها یا مواد افزایش دهنده دوپامین در مغز باشد. فرد معتاد ممکن است دیگر به دنبال علایقی که روزی جزو اولویتهای اصلی او بوده نرود. بیحسی مرکز پاداش مغز، احتمالا اولین تغییر مرتبط با اعتیاد است که استفاده کنندگان از پورن متوجه آن میشوند. آنها به تحریکهای بیشتر و بیشتری نیاز دارند تا به همان سطح قبلی لذت برسند. آنها زمانهای طولانیتری را در حال تماشای پورن بدون عمل خود ارضایی سپری میکنند. از طرفی، بیحسی مغز ممکن است به شکل تغییر ذائقه فرد به انواع دیگری از ژانرهای پورن نیز باشد. ژانرهایی که متفاوت تر هستند و یا شدت بیشتری دارند و یا اینکه آزاردهنده هستند. به یاد داشته باشید شوک، غافلگیری، نگرانی و اضطراب سطح دوپامین در مغز را بالا میبرند.
2. حساس شدن مرکز پاداش مغز: یا به خاطر سپاری لذتهایی در مغز که وقتی تحریک میشوند احساس ولع شدیدی را در فرد به وجود میآورند. اتصالات جدیدی که در مغز به وجود آمده سبب میشوند که مرکز پاداش مغز در پاسخ به نشانهها یا افکاری که مرتبط با اعتیاد هستند فعال شوند. این پاسخ ها، اعتیاد را تحریک کننده تر از باقی فعالیتها در زندگی فرد معتاد میکنند. نشانههایی همچون روشن کردن کامپیوتر، دیدن تصادفی یک تصویر محرک، یا تنها بودن در جایی، میل شدیدی را در فرد بیدار میکند. فرد معتاد حس میکند کنترلی بر رفتار خود ندارد و کس دیگری مغز او را کنترل میکند. بعضیها این میل شدید را مانند تونلی توصیف میکنند که تنها یک راه خروج دارد: پورن. فرد در این حالت احساس عجله میکند، قلبش شروع به طپش شدید میکند و گاهی حس لرزش هم دارد. تمام آنچه فرد در آن لحظه به آن فکر میکند این است که به سراغ سایت مورد علاقه اش برود. در این حالت، مسیرهای مرتبط با اعتیاد در مغز فریاد میزنند "همین حالا این کار را انجام بده!".
3. کاهش فعالیت قشر جلویی مغز: موجب ضعف اراده در مقابل با امیال شدید و غیر ارادی میشود. تغییر در ماده خاکستری و سفید قشر جلویی مغز با کاهش قدرت کنترل و اراده و قدرت پیش بینی نتایج تصمیمات مرتبطند. کاهش فعالیت قشر جلویی مغز همچون مسابقه طناب کشی بین دو قسمت مغز خودش را نشان میدهد. اتصالات مربوط به اعتیاد فریاد میزنند که "آره، اینکار را بکن" در حالیکه قسمت دیگر مغز فریاد میزند "نه، بس است، دوباره این کار را نکن." در حالیکه قسمتهای مربوط به کنترل در مغز ضعیف شده اند، معمولا این اتصالات مربوط به اعتیاد است که برنده این جدال میشود.
4. اختلال در مدارات کنترل استرس در مغز: این اختلال موجب میشود که حتی یک استرس کوچک منجر به پیدایش یک میل شدید و بازگشت دوباره به پورن شوند. در واقع استرس محرّکی است که اتصالات قدرتمند و حساس مرتبط با پورن را در مغز فرد تحریک میکند.
این پدیدهها در متن هر گونه اعتیادی وجود دارند. کنار گذاشتن پورن این تغییرات را معکوس میکند و فرد به آرامی دوباره یاد میگیرد که چگونه به صورت طبیعی بخواهد و چگونه به صورت طبیعی لذت ببرد.
