ما در عصری زندگی میکنیم که در هر روز و هر ساعت با حجم بالایی از اطلاعات مواجه هستیم. اطلاعاتی که ذخیرهی آنها در حافظه باعث افزایش دانشما و در نتیجه موفقیت روزافزون ما خواهد شد. این مسئله، برای انسان امروزی که همواره به دنبال رشد و پیشرفت خود هست، دغدغهای مهم ایجاد کردهاست.
قرار گرفتن در فضاهای تنشزا و در معرض اضطراب و فشار روانی، باعث اختلال در فرآیند ذخیرهسازی و حفظ اطلاعات میشود؛ بطوریکه در بهترین حالت، اطلاعات به بخش حافظهی کوتاه مدت انتقال میابد اما به قسمت حافظهی بلند مدت منتقل نمیشود. به همین جهت توصیه میکنیم برای اینکه بهترین نتیجه را در فرآیند یادگیری و ذخیرهی اطلاعات در حافظه داشته باشیم، فضایی آرام و امن را برای آموزش فراهم کنید که به دور از هر گونه اضطراب و فشار روانی باشد. به صورت کلی میتوان گفت میزان ماندگاری اطلاعات در حافظه و مقدار اضطراب شخص، رابطهی عکس با هم دارند؛ این موضوع در کودکان بیشتر قابل مشاهده است.
?
زمانیکه صحبت از فردی به میان میآید، ممکن است ابتدا صدای او در خاطر شما طنینانداز شود ، یا چهرهی او را به یاد بیاورید یا حتی بتوانید هر دو این موارد در حافظهی شما پدیدار گردد. با در نظر گرفتن این موضوع، میتوان افراد را بر اساس راههای دریافت و بازیابی اطلاعات به سه دسته تقسیم کرد: ۱٫ سمعی ۲٫ بصری ۳٫ سمعی-بصری.
اگر شما بتوانید دستهای را که در آن قرار میگیرید، شناسایی کنید؛ آنگاه خواهید توانست هرگونه اطلاعاتی را در قالبی که برای حافظه و مغز شما بیشتر و بهتر قابل پذیرش است پیدا کرده و استفاده کنید. به عنوان مثال، اگر تمایل دارید در یک مبحث علمی اطلاعاتی را به خاطر بسپارید، پیشنهاد ما این است که با توجه به اینکه در چه دستهای قرار میگیرید، برای خود این محتوا را در قالب فایلهای صوتی (سمعی)، کتاب (بصری) یا فیلم (سمعی-بصری) تهیه کنید.
با توجه به درگاه دریافتی، میتوان دادهها را بر ۵ دسته تقسیم کرد:
آنچه میبینیم،
آنچه میشنویم،
آنچه میبوییم،
آنچه میچشیم،
و آنچه لمس میکنیم.
اگر بتوانیم حواس پنجگانهی خود را چنان تقویت کنیم که در هر لحظه، فارغ از اینکه به دنبال چه هدف یا اطلاعاتی هستیم، تمام دادههای دریافتی را حفظ و ذخیره کند؛ آنگاه میتوان گفت که برای هر لحظهای که در خاطرمان ثبت میشود، پنج سرنخ داریم و در صورتی عدم دسترسی به هر کدام از آنها، میتوان موارد دیگر را جایگزین کرد.
گاهی برای اینکه اطلاعات بهتر در حافظهی فرد ثبت شود، نیاز هست تا برداشتی شخصی از آن محتوا داشته باشد، یا به عبارتی دیگر، موضوع را با زبان خود شرح دهد و به حافظه بسپارد. به این صورت ذهن که آمادگی بیشتری برای پذیرش و جذب ساختار و ادبیات شخصی خودتان دارد.
به عنوان یکی دیگر از راهکار های تقویت حافظه
زمانیکه مجموعهای از اطلاعات و دادههایی که ارتباطی بین آنها وجود ندارد را برای ثبت در حافظه مرور میکنید، متوجه دشواری این کار خواهید شد. حال اگر تلاش کنید به هر طریقی رابطهای بین این دادهها بیابید، آنگاه میبینید که این کار چقدر ساده و راحتتر میشود. زیرا این روند ارتباطی، دادهها را مثل قطعات بازی دومینو در کنار هم قرار میدهد، بهطوری که افتادن یک قطعه، باعث ریزش سایر قطعات خواهد شد؛ به بیانی دیگر، اگر زمانی که اطلاعات را بهخاطر میسپارید، شبکهی ارتباطی بین آنها بسازید؛ پس از آن، هر بار تنها با به یاد آوردن بخشی از آن اطلاعات میتوانید سایر دادهها را نیز به خاطر بیاورید.