ویرگول
ورودثبت نام
mehrnush naderi
mehrnush naderi
mehrnush naderi
mehrnush naderi
خواندن ۱۲ دقیقه·۸ ماه پیش

بهترین درمان همجنسگرایی یا هموسکشوال: چگونه همجنسگرا نباشیم؟

همجنسگرایی (Homosexuality)  یکی از انواع گرایش‌های جنسی انسان است که همواره موضوع بحث‌های علمی و اجتماعی بوده. دیدگاه‌ها دربارهٔ این پدیده متفاوت‌اند؛ برخی آن را یک تنوع طبیعی در تمایلات انسانی می‌دانند و برخی دیگر آن را یک بیماری تلقی کرده و درصدد «درمان» آن برآمده‌اند. در این مقاله‌ی جامع و بی‌ طرفانه، ابتدا توضیح می‌دهیم همجنس‌ گرایی چیست و چه انواعی دارد و چگونه می‌توان علائم یا نشانه‌های آن را شناخت؟ و سپس به طور ویژه به ایده ‌ی درمان همجنس ‌گرایی از طریق هیپنوتیزم‌ درمانی می‌پردازیم و شواهد و ادعاهای موجود را بررسی می ‌کنیم.

همجنسگرایی چیست؟

همجنسگرایی یا هموسکشوال به گرایش احساسی، عاشقانه یا جنسی افراد به هم ‌جنس خود گفته می ‌شود. به بیان دیگر، یک فرد همجنسگرا (اعم از زن یا مرد) مجذوب افراد هم‌ جنس خود از نظر عاطفی یا جنسی می‌ شود. همجنسگرایی یکی از سه گرایش جنسی اصلی در کنار دگرجنس گرایی (جذب به جنس مخالف) و دوجنس گرایی (جذب به هر دو جنس) به شمار می رود. در واقع طیفی بین همجنسگرایی مطلق تا دگرجنس گرایی مطلق وجود دارد و بسیاری از افراد ممکن است در نقطه‌ای بین این طیف نیز قرار بگیرند.

همجنسگرایی
همجنسگرایی


علم روان‌شناسی و پزشکی در طول صد سال گذشته تغییر نگرش بزرگی را درباره همجنسگرایی پشت سر گذاشته‌ اند. تا نیمه قرن بیستم، دید غالب این بود که گرایش به همجنس نوعی اختلال است و باید درمان شود. این نگرش باعث شد که «موفقیت درمانی» در تغییر همجنسگرایان به هدفی برای برخی درمانگران تبدیل شود. اما با انباشت شواهد علمی و فعالیت‌های حقوق بشری، ورق برگشت.  سازمان بهداشت جهانی (WHO) در تجدیدنظر دهم طبقه‌بندی بین‌المللی بیماری‌ها (ICD-10) که در سال ۱۹۹۰ منتشر شد، همجنسگرایی را به طور کامل از لیست بیماری‌های روانی حذف کرد. بدین ترتیب در سطح بین‌المللی نیز توافق شد که گرایش همجنسگرایانه ذاتاً اختلال نیست. از آن پس بحث درباره همجنسگرایی بیشتر از حیطه پزشکی خارج و به حوزه مسائل اجتماعی و حقوقی منتقل شد، چرا که دیگر توجیهی علمی برای انگ «بیماری» به این گرایش وجود نداشت.

انواع همجنسگرایی

همجنسگرایی به طور کلی شامل دو دسته اصلی است: همجنسگرایی در مردان و همجنسگرایی در زنان. همجنسگرایی مردانه که به آن گی گفته می‌ شود، به معنای گرایش عاطفی-جنسی یک مرد به مردان دیگر است. همجنسگرایی زنانه که لزبین نام دارد، به معنای گرایش عاطفی-جنسی یک زن به زنان دیگر است. اگرچه این دو اصطلاح به‌ طور خاص به مردان و زنان همجنسگرا اشاره دارد، گاهی واژه «گی» به صورت عام برای هر دو گروه مرد و زن همجنسگرا به کار می‌ رود.


علاوه بر همجنسگرایی، گرایش ‌های جنسی دیگری نیز وجود دارند که در کنار این پدیده تعریف می‌شوند. دو جنس گرایی (Bisexuality) به معنای تمایل جنسی یا عاطفی به هر دو جنس (هم مرد و هم زن) است. هرچند فرد دوجنس گرا الزاماً به یک اندازه به هر دو جنس تمایل ندارد، اما می‌تواند جذب هر دو شود. به همین ترتیب، دگرجنس گرایی (Heterosexuality) نقطهٔ مقابل همجنسگرایی است و به جذب عاطفی/جنسی افراد به جنس مخالف اشاره دارد. برخی نظریه‌ها، طیفی بودن گرایش جنسی را مطرح می‌کنند که بر اساس آن افراد را نمی‌توان تنها در سه دسته همجنسگرا، دوجنس گرا یا دگرجنس گرا گنجاند، بلکه گرایش افراد ممکن است در طیفی بین این‌ها قرار گیرد.

نکته‌ی مهم اینکه هویت جنسی (این ‌که فرد خود را همجنسگرا، دوجنس گرا یا دگرجنس گرا بداند) می ‌تواند با رفتار جنسی وی متفاوت باشد. برای مثال، ممکن است فردی روابطی با جنس موافق خود داشته باشد اما خود را همجنسگرا شناسایی نکند یا بالعکس گرایش درونی به هم‌جنس داشته باشد ولی به دلایل اجتماعی هرگز وارد چنین رابطه ‌ای نشود. بنابراین، در بحث انواع همجنسگرایی، تمایز بین گرایش، رفتار و هویت جنسی نیز حائز اهمیت است.

علائم همجنسگرایی

مهم ‌ترین نشانه، همان احساس کشش عاطفی یا تمایل جنسی به هم ‌جنس است. افراد همجنسگرا معمولاً در خلال دوران رشد خود متوجه می‌شوند که به جای جنس مخالف، به هم‌جنس خود علاقه‌ ی عاشقانه یا جنسی دارند. بر اساس فهم علمی کنونی، هستهٔ اولیه ‌ی این گرایش‌ها معمولاً از اواخر کودکی تا اوایل نوجوانی در فرد پدیدار می‌ شود. بسیاری از افراد حتی پیش از هرگونه تجربه جنسی متوجه می‌شوند که به چه جنسی تمایل دارند؛ به عنوان مثال، یک پسر نوجوان ممکن است بدون داشتن رابطه‌ جنسی، احساس کند به پسران دیگر دل ‌بستگی و کشش دارد یا برعکس هیچ تمایلی به دختران احساس نمی‌ کند. همین امر برای یک دختر نوجوان با تمایلات همجنسگرایانه نیز صدق می‌کند.

افرادی که همجنسگرا هستند معمولاً از نظر ظاهری یا رفتاری نشانه‌های قطعی و آشکاری ندارند که همه جا صادق باشد. برخلاف برخی کلیشه‌ های رایج، نحوه لباس پوشیدن، نوع صحبت کردن یا رفتارهای اجتماعی به طور قطعی نمی ‌تواند گرایش جنسی یک فرد را نشان دهد؛ بسیاری از همجنسگرایان ممکن است هیچ تفاوت ظاهری با سایرین نداشته باشند و از سوی دیگر، برخی افراد دگرجنس گرا ممکن است رفتاری خارج از کلیشه ‌های مردانگی یا زنانگی متداول داشته باشند. بنابراین گرایش جنسی یک تجربه درونی است و بهترین راه شناخت آن، توجه به احساسات و تمایلات درونی فرد نسبت به جنسیت‌های مختلف است نه صرفاً نشانه‌های بیرونی.

البته در مواردی، فرد ممکن است برای مدتی نسبت به گرایش خود دچار سردرگمی یا تردید باشد. مثلاً یک نوجوان ممکن است مدتی احساسات متناقضی را تجربه کند یا به دلیل فشارهای اجتماعی و فرهنگی، تمایلات همجنسگرایانه خود را انکار یا سرکوب نماید. این دوره از سردرگمی می‌تواند تشخیص گرایش را دشوار کند. با این حال، اکثر همجنسگرایان گزارش می‌کنند که پس از مدتی به یک درک نسبی از تمایلات خود می‌ رسند و درمی‌یابند که جذب عاطفی-جنسی آنان معطوف به هم‌ جنس است.


درمان همجنسگرایی با هیپنوتیزم ‌درمانی

هیپنوتیزم ‌درمانی یا هیپنو‌تراپی روشی در روان‌درمانی است که طی آن فرد را در حالت خلسه هیپنوتیزمی قرار داده و تلقین ‌ها یا پیشنهادهایی به ذهن ناخود آگاه او داده می‌ شود تا تغییراتی در ادراک، احساس یا رفتار فرد ایجاد شود. دکتر داوود نجفی توانا هیپنوتیزم درمانگر میگه که میشه از هیپنوتیزم برای مشکلاتی مانند: ترک عادات ناپسند (سیگار کشیدن، ناخن جویدن)، کاهش درد، اضطراب یا بهبود اعتماد به نفس به کار می رود. با این حال، برخی درمانگران تلاش کرده‌اند از هیپنوتیزم به عنوان روشی برای تغییر گرایش جنسی افراد همجنسگرا استفاده کنند. انگیزهٔ چنین کاری عمدتاً دیدگاهی است که همجنسگرایی را نوعی اختلال یا انحراف می داند.

برخی درمانگران مدعی نتایج موفقیت‌آمیزی از این  روش به دست آورده اند. به عنوان نمونه، در سال‌های اخیر یک روان ‌شناس بالینی شرح مورد پسری ۱۶ ساله را منتشر کرد که به درخواست والدینش تحت هیپنوتیزم ‌درمانی و آموزش‌های رفتاری قرار گرفته بود و بعد از چند جلسه هیپنوتیزم، میل دگرجنس ‌خواهانه او به ۱۰۰٪ و میل همجنس‌ خواهانه‌ اش به ۰٪ رسید و این وضعیت در پیگیری ۴ ماهه پایدار ماند .


سایر روش‌های درمانی هموسکشوال

گذشته از هیپنوتیزم ‌درمانی که به آن پرداختیم، در طول تاریخ روش‌های متعددی برای تغییر گرایش جنسی همجنسگرایان پیشنهاد یا به کار گرفته شده که امروز آنها را تحت عنوان کلی «درمان‌های تبدیلی (Conversion Therapies) می‌شناسیم. در این بخش به برخی از مهم‌ترین این روش‌ها و سرنوشت آن‌ها اشاره می‌کنیم:

-شوک‌ درمانی و تنبیه‌ فیزیکی

در میانه‌های قرن بیستم، برخی درمانگران از شوک الکتریکی به عنوان راهی برای از بین بردن میل همجنسگرایانه استفاده می کردند. در مواردی الکترودهایی را در ناحیه حساس قرار می‌دادند و هر زمان بیمار به تصاویر همجنسگرایانه نگاه می‌کرد، شوک دردناکی اعمال می‌شد تا در او انزجار شرطی ایجاد شود. حتی گزارش‌هایی از انجام لوبوتومی (جراحی روی مغز) برای درمان همجنسگرایی وجود دارد. روشن است که این روش‌ های خشن عوارض جسمی و روانی شدید داشته و هیچ‌گاه شواهد مستندی از موفقیت پایدار آن‌ها ارائه نشده است.

-دارو درمانی و هورمون ‌درمانی

در گذشته گاهی از داروهای مختلفی برای کاهش میل جنسی همجنسگرایانه بهره می‌ بردند. برای مثال در مواردی اخته‌ سازی شیمیایی با تزریق هورمون‌های زنانه در مردان همجنسگرا انجام می‌شد تا میل جنسی آنها سرکوب شود. این روش در واقع تنبیهی بود که در برخی کشورها (از جمله بریتانیا در مورد افراد محکوم به همجنسگرایی) استفاده می‌شد. البته سرکوب میل جنسی یک چیز است و تغییر جهت آن چیزی دیگر؛ این روش‌ها عملاً میل جنسی کلی فرد را کاهش می‌دادند بدون آنکه لزوماً او را به جنس مخالف علاقه ‌مند کنند.

-درمان ‌های روان‌ شناختی سنتی

قبل از تغییر رویکرد علم روان‌شناسی در دهه ۱۹۷۰، بسیاری از روان ‌کاوان کلاسیک معتقد بودند همجنسگرایی حاصل تربیت خانوادگی یا یک گره روانی در کودکی است. آنان تلاش می‌کردند با سال‌ها روان‌ کاوی، احساسات سرکوب ‌شده یا روابط خانوادگی (مثلاً ارتباط با پدر یا مادر) را بهبود دهند تا گرایش فرد تغییر کند. مشهور است که زیگموند فروید بنیان‌گذار روان ‌کاوی، علی‌رغم اینکه همجنسگرایی را یک توقف رشد روانی می ‌دانست، در عمل نسبت به درمان ‌پذیری آن تردید داشت و چندان ادعای موفقیتی نکرد. اما شاگردان مکتب روان ‌کاوی تا دهه‌ ها کوشیدند از این راه درمانی برای همجنسگرایان بهره گیرند که نتیجه ملموسی در برنداشت و به تدریج این رویکرد کنار گذاشته شد.

-درمان‌های رفتاری (شرطی‌سازی منفی)

روان‌شناسان رفتاری در میانه قرن بیستم روش بیزارسازی یا درمان تنفری  (Aversion Therapy) را آزمودند. ایده اصلی این بود که با ایجاد یک تجربه منفی همراه با محرک‌های همجنسگرایانه، فرد نسبت به آن محرک‌ ها شرطی ‌شده و متنفر شود. در عمل، همان‌طور که اشاره شد، به بیمار داروهای تهوع‌ آور می‌ دادند و تصاویر افراد همجنس را به او نشان می‌دادند تا هر بار دچار حالت تهوع شود، یا شوک الکتریکی خفیف هنگام بروز تمایل به همجنس اعمال می شد. این روش‌ها گاهی گزارش می ‌شد که ظاهراً درصدی «موفقیت» دارند اما بعدها مشخص شد بسیاری از آن ادعاها مستند نبوده و اغراق‌آمیزاست. در حقیقت، حتی اگر فردی شرطی می‌شد که از تحریکات همجنس‌ خواهانه احساس بدی پیدا کند، این اثر موقت و سطحی بود و باعث ایجاد کشش مثبت به جنس مخالف نمی‌شد. ضمن آن ‌که این درمان‌ها صدمات روانی شدیدی مانند اضطراب و انزجار از خود به همراه داشت.

-مداخلات مذهبی و معنوی

پس از آنکه نهادهای پزشکی عمدتاً از تلاش برای «درمان» همجنسگرایی دست برداشتند، بخش اعظم این تلاش‌ها به حوزه‌ گروه‌های مذهبی و غیرعلمی منتقل شد. بسیاری از گروه‌های مذهبی در ادیان مختلف که روابط همجنسگرایانه را گناه می ‌دانند، برنامه ‌هایی را برای تغییر گرایش ترتیب دادند. این برنامه‌ ها شامل دعا و نیایش، گروه‌های موسوم به خروج از هموسکشوال (Ex-gay ministries)، جلسات اعتراف و مشاوره مذهبی، و حتی جن‌گیری (Exorcism) برای بیرون کردن «ارواح همجنسگرایی» بوده است. در موارد افراطی، حتی به مراجعان آموزش می‌دادند که آدمک‌هایی را به نمایندگی از پدر یا مادرشان بزنند تا خشم فروخورده را تخلیه و از والدین به خاطر ایجاد گرایش همجنس‌خواهانه در وجودشان به‌ اصطلاح دل بکنند.

متأسفانه بسیاری از جوانانی که تحت این برنامه‌های تندرو قرار گرفتند، دچار آسیب‌های روانی نظیر افسردگی حاد، اضطراب، احساس گناه شدید و میل به خودکشی شدند. اما در شرایطی که فرد با همجنسگرایی خود مشکل دارد و تمایل به درمان دارد، دعا و اعتقادات مذهبی می تواند در آرامش فرد به هنگام طی کردن روند درمانی موثر باشد.

عوارض همجنسگرایی

همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، خود همجنسگرایی ذاتاً بیماری نیست که عوارض پزشکی داشته باشد. بنابراین وقتی از «عوارض همجنسگرایی» صحبت می‌کنیم، منظور پیامدها یا مشکلاتی است که در پیرامون این گرایش و به دلیل واکنش‌های جامعه یا شرایط فرد ممکن است برای فرد همجنسگرا پیش بیاید، نه عوارض ناشی از خود گرایش.

یکی از مهم‌ترین مسائل، فشار روانی ناشی از تبعیض و انگ اجتماعی است. در جوامعی که نگاه منفی به همجنسگرایان وجود دارد، افراد همجنسگرا ممکن است از سنین نوجوانی با تمسخر، زورگویی (قلدری)، طرد شدن توسط همسالان یا حتی خانواده و انواع تبعیض‌ها مواجه شوند. این تجربیات منفی می‌تواند منجر به مشکلاتی مانند افسردگی، اضطراب، کاهش اعتماد به نفس و حتی افکار خودکشی در نوجوانان و جوانان همجنسگرا شود.  به عنوان مثال، پژوهش‌ها نشان داده‌اند نوجوانان همجنسگرایی که در مدرسه مورد آزار و زورگویی قرار می‌گیرند، بیشتر در معرض افکار خودکشی و رفتارهای پرخطر (مانند سوءمصرف الکل و مواد یا روابط جنسی محافظت‌نشده) قرار می گیرند. در مقابل، بسیاری از نوجوانان همجنسگرا که حمایت خانواده و محیط اطراف را دارند، هیچ مشکل روانی بیشتری نسبت به همسالان غیرهمجنسگرای خود تجربه نمی‌کنند.

از طرفی احساس شرم و پنهان‌کاری یکی دیگر از تبعات شایع در جوامع غیردوست‌دار با همجنسگرایان است. فردی که متوجه گرایش خود شده اما از واکنش خانواده یا جامعه هراس دارد، ممکن است سال‌ها آن را پنهان کند یا وانمود به دگرجنس کرا بودن نماید. این دوگانگی و سرکوب خود واقعی می‌تواند موجب استرس مزمن و فرسایش روانی شود.

علاوه بر این در موارد زیادی فرد برای فرار از هویت خود و انکار آن، ازدواج کرده و یا وارد روابط احساسی با فرد غیر هم جنس خود می شود. در چنین شرایطی به دلیل عدم همخوانی جنسی با همسر خود و بی میلی جنسی، دچار سرخوردگی، سردی در رابطه و در نهایت طلاق از همسر خود می شود.

بهترین درمان همجنسگرایی در ایران چیست؟

با توجه به مطالعات علمی و نظرات انجمن‌های معتبر روان‌پزشکی و روان‌شناسی، همجنس ‌گرایی یک گرایش طبیعی در انسان است و نیاز به درمان ندارد. تلاش برای تغییر گرایش جنسی از طریق روش‌هایی مانند هیپنوتیزم، دارودرمانی یا مشاوره‌های موسوم به «درمان تبدیلی» در صورتی که فرد هویت خود را پذیرفته باشد، نه تنها غیرمؤثر شناخته شده، بلکه ممکن است آسیب‌های جدی روانی از جمله اضطراب، افسردگی و احساس گناه شدید را برای فرد به همراه داشته باشد.

اگر فردی به دلیل فشارهای اجتماعی، خانوادگی یا فرهنگی دچار احساس ناراحتی یا سردرگمی در مورد گرایش خود باشد، بهترین راهکار مراجعه به یک مشاور یا روان ‌درمانگر آگاه و بی‌طرف است که رویکرد حمایتی و پذیرشی داشته باشد. چنین درمانگرانی به افراد کمک می‌کنند تا احساسات و هویت خود را بهتر درک کنند، با فشارهای اجتماعی کنار بیایند و زندگی سالم و شادی را تجربه کنند. تمرکز درمان‌های علمی معتبر باید بر بهبود سلامت روان، کاهش استرس‌های ناشی از تبعیض و تقویت اعتماد به نفس فرد باشد، نه تلاش برای تغییر چیزی که ذاتاً بخشی از هویت او است.

با این حال، اگر فردی به دلیل عقاید شخصی، مذهبی یا فرهنگی احساس کند که نمی‌خواهد بر اساس گرایش همجنس‌گرایانه خود زندگی کند، می‌تواند با مراجعه به مشاور یا یک روان ‌درمانگر و به کمک هیپنوتیزم، گام های بزرگی را در این زمینه بردارد. برخی افراد هم تصمیم می‌گیرند که رابطه همجنس‌گرایانه نداشته باشند و در عوض روی جنبه‌های دیگر زندگی خود، مانند خانواده، شغل، هنر یا معنویت، تمرکز کنند. با این حال، این یک تصمیم فردی است و نباید تحت فشار جامعه یا خانواده گرفته شود، زیرا سرکوب احساسات واقعی می‌تواند منجر به مشکلات جدی روانی شود. بهترین راه این است که فرد ابتدا با یک متخصص سلامت روان آگاه و بی‌طرف صحبت کند و تصمیمی بگیرد که در درازمدت به سلامت روان و آرامش او کمک کند.

میل جنسیاعتماد نفسسلامت روانهیپنوتیزم
۰
۰
mehrnush naderi
mehrnush naderi
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید