چرا كودكان مان بي انگيزه اند؟
بياييد چند نکته مهم را مرور كنيم. اين ها كمك ميكنند فرزندان ما در ميان مدت انگيزه بيشتري داشته باشند.
بعضي وقت ها كل ماجرا اين است كه شما ميخواهيد از دست اضطراب خودتان خلاص شويد و آنها هم تنها ميخواهند از دست شما خلاص شوند.
این مدل در ميان مدت و بلند مدت اصلا نتايج خوبي نخواهد داشت. و فقط یک جنگ قدرت بین شما و فرزندتان ایجاد می کند.
الهام بخش باشید.
تنها راه ایجاد انگیزه ، دست کشیدن از تلاش برای ایجاد انگیزه است.
بياييد عوض زور زدن براي انگيزه دادن به بچه ها، در جهت الهام بخشیدن به آنها تلاش کنیم. سعي كنيد براي او فردی الهام بخش باشید.
اول از خودتان بپرسید ، آیا رفتارهایتان الهام بخش است یا کنترل کننده؟
حتما اين را ميدانيد که اگر شما بیش از حد آنها را کنترل کنید ، آنها راه دیگری را پيش ميگيرند.
به یاد داشته باشیم ،اگر کودک را تحت فشار قرار دهید تنها چيزي كه تقويت خواهد شد ، انگیزه مقاومت در برابر شماست.
بگذارید فرزندتان خودش انتخاب کند. هنگامی که انتخابش یک انتخاب ضعیف و نه چندان خوب است ، اجازه دهید او با عاقبت و نتيجه انتخابش مواجه شود.
اگر نتیجه انجام ندادن تکالیف او این است که امروز زماني براي بازي يا مثلا در دست داشتن تبلت شما نداشته باشد ،بگذاريد اين اتفاق بيوفتد. و كاملا متوجه شود كه تنها اگر بتواند کار خود را به پایان برساند ،مثلا اجازه دسترسي به تبلت شما را خواهد داشت.
انجام دقيق و قاطع اين تصميمات انگیزه ای در مسیر درست ايجاد خواهد كرد ؛ بدون انكه به او بگویید چه کاری بايد انجام دهد ، يا برایش سخنرانی کنید که چرا باید به آن اهمیت دهد.
به عنوان یک والد ،مهمترين كاري كه بايد انجام دهيد آن است كه از خود بپرسید: "من با چه چیزی را تحمل خواهم کرد؟ ارزش ها و اصول من چیست؟ " و بعد آن شما بايد به آنها پایبند بمانيد.
انگیزه فرزند من چیست؟
او واقعاً چه می خواهد؟
چه سولاتي می توانم بپرسم که به او کمک کند علایق خود را کشف و کشف کند؟
هدف ها و جاه طلبی های او چیست؟
براي جواب دادن به اين سوالات آنقدر از نظر رواني از او دور شوید که کودک خود را به عنوان یک فرد جداگانه ببینید.
برای یافتن پاسخ سولات بالا با او صحبت کنید. و سپس گوش دهید - نه به آنچه كه دوست داريد پاسخ فرزندتان باشد ، بلکه به آنچه كه واقعا می گوید گوش دهید.
لطفا فقط به او گوش کنيد و به پاسخ های او احترام بگذارید ، حتی اگر مخالف باشید.
دو درب را تصور کنید.
درب شماره یک مخصوص والدینی است که می خواهند فرزندان خود را مجبور كنند تا آنها کارهای درستی را در زندگیشان انجام دهند
براي اين كار بلند شوید ، به مدرسه شان بروید ، کارهای آنها را انجام دهید و ...
درب شماره دو مخصوص والدینی است که می خواهند فرزندانشان برای انجام کارهاي خوب ، از وجود خودشان انگیزه بگیرند.
آنها می خواهند بر روی فرزندشان تأثیر بگذارند تا به چیزهایی که به آنها علاقه دارند بپردازند.
تا نه تنها کار درست را انجام دهند بلکه علاقه و اشتياق