H2O
H2O
خواندن ۷ دقیقه·۹ ماه پیش

بخش دوم : خصوصیات رفتار مسئولیت پذیری/ بخش سوم : پیامد ها و رفتارهای حاصله عدم مسئولیت پذیری و مسئولیت خواهی

بخش دوم : خصوصیات رفتار مسئولیت پذیری

افراد مسئولیت پذیر هنگام اشتباه کردن بجای بهانه آوردن یا سرزنش دیگران رفتار خودشان را تغییر می دهند. جرات پذیرش اشتباهات خود را دارند . از مقصر جلوه دادن دیگران، دست بر می دارند و تنها خودشان را مقصر اشتباهات خود می دانند .

افرادی که غیر مسئولانه برخورد می کنند ، لیستی از بهانه دارند وجستجو گر بهانه ها هستند. اشتباهات خود را نمی پذیرند و دائما در حال سرزنش کرن و غر زدن هستند و بدنبال مقصر بیرونی می گردند.

بخش سوم : پیامد ها و رفتارهای حاصله عدم مسئولیت پذیری و مسئولیت خواهی

1-خالی بندی

2- غيبت کردن

3- پيروي کورکورانه

4- شايعه پراکني / خرافه پرستی

5- دروغ گويي

6- ماست مالي کردن

7- شعار دادن

1- خالي بندي :

خالی بندی، سخن ای است که پشتوانه ندارد و قابل اثبات نیست . فردی که خالی بندی می کند نسبت به گفتار خود مسئولیت ندارد ، زیرا وجود" احساس مسئولیت نسبت به گفتار" ، مانع خالی بندی و بیان سخن بدون پشتوانه می شود .

فرد خالی بند برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران یا برای بالاتر بردن جایگاه شخصی خود از آنچه هست شروع به خالی بندی می کند. لازم به ذکر است خالی بندی امری دوطرفه است به این معنا که مادامی که مشتری های زود باور وجود دارد ، بازار فروش خالی بندی هم رونق خواهد دارد .

2- غيبت کردن:

فردی که غیبت می کند ، جرات بیان سخن را در حضور مخاطب مورد غیبت ندارد. فردی که غیبت می کند بابت احساس رنجش و اتهامی که به دیگران وارد می کند مسئولانه رفتار نمی کند. احساس مسئولیت به گفتار یا رنجش دیگران مانعی است تا پشت سر کسی غیبت نکنیم.

فردی که غیبت می کند نسبت به گفتار خود احساس مسئولیت نمی کند و شاید نسبت به گفته خود دارای تردید باشد اما برای تخلیه روانی خود و کسب آرامش غیبت می کند

فردی که احساس مسئولیت نسبت به گفته های خود ندارد می گوید: "حرف، باد هواست" ، "حالا من يه چيزي گفتيم ،تو چرا به دل ميگيري؟" ، "جدي نگفتم که ! همینطوری یه چیزی گفتم" ، "حالا برفرض که گفته باشم اينقده ناراحتي نداره که! " ، " من گفتم ، تا از دهن کس دیگه ای نشنوی " ،" همه این موضوع را میدونن، قایم کردن نداره که! "

اما افردی که نسبت به گفتارخود احساس مسئولیت دارند غیبت نمی کنند و جرات بیان سخن را به مخاطب خود دارند . دلخوری ها یا اختلافات خود را مستقیما تنها با مخاطب خود در میان می گذارند نه سایرین .

3- پيروي کورکورانه

علل متعددی موجبات تقلید کورکورانه را فراهم می آورند اما تمام این علل در زیر سایه چتر غیر مسئولانه رفتار کردن نسبت به تصمیم گیری قرار دارند .

1- ترس از شکست : افرادی که ترس از تصمیم گیری دارند و می خواهند در حاشیه امن قرار بگیرند . بجای تصمیم گیری ، پیروی کردن را انتخاب می کنند تا هیچگاه شکست خورده نامیده نشوند . بسیاری افراد شکست را معدل پایان تلاش می دانند و این ترس مانع خود تصمیمگیری می شود بجای آن ترجیح می دهند تقلید کنند نه انتخاب . مسیر موفقیت ممکن است با شکست همرا باشد اما شکست را اندوخته وتجربه فرد است نه پایان تلاش.

2-تردید در تصمیم: افرادی اند که می دونن چی نمی خوان ، اما نمیدونن چی میخوان افرادی اند که دچار تردید در تصمیم هستند. آنها تقلید و انتخاب های دیگران را برمی گزینند تا درگیر تردیدهای خود نشوند. به استدلال های درونی خود اعتماد ندارند و بمرور تصمیم گیری توسط دیگران برایشان عادت می شود.

3- تنبلی : افراد راحت طلب و تنبل برای فرار از انتخاب ، پیروی کردن را جایگزین انتخاب کردن می کنند . تصمیم گیری را بعهده دیگران می گذارند. غالبا تا زمانی که منافع شخصی شان در خطر نیافتد به پیروی ادامه می دهند.

4- شرطی شدن ذهن : شرطی شدن ذهن از دوران تحصیل آموزش داده می شود تا کودک در مقابل آموزش و پرورش مطیع و حرف شنو باشد. اما بسیاری از ذهن ها در بزرگسالی هم شرطی باقی می مانند . در تصمیم گیری ها منتظرند تا کسی به آنها بگوید چه تصمیمی درست است و چه باید انتخاب کنند.

5- پذیرش القا پذیری بجای استدلال پذیری : تفاوت پذیرش از نوع القا پذیری بجای استدلال گرایی در این است که : القا پذیری یعنی بجای بیان حتی یک استدلال ، جواب سوال آنقدر تکرار شود تا این تکرر ، موجب القا پاسخ در ذهن مخاطب گردد . مثل تبلیغات تلویزیونی که غالبا بروش القا پذیری و تکرار محصول خودرا با برچسب با کیفیت در ذهن مخاطبان القا می کنند اما احتمالا یک استدلال هم بیان نمی کنند

اگر تربیت فرزندان با خاموش کردن روحیه پرسشگری و استدلال خواهی کودک همراه باشد و پذیرش بی چون و چرا را بپذیرد ، در این صورت کودک برای پذیرش القا پذیر می شود و هر مطلبی که بیشتر در ذهن اش تکرار گردد همان را می پذیرد نه آنچه برایش استدلال است ( تربیت های مذهبی غالبا اینگونه اند ) . چنین کودکانی با عقل و منطق مسائل را تجزیه و تحلیل نمی کند و از قدرت استدلال خواهی شان بهره نمی جویند .برای پذیرش به حاظفه مراجعه می کنند و متکی به حافظه اند و به واحد منطق و استدلال ذهن خود متکی نیستند. چنین کودکانی که پرسشگر بار نیامده اند ، تا زماني كه اجبار به تحصيل نباشد ، مطالعه نمي کنند و بعد از فارغ التحصیلی یاد گیریو مطالعه کردن را رها می کنند. زیرا درد پرسشگری و یادگیری ندارند. جستجو گر چرا های خود نیستند و منتظرند تا پاسخ ها را برایشان آماده کند و به آنها گفته شود چه کار باید بکنند.

فرزندان القا پذیر پیروی کورکورانه را بجای استدلال خواهی ترجیح می دهند.

6- همرنگ جماعت شدن : اگر ترس از تایید نشدن دارید ، ترجیح میدهید افکار خود را کنار بگذارید و همجهت با افکر دیگران شوید تا با ترس پاسخ گویی روبرو نشوید .

همرنگ جماعت شدن نشان از این دارد که مبنای انتخاب هایمان براساس استدلال نیست بلکه بر اساس پیروی کورکورانه از گروهی هست که ممکن است براساس منافع شخصی خوشان عقیده ای را مطرح کرده اند.

7-تعصب : تعصبِ بی جا ، ثمره درخت "پیروی کورکورانه" است . افرادی که بجای پرسش گری و چرایی خواهی ، به تکرار و القا دانسته های خود بدون استدلال اکتفا می کنند.

4- شايعه پراکني / خرافه پرستی:

زمانی که احساس مسئولیت نسبت به گفتار وجود نداشته باشد و ترس از بیان سخن بی اصالت وجود نداشته باشد شایعه پراکنی گسترش می یابد. نداریم . بسیاری از شایعات مربوط به اقوام ، شخصيت هاي مشهور (سياسي و بازيکنان فوتبال و ... ) است و آنقدر شایعه زیاد است که تشخیص حقیقت بسی دشوار است.

خرافه پرستی

فرد عقل گرا، جستجوگر حقایق است و با استدلال می اندیشد . فرد کور ایمان، برای رها کردن ایمانش بدنبال حقیقت نیست و ایمان را مقدم بر استدلال می داند. ممکن است هر دومسئولیت پذیر باشند اما اولی مسئولیت نسبت به عقل دارد و دومی مسئولیت نسبت به دانسته ها (حافظه) . افرادی که عقل خودرا برایمان خود مقدم می دانند خرافه پرست نمی شوند.

5- دروغ گويي :

فردی که احساس مسئولیت نسبت به گفتارخود ندرد ، شرط لازم دروغ گویی را دارد و قابلیت دروغگویی دارد . قسم های دروغ برای چنین فردی عادت است مثل :"به خدا قسم که راست ميگوييم" ،"به علي ، به مولا" ،"به ابوالفضل" ،" به حق پنج تن و ...." . فردی که احساس مسئولیت نسبت به گفتارخود دارد دست به دامن مقدسات خود نمی شود. زمانی که دروغگویی در جامعه همه گیر شود و رواج پیدا کند صداقت تبدیل به حماقت می شود . مردمی که خریدار دروغ هستند موجب تشویق دروغ گویان می شوند . مثل : روضه خوانی مداحانی که دروغ هایی را داستان سرایی می کنند تا شنوده ها راضی باشند مثل خریدارانی که دوست دارند از فروشنده دروغ بشنوند مثلا بشنوند : " این دستگاه تا آخر عمر خراب نمی شود" و اگر واقعیت گفته شود خرید می کنند.

دروغ ساده ترین راه گریز در گرفتاری ومسئولانه رفتار کردن است .دروغ مثل تفنگی که حتی یک کودک هم می تواند از آن استفاده کند اما آسیب بزرگی در پی دارد .

6- ماست مالي کردن

ماست مالی کردن یعنی بجای مسئولانه عمل کردن ظاهر سازی کردن . گاهی تعهد نیمه مسئولانه عواقب بدتری از بی مسئولیتی دارد. مثل : مصرف خودسرانه دارو بدون تجویز پزشک . تعمیر نیمه تمام خودروی خراب .

7- شعار دادن :

شعار مخصوص افرادی است که مسئولیت نمی پذیرند ، فردی که مسئولیت می پذیرد شعار نمی دهد بلکه عمل می کنند .

احساس مسئولیتمسئولیت پذیری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید