naghmeh_pr
naghmeh_pr
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

مناجات‌نامه


مناجات به معنای راز و نیاز کردن، نجوا کردن، سخن درگوشی گفتن و رازگویی کردن است. برخلاف تصوری که در عامه القا شده، مناجات کردن ربطی به زاری و ناله و گریه و مویه ندارد. در زمان‌ها و در جوامعی که سخن به بانگ بلند گفتن خطرناک بوده و زبان سرخ به شمار می آمده، چیزی که در تاریخ دراز ما بسیار سابقه دارد، مناجات‌نامه‌ها نوعی تاریخ‌نگاری بوده‌اند، تاریخ‌نگاری شخصی.

مناجات‌نامه زمان ما چه خواهد بود؟

در زمانه پر دروغی زندگی می‌کنیم. در زمانه صداهای پر دروغ، زمانه کسانی که فقط روایت خودشان را می‌گویند و تکرار می‌کنند تا ظلم‌ها را در هیاهوها پنهان کنند. آن‌ها که هدف وسیله را برایشان توجیه می‌کند حتی زمانی که هدف حین استفاده از وسیله‌ها آسیب دیده باشد، از بین رفته باشد، نابود شده باشد و دروغی زشت‌چهره خود را نمایانده باشد. چیزی مثل حقوق بشر که می‌توان با آن بشر را کشت، چیزی مثل مردم که با آن می‌توان مردم را نابود کرد، چیزی مثل امنیت که با آن میتوان عمق امنیت را متزلزل کرد و هزاران مثال دیگر که در آن‌ها وسیله هدف را نابود کرده و مدافعان آن همچنان در بوق و کرنا می‌دمند و آشکار شدن دروغشان برایشان مهم نیست، چرا که زمانه اکنون قدرت را به دست آن‌ها داده است.

خدایا، ما میدانیم که تجارت کسانی که ضلالت را به هدایت فروخته‌اند سودی ندارد و آنها هدایت یافته نیستند. مثل آنها مثل کسانی است که آتشی می‌افروزند، هر گاه آن آتش اطرافشان را روشن کند خدا نورشان را خواهد برد و آنان را در تاریکی خواهد گذاشت و آن‌ها بینا نخواهند بود (1). خدایا، در هنگامه ای که غبارهای برخاسته از فروکوفتن زمین‌های سوخته چشم‌ها را می‌سوزاند ما را بینا کن که در تاریکی نمانیم، که ناخواسته همراه این یاریگران تاریکی‌ها نباشیم و راهمان را گم نکنیم.

خدایا، بر ما خواندی داستان قوم عاد را، آن‌ها که بناها می‌ساختند به عبث و بیهوده و کناری افتاده، آن‌ها که در قلعه‌ها چنان می‌زیستند که انگار جاودانند، آن‌ها که به ظلم مردمان را می‌گرفتند و آن‌ها که برایشان فرقی نمی‌کرد پند داده شوند یا نشوند چرا که بر این پندار بودند که هیچ‌گاه عذاب نخواهند شد (2). خدایا، بر ما خواندی که چگونه بنیادشان از پی به زیر افکنده شد اما بر ما نخواندی که مردمی که همراه هود بودند، آن مومنین به خداوند، آن‌ها چه کردند. و ما فکر کردیم که داستان همه نیکان جهان یکسان است، که نیک بمانند و صبور باشند و یکدیگر را به مهر و صبر توصیه کنند(3).

خدایا، بر ما خواندی داستان قوم ایکه را، آن‌ها که از اموال مردم می‌کاستند به وزنه‎‌های نادرست، آنها که با سرکشی در زمین فساد می‌کردند همچون راهزنان و مال مردم را می‌گرفتند(4) . و آن‌ها که همچون اقوام دیگر به روزبازپسین باوری نداشتند و ازظلم ابایی نداشتند و همچون از دروغ. خدایا، بر ما خواندی عذابی که بر آنان نازل شد اما بر ما نخواندی که مردمی که همراه شعیب بودند چه کردند، و ما اندیشیدیم که داستان همه نیکان جهان یکسان است، آنان که یکدیگر را به حق و صبر توصیه می‌کردند(5). همان‎ها که جزو اولیاء خدا شدند، آنان که ترسی ندارند و اندوهگین نمی شوند، آن‌ها کسانی هستند که ایمان آوردند و پرهیزگاری پیشه کردند، برای آن‌ها بشارتی است در زندگی دنیا و در آخرت، کلمات خداوند دگرگون نمی شوند و این رستگاری بزرگ است(6).

خدایا، ما انسانیم و انسان ضعیف آفریده شده است(7) . اما برما نیست که ابراز ضعف کنیم(8)اگر به خداوند ایمان داریم. همه انسان‌های باورمند تنها بودند و هیچکدام تنهاتر از ابراهیم نبودند، آن تنهای یگانه پرست. او که دست در دست خداوند گذاشت و گفت تمام بتان دشمن من اند بجز خدایی که جهان را پروریده است، او که مرا آفریده و هدایت کرده است، او که مرا می خوراند و می نوشاند، او که هر گاه بیمار شوم شفایم می دهد، او که می‌میراند و سپس زنده می کند، او که طمع دارم مرا در روز بازپسین بیامرزد(2). و چنین است که ما هم می‌توانیم در این زمانه بلاخیز دروغ پرور راست نمای بی‌شرم، خداپرست بمانیم و به خداپرستی ایمان داشته باشیم و ایمان داشته باشیم که ظلم، ذره و میزان نمی‌شناسد، که ظلم، ظلم است و همچون نیکی، بخشی از مفاهیم که چگونگی اند و اندازه نمی پذیرند. و همین شعور است که ما را آگاه می کند که هدف هیچ‌گاه وسیله را توجیه نمی کند، که هیچ ظلم و هیچ دروغ و هیچ پلیدی‌ای توجیه پذیر نیست، که برای قضاوت، ما خود برای خود کافی هستیم، و این نه در جهان بازپسین که در همین جهان است و با منافع حقیر شخصی تنها در این جهان می‌توان فرار کرد و دیری نمی‌پاید که دیگر فرار ممکن نیست(9) . خدایا، ما را کمک کن که با این باورها هر روز توانمندتر شویم و در نهایت بر این حجم حقارت و پلیدی چیره گردیم.

خدایا، باور داریم که عزت از آن توست، و این «تو» یک کلام نیست. عزت در پایداری‌ای است که ادامه دادن راه و امیدواری را ممکن می کند، همچون آن بانوی پیچیده در شالی پشمی که کودکی را در آغوش دارد و در بورانی برفی سربالایی را می‌پیماید تا به کلبه روشنی در قله برسد. که تمام روشن‌اندیشان و نیک‌روان و نیک‌مردان و نیک‌زنان که علیرغم همه سختی‌ها و فشارهایی که می بینند دست از تلاش برای خلق، خلق آن چه که خوب است نمی کشند و یکدیگر را به صبر و مهر توصیه می‌کنند و ایمان دارند که روزی روشن در راه است، روزی روشن با خوشامدی از خداوند.

1- سوره بقره

2- سوره شعراء

3- سوره بلد

4- سوره هود

5- سوره عصر

6- سوره یونس

7- سوره نساء

8- سوره آل‌عمران

9- سوره ق

خداونداجتماعیروزنوشت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید