با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بیخبر بمیرد در درد خودپرستی
میتوان شعر را از انتها خواند، یعنی خودپرست هیچگاه به اسرار عشق و مستی واقف نخواهد شد.
لمس خنکای نسیم انسان بودن، چهره به سمت خدا کردن، قلب را عاشقانه و رفیقانه به او سپردن و رفتن و رفتن و رفتن... بهشت کجا خواهد بود جز همین جاده بیپایان، همین راهی که هر لحظه گشودهتر میشود، جز همین قلبی که هر لحظه با او سرشارتر میشود، جز همین عشقی که هر لحظه شکوفه میزند و میبالد و میبالد و میبالد....
کاش میشد حتی یک لحظه به چهره کریه خودپرستان متعفنی که "ثُمَّ ذَهَبَ إِلَى أَهْلِهِ يَتَمَطَّى" اند نگاهی نینداخت، اما این جهان، جهان شیر و شکر نیست و بوی گنداب اینان است که به خاطر میآورد "وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ...."
و چه لذتبخش و روحافزاست که میدانیم بیخبر در درد خودپرستی خواهد مرد.
چهره مردار اینان در طول تاریخ کشیده شده است. تهیدستانی که دستان روحشان تهی از هرگونه زندگی و آفرینشی است که هیچ در زندگی نداشتهاند و نیندوختهاند و هیچ نیستند جز انگلهایی مردارخوار. همگان از صدقه سری استخوانهای لاشه مردهای میزیند که نسل قبلشان با دزدی از جیب و آورده دیگران به دست آورده است و آنها حتی جربزه دزدی پدرانشان را هم ندارند. و این داستان تکراری همه غارتگران است، در همه جای جهان، همه آنها تکرار یک سیاهی پوچ اند. یک سیاهی پوچ که نه به وزش تندبادی که حتی با نسیمی در هوا پراکنده خواهد شد و چیزی باقی نخواهد ماند، حتی لکه ای بر سنگی "فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا......"
و جهانی که میرود، و چه سریع میرود که به پایان رسد "لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ". و عاشقانی که در این جهان انتخاب کردهاند که نرم و خاموش، بنده پروردگاری بمانند که جهان را آفرید، و فروتن باشند در برابر همه خلقت، از طبیعت تا انسان، و در این بندگی بچشند آن بهشتی را که خدای عهد و پیمان وعده کرده است "فيذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ....
که وقتی به خاطر می آوریم آن چشندگی ناب را تاسف می خوریم بر حال کسانی که از انسان بودن، کمتر از حیوان بودن را انتخاب کردهاند. این پست ترین افول نوع انسان را. افولی که تمام اسمها و تمامی انتسابها را به زیر می کشد و انسان غربی و شرقی و بالایی و پایینی و مسلمان و غیرمسلمان نمیشناسد و همه را در یک گونه حیوانی طبقهبندی میکند.
که همین "أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ..." برایشان کافی است.