ترک پورنوگرافی
بسیاری از مردم گمان میکنند که اعتیاد همیشه همراه است با افزایش مقاومت در فرد معتاد (نیاز به تحریک بیشتر برای دریافت همان اثر قبلی به دلیل بیحسی مرکز پاداش مغز) و عوارض شدید ترک. در حقیقت هیچ کدام از اینها پیش نیاز اعتیاد نیستند، اگر چه اکثر استفاده کنندگان از پورن چنین اثراتی را تجربه کرده اند. چیزی که تمام تستهای اعتیاد نشان میدهند عبارت است از ادامه استفاده علی رغم اثرات منفی آن. این حس قابل اعتمادترین نشانه اعتیاد است.
در بسیاری از افرادی که پورن را کنار میگذرند علائم ترک مشابه علائم ترک مواد مخدر میباشد: بیخوابی، اضطراب و دلشوره، کج خلقی، تغییر رفتار، سردرد، خستگی، عدم تمرکز، افسردگی، عدم ارتباط اجتماعی موثر و میل شدید. بعضی افراد علائم شدید تری هم گزارش کرده اند همچون، همچون لرزش، علائمی مشابه سرماخوردگی، گرفتگی عضلات، یا حس غریب از دست دادن میل جنسی (ظاهرا این عارضه مختص اعتیاد به پورن است). ولی باید این نکته را ذکر کرد که همه افرادی که پورن را کنار میگذرند این تغییرات را تجربه نمیکنند. ترک پورن، زنجیرهای از تغییرات را در مغز رقم میزند، ولی مغزهای افراد مختلف این تغییرات را به صورتهای مختلفی تجربه میکنند.
جایگزینی لذتهای معمولی
مصرف بیش از اندازه غذا یا محرکهای جنسی به مغز این پیغام را میرسانند که فرد مصرف کنند در مسیر تکاملی طبیعی برنده یک منبع عظیم انرژی شده است، و یا به منبعی تمام نشدنی از جفتهای جنسی دست یافته است. این نوع از پیامهای عصبی شیمیایی قدرتمند که تشویق به مصرف بیشتر میکنند، گاهی برای ابقای موجودات زنده ضروری میباشند. مثلا گرگها را در نظر بگیرید. این حیوانات در یک وعده شکار نیاز به ذخیره تا حدود ۱۰ کیلوگرم مواد غذایی دارند. و یا حیوانات در فصل جفت گیری دسترسی به موقعیتهای زیادی برای گسترش ژنهایشان دارند و از آن نهایت استفاده را میبرند. در گذشته چنین موقعیّتهایی نادر بودند و به سرعت به پایان میرسیدند.
ولی اکنون به لطف اینترنت و یا ماهواره، موقعیّتهای بیشمار جنسی در اختیار افراد قرار دارد که مغز ابتدایی برای آنها ارزش بسیار زیادی قائل است. همانطوری که تمام پستانداران در چنین موقعیتی عمل میکنند، تماشاچیان پورن سعی میکنند که ژنهای خود را تا جایی که امکان دارد منتشر کنند. ولی پایانی برای فصل جفتگیری تماشاچیان پورن وجود ندارد. او میتواند این کار را به صورت نامحدود با پیش بینی لذتهای جنسی پیش رو و افزایش سطح دوپامین در مغزش ادامه دهد. تماشای صحنههای جنسی بدیع که از سطح توقع او بالاتر است، موجب برا انگیختگی جنسی میشود و بیشترین میزان دوپامین در مغز را آزاد میکند. کلیک کلیک کلیک، خود ارضایی، کلیک کلیک کلیک، خود ارضایی، ... مدت تماشا میتواند ساعتها تکرار شود و روزها ادامه داشته باشد، به طوری که سیستم لذت بردن در مغز را که بر اساس تکامل شکل گرفته تغییر میدهد. تکامل، مغز را برای این نوع از تحریک بی وقفه آماده نکرده است.
چگونه مغز ما را به مصرف بیش از اندازه وادار میکند؟
همانطور که میدانید دوپامین زنجیرهای از واکنشهای عصبی شیمیایی را در مغز پدید میاورد که موجب تغییرات مرتبط با اعتیاد در مغز میشود. ولی در حقیقت ملکولی که بسیاری از تغییرات طولانی مدت را در مغز کلید میزند پروتئین دلتا فاس بی میباشد. افزایش سطح دوپامین موجب تولید دلتا فاس بی میشود. سپس این پروتئین در مرکز پاداش مغز به آرامی انباشته میشود و مقدار آن متناسب با مقدار دوپامینی که در اثر افراط در پاداشهای طبیعی به وجود میآید، افزایش مییابد. دلتا فاس بی به یک تا دو ماه زمان نیاز دارد تا از مغز دفع شود. ولی تغییراتی که به وجود میآورد میتوانند باقی بمانند. انباشته شدن دلتا فاس بی در مرکز پاداش مغز به عنوان کلید شروع تغییرات در اعتیادهای موادی یا رفتاری شناخته میشود.
با افزایش سطح دلتا فاس بی چه اتفاقی در مغز رخ میدهد؟ این مولکول دسته مشخصی از ژنها را در مغز فعال میکند که به صورت فیزیکی و شیمیایی مرکز پاداش مغز را تغییر میدهند. اگر دوپامین را به عنوان مهندس ناظر در یک پروژه ساختمان سازی در نظر بگیرید، دلتا فاس بی نقش کارگرانی را دارد که کار ساخت را انجام میدهند. دوپامین اعلام میکند که این فعالیت بسیار بسیار مهم است و تا میتوانی باید آنرا تکرار کنی. نقش دلتا فاس بی به عنوان کارگر ساختمانی این است که این فعالیت را به خاطر بسپارید و آنرا تکرار کنید، و اینکار را با تغییرات اتصالات مغز انجام میدهد به گونهای که شما به این فعالیت تمایل پیدا کنید. حال شما وارد حلقهای میشوید که در آن خواستن منجر به انجام فعالیت میشود، انجام فعالیت منجر به افزایش بیشتر سطح دوپامین میشود، افزایش سطح دوپامین منجر به افزایش سطح دلتا فاس بی میشود و در نتیجه تمایل به انجام فعالیت باز هم افزایش پیدا میکند. و این حلقه دوباره از سر گرفته میشود.
به تغییر اتصالات مغزی به گونهای که مغز در برابر تحریکات جنسی حساسیت زیادی پیدا میکند و با هر تحریک میل شدید در شما به وجود میآید، حساس شدن مرکز پاداش مغز میگویند. اگر افزایش سطح دلتا فاس بی باز هم ادامه یابد میتواند منجر به پدیده دیگری شود که بی حسی مرکز پاداش مغز نامید میشود. بر اثر این بیحسی، شما نسبت به لذتهای معمولی و هر روزه زندگی بی تفاوت میشوید. بیحسی مغز در حقیقت کاهش حساسیت مغز نسبت به دوپامین میباشد. دقت کنید که تمام تغییراتی که در اثر دلتا فاس بی به وجود میآیند، ما را وادار به زیادهروی در مصرف پورن میکنند.
این مجموعه دومینویی از تغییرات عصبی و شیمیایی در مغز، قطعاً به منظور معتاد کردن انسانها تکامل نیافته اند. بلکه هدف این بوده است تا حیوانات را وادار کنند تا هنگامی که منابع در اختیار است، تا جایی که میتوانند مصرف کنند. ولی نکته اینجاست که مکانیزمی که منجر به افزایش سطح دلتا فاس بی در اثر افزایش سطح دوپامین میشود، همان مکانیزمی است که هم شرطی شدن جنسی را در پی دارد و هم کلید شروع اعتیاد را در مغز میزند. این مکانیزم با به خاطر سپری حس لذت شروع میشود و سپس انگیزه قوی "دوباره این کار را انجام بده" را به وجود میآورد. این ساده انگارانه است که استفاده کنندگان از پورن گمان کنند که نسبت به این فرایند طبیعی ایمن هستند.
در حقیقت مرکز پاداش در مغز نمیداند که پورن چیست. بلکه تنها، میزان تحریک مغز از طریق مقدار دوپامین آزاد شده ثبت میشود. واکنش خاص مغز هر فردی به محرک ها، تعیین کننده این است که آیا فرد به محرک اعتیاد پیدا میکند یا خیر. نکته جالب اینجاست که بعضی از افرادی که ادعا میکنند که به پورن اعتیاد ندارند و به راحتی میتوانند آنرا کنار بگذارند، همچنان عوارض و مشکلات جنسی ناشی از پورن را تجربه میکنند. از جمله، انزال دیررس، مشکلات نعوظ، عدم ارضای جنسی در هنگام رابطه جنسی و یا از دست دادن علاقه به شریک جنسی واقعی. به احتمال زیاد، تغییرات مرتبط با شرطی شدن جنسی درون مغز، پشت این عوارض میباشد.
دوپامین موجود عجیبی است. مقدار آن وقتی که چیزی از آنچه انتظارش را داشتید بهتر باشد، بالا میرود، ولی وقتی که انتظارتان بر آورده نشود پایین میآید. در مورد لذت جنسی، تقریبا محال است که میزان شگفتی، غافلگیری، تنوع و بدیع بودن پورن را بتوان با چیز دیگری بدست آورد. بنابرین هنگامی که یک فرد جوان خودش را کاملا نسبت به پورن شرطی میکند، رابطه جنسی واقعی انتظارات ناخود آگاه او را احتمالا بر آورده نمیکند. در اثر انتظارات برآورده نشده، میزان دوپامین در مغز افت میکند و نعوظ از بین میرود (جریان پیوسته دوپامین در مغز برای نگاه داشتن بر انگیختگی جنسی و نعوظ ضروری میباشد.)
نوجوانان به خصوص به دلیل آنکه مرکز پاداش در مغزشان در حال شکل گیری میباشد، در این مورد آسیب پذیرتر از دیگران هستند. مغز نوجوان در واکنش به بدیع بودن پورن میزان بیشتری دوپامین آزاد میکند. از طرفی مغز آنها به دوپامین حساسیت بیشتری دارد و مقدار بیشتری دلتا فاس بی آزاد میکند (برای به یاد آوردن و تکرار تجربه). بنابرین مغز نوجوان میتواند عمیقا و به صورت غیر منتظرهای نسبت به پورن شرطی شود. به گونهای که برای مغز این افراد، رابطه جنسی واقعی مثل یک تجربه غیر طبیعی به نظر میرسد و پورن در مغز آنها به عنوان رابطه جنسی استاندارد ثبت میشود. در این شرایط، فرا گرفتن لذت بردن از رابطه جنسی طبیعی نیازمند ماهها زمان بیشتر در مقایسه با مردانی است که در زمان بلوغ به پورن دسترسی نداشته اند و رابطه جنسی طبیعی را قبل از پورن تجربه کرده اند. اینگونه مردان تنها نیازمند باز آموزی آن چیزی هستند که قبلا میدانسته اند.
حساسیت بالای مغز نوجوان به پاداش، همچنین به این معناست که صاحب مغز آسیب پذیری بالاتری نسبت به اعتیاد دارد. اگر هنوز هم به اندازه کافی ترسناک به نظر نمیرسد، به یاد داشته باشید که یک فرایند طبیعی شکلدهی مغز، انتخابهای یک نوجوان را تا هنگامی که او به بزرگسالی برسد محدود میکند. به این معنا که مغز او مدارهای عصبی را به گونهای شکل میدهد که در مواجه با مسائل مختلف زندگی پاسخهایش به سمت خاصی شکل گرفتهاند. در بیست سالگی فرد شاید به اندازه یک نوجوان دچار شرطی شدن جنسی نشود، ولی اثر پورن مانند یک حس شهوت عمیق در مغز او جا خوش میکند تا جایی که دیگر تغییر دادن و یا نادیده گرفتن آن چندان آسان نیست.
بیشکست! یک برنامه آموزشی آنلاین، مناسب ترک عادت های بد همانند، تنبلی، عادات غذایی نادرست ، پورنوگرافی و .. میباشد.