نغمه حسینی
نغمه حسینی
خواندن ۴ دقیقه·۲ ماه پیش

حراست تکنولوژیک یا اراده بر کنترل

عصر ویکتوریا: در بریتانیا و بعد در سرتاسر اروپا رواج یافت که طوری بود جدید، از کنترل، نظارت و اگر با قسمی از پاره‌سیا آلوده شویم باید بگوییم مراقبت و در پس آن تنبیه. سیاست‌های محافظه‌کارانه در عصر ویکتوریا چنان رو به همه‌گیری داشت که اغلب بی‌دردسر، و بدون ضد و خورد و و طیف‌های خونین‌‌رنگ روز به روز، اراده‌ی کنترل کننده‌ی این دوران، باعث ایجاد گفتاره‌های به ظاهر حقیقی ـ نوعی از گفتاره مسلط که چاره‌ای بر عدم پذیرش آن نیست ـ در باب کنترل و بهتر بگوییم خفقان جنسی-روانی انسان می‌شد.

میشل فوکو، فیلسوف فرانسوی برآن شد که با واکاوی این عصر تجملاتی همراه سویه‌ای دیگر و ناآشناتر که همان خفقان بودـ اراده‌ی گفتاره‌های مسلط بر تاریخ در کنترل سوژه‌ی انسانی را بازنمایی کند. نهادهای به ظاهر اجتماعی و شاید بتوان گفت به ظاهر متشکل از موجود سومی ـ به نام اجتماع ـ برای تهی کرد و انفصام وجوه سوژگی انسان.

انسان که از رنسانس به این طرف تاریخ، با سرگذشت دهشتناکش در قرون وسطی، خودش را تطهیر کرد و به‌گونه‌ای دوسویه، در طی قرن‌ها خودش را آقای جهان فرض کرد و اراده‌اش را حاکم بر هستی و با وارونگی رابطه‌ی سوژه و ابژه بی‌آنکه متوجه باشد که سوژه همواره Subject to است. به خودش نام پرتمطراق قاعل شناسا را در مقابل اشیای شناسنده داد. حال آنکه از این پس بر هیچ تلاشی در راستای ملغای این خیاله نکرد و جز این نیز نمی‌شد و شاید این جبر دورانش بود.

روایاتی که انسان‌ها در عصر ویکتوریایی به کشیش و شاید هم به ساحت نوشتار می‌داند و به نوعی اعتراف می‌کردند از تخطی‌های ممنوعه‌یشان، با نامی دیگر کام‌جویی‌های روزشبانه‌ی شان، بی‌شباهت نیست با روایت و قصه‌هایی که حالا مرسوم بر سمپتوم‌شناسی و یا گزارش پزشکی‌ست در علوم استعلامی. پزشکان نیز قصه‌پردازی خواهند کرد و با تسلط گفتاره ی درمان و بهداشت خواهند کوشید تا قسمی نظم جدید برای کنترل بیماران و سوژه‌های از هم‌گسیخته‌ی روانی را به وجود آورند. می‌توان ره‌گرفت تسلط این گفتاره را از آن زمان که کوشیدند دیوانگان را ـ سوژه‌هایی که برخلاف ما یکپارچه‌اندـ پسکوها و انواع اسکیزوها را به بند کشنند ارتباطشان را به بهانه‌ی درمان با اجتماع قطع کنند.

شاید بتوان گفت این همان کردار کشیشی‌ست که می شنود تا در عصر ویکتوریایی تمام کامجویی هایی که شب قبل دقیقا در حوزه‌ی عمومی اتفاق افتاد به نوعی تطهیر شوند و گناهان این زنان و مردان که می‌توان گفت اصول اولیه‌ی زندگی‌جنسی-روانی آن‌ها بود به باد فراموشی گرفته شود.

این‌جاست که در می‌یابیم تفاوتی‌ست اندک بیان قدیسان و پزشکان و بعد زندان‌بان‌ها که با همین الگو به مدد روابط جدید جامعه دست بر اعتراف‌کشی آیینی و تطهیر دسته‌جمعی بخشی قلیل از جامعه کردند. کودک و معلم در مدرسه، پزشک و بیمار - روانکاو و روانی و زندانی و زندان‌بان و.. طیف وسیعی از این نوع رابطه و در پس آن این نوع سرکوب را رواج دادند.

نیاز به تاش زیادی نیست که دریابیم تمامی این گفتاره‌ها هم‌نظیر گفتاره‌ی ارباب‌اند و در آن تنها دو نقش ایفا خواهد شد: نقش ارباب: کسی که گفتاره‌ی مسلط را برای کنترل به دست دارد و نقش برده: کسی که به‌خاطر علاقه‌ای اجباری‌اش به این رویکرد آیینی نیاز دارد و صدالبته له او تحمیل شده که می‌خواهد تطهیر شود.

کسانی هستند که معتقدند از عصر ویکتوریایی به بعد با آن که این خفقان را می‌توان تا قرون وسطی و حتی قبل‌تر نیز ره‌گرفت، با شدتی بیش از پیش حقیقت سوژگی که ما صورت‌بندی دکارت را بر آن فرض می‌گیریم، حدف و ملغا شد. آن هم از طریق ساز و کار اساسی ممانعت و کمبود اساسی گفتاره‌های آلترناتیو شاید‌هم فراوانی بیش از پیش و عدم کفایت دیالوگ‌های سر پایی طیف گرفتار گفتاره.

در کل، با دو سویه از تولید گفتاره طرفیم: روش‌های اعترافی پیشین و یا گفتاره‌های علمی. که می‌دانیم اعتراف قسمی کام‌جویی و لذت را در پی دارد و گفتاره‌های علمی ممنوعیت آن را و شاید بتوان گفت یکی از پس دیگری زاده می‌شود و وجود هر یک نیازمند آن یکی‌ست.

با بروز سیستم‌های اتوماسیون، در آغاز کارخانه‌ها با شعار کار اتوماتیک و بی‌کاری نیروی کار ـ که حال می‌دانیم دروغی‌ست مهمل و خود اتوماسیون به‌طور سیستماتیک درحال زایش‌ کار برای نیروی انسانی پیشین خود است- و بعد در حالتی وسیع‌تر و روزمره‌تر در زندگی‌ی عمومی‌ی مردم: سیستم‌های اتوماسیون خانگی و آغازگری‌ی پدیده‌ی نوظهوری به نام خانه‌ی هوشمند برای نظارت و مانیتورینگ و انباشت داده‌های زندگی‌ی طبیعی ـ حال نمی‌دانیم می‌توان لفظ طبیعی را به کار برد یا خیر- شیوه‌ای جدید از این گفتاره دوگانه در عصر تکنولوژیک ما در جریان است و به طبع، منتظر غافلگیری‌های بیشتری نیز هستیم.


فلسفهاتوماسیون خانگیتاریخنقدنقد کتاب
می‌نویسم و می‌خوانم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید