انسان بودن مسئولیت خطیری بر عهده هر کسی می گذارد. انسان کسی است که وجدان داشته باشد ، خود را در برابر همه همنوعان خود مسئول بداند، بدیها را با رفتار خوب و شایسته جواب دهد و خود خواه نباشد، هر چه را که برای خود نمی پسندد برای دیگران هم نپسندد و در حد توان خود گره گشا و حلال مشکلات باشد.
همه اینها در صورتی اتفاق می افتد که از توانایی های بالقوه خود استفاده کند . اگر وجود خود را سرسری و بی معنا تلقی کند انگل وار زندگی می کند.
در این شرایط آسیب های غیر قابل جبرانی را به خود و اطرافیان تحمیل می کند . انسان آزاده آفریده شده و به طریق ممکن استعداد و عقل او بیش از سایر موجودات زمین بوده و این او را از دیگر موجودات متمایزش ساخته است. از انسان بودن خود استفاده کنیم و قدر آن را بدانیم.