حکایتِ پناه جستن از اغیارِ ناموافقِ ریایی به کنج پالودۀ بیتزویر، حکایت امروز و دیروز نیست، قصۀ همیشه و هر روز است. همیشه رندان در اقلیت مانده در کنجی خلوت و به ریانیالوده گرد هم میآمدهاند، گیرم به استعاره و مجاز. رندان بهرغم زیرکی، نازکدلاند چنانکه نَفسِ فرشتگان ملولشان میکند پس مأوایی میجویند که از قیل و مقال عالم بیاسایند و همین حال را خوش میدارند. از این روست که مقام اصلیشان گوشۀ خرابات است. خرابات فضای مرجّح رندان است که در واقع و مجاز از صحبت غیر پناهشان میدهد.
سرراست، و از همین رو نابسندهترین تعاریف معماری دستکم یک واژه را درخود دارند: فضا. بگذارید معماری را یکسره فن آفرینش فضا بگیریم و بگذریم و درعوض، معنای فضا را بکاویم. فضا آنی است که دریافت میشود، با کالبد یا بدون آن. فضا جایی است که بودن در آن ممکن است و بودن با ادراک متعین میشود: تو همانجایی هستی که دریافتش میکنی، از این رو، امروز معماری فقط برساخت کالبدهای فضایی بنّاییشده که میتوان معماری «سفت» نامیدشان نیست، بلکه آفریدن هر فضای ادراکی انسان است، برآمده و برسازندۀ ذهن و معنای انسانی.
بخشی از خوشباشی انسان سهم فضا است؛ چه بسا سهمی بزرگ. فضا امروز هرچه خودخواسته و خودساختهتر باشد مطلوبتر است. ساختن هرچه بیشتر به خودت واگذاشته شود خودیتر خواهی ساخت، پس هر چه «نرم» و بیشکلتر بهتر. روزگار ما بیشکلترین را ممکن کرده: فضای مجازی.
جذبۀ فضای مجازی بیش و پیش از همه، در بیشکلی و انعطاف آن است. این فضا شکلِ خیال توست. ادراک اینجا محدود به پنج حسِ ظاهر نیست، که هیچ، یکی دوتا از این حواس را هم بهرغم همه تلاشهای فنآورانه هنوز کم دارد. در عوض، میدان پنج حسِ باطن فراخ است. ذات این فضا از جنس خیال و وهم و حافظه است. بیجهت نیست که در همه حال – گویی بیاختیار- صفحهی همراهت را میجوری. نمیخواهی در جایی که هستی باشی، پس ادراکت را غرق در فضایی میکنی که مرز و محدوده و شکل و دریافتِ بودنت در اختیار توست؛ به «خرابات» خودت پناه میبری. اگر معماری دانایی و هنر آفرینش فضا باشد، بارِ ساختن این فضای نوخاسته، این «خرابات روزگار ما» بیش از همه به دوش هم اوست.
معماری، همپای بودن انسان در جهان، «درجهانبودن» را مکانمند و ممکن کرده است. بودنِ اصیل باشندگان این جهان همواره از طریق ساختن میسر شده. امروز اما اغلب نوع دیگری از بودن را «میباشیم»: بودنِ در فضای مجازی. معماری باید شجاع و مسوول با این نوعِ بودن رویارو شود، امکاناتش را بکاود و نقش تاریخیاش را در بستری نو به انجام رساند، امکان بودن از طریق ساختن در این «نوفضا»ی آفریدۀ انسانِ امروز: فضای انسانی.
1) پدیدآورندگان این اثر و متن الهه مردای، علی خدابنده ابهری و علی نقوی نمینی هستند. در اردیبهشت 1399 و در چهاردهمین دوره جایزه معماری میرمیران، با موضوع «طراحی فضای انسانی»، این متن موفق به کسب رتبه نخست در «نخستین جایزه زبان و ادب فارسی در معماری» شد.