داستان لباس جدید پادشاه را اکثراً شنیدهایم.
هانس کریستیان آندرسن از پادشاهی برایمان میگوید که به دنبال یک لباس جدید بود و بالاخره دو خیاط پیدا شدند و قول دادند لباسی نو برای پادشاه بدوزند که نظیرش تا به حال نبوده.
این لباس خاصیت عجیبی داشت و اینکه فقط افراد نادان قادر به دیدنش نبودند. آنها با حقهبازی وانمود کردند لباسی برای پادشاه میدوزند حال آنکه اثری از لباس نبود.
مردم شهر که برای دیدن لباس جدید آمده بودند و با پادشاه لخت مواجه شدند، از ترس اینکه نادان جلوه کنند دم نزدند و شروع به تعریف از پادشاه کردند.
تا اینکه پسرکی پیدا شد و فریاد زد: پادشاه لخت است.
✅حکایت پادشاهِ بیلباس، داستان کسبوکارهایبی محتواست.
?کرونا مثل همان پسربچه به ظاهر نادان، تنها کسی بود که بر سر بسیاری از کسبوکارها فریاد زد که اگر در فضای اینترنت حضور جدی ندارند و از تولید محتوا در آنها خبری نیست، پادشاهی لختاند.
تولید محتوا در دنیای کسبوکار امروز، برای مشاغل بسیاری هویت است. داراییهای مهم هر کسبوکار مثل ارزش برند، محتوا و هر آنچه مخاطب میتواند آن را ببیند، همان لباسی است که به تن میکند و در اجتماع ظاهر میشود.
?ما با تولید و نشر محتوا به دیگران اجازه میدهیم شخصیتِ کاری ما را تماشا کنند و برای هر چه بهتر شدن این تصویر، دست به فعالیتهای جدیتر میزنیم.
و به همین دلیل کسبوکاری که برای داشتن لباس فاخر به شکل محتوا تلاش میکند، به تدریج از درون هم پختهتر خواهد شد.
در بعضی از کسبوکارها که ماهیتشان اجازه فعالیت در فضای دیجیتال را میدهد اما تا به امروز دوام آوردهاند و همچنان دغدغهای برای تولید محتوا و حضور جدی در اینترنت را ندارند، احتمالاً کسانی حضور دارند که خودشان را به ندیدن زدهاند.
?دیری نمیگذرد که فشاری از اجتماع بار دیگر همچون پسرکی پیدا شود و بلندتر فریاد بزند که هویت یعنی محتوا.
✅کوشش برای بهتر شدن تصویر ما در چشم مخاطب، به پوشش محتوایی ما گره خورده است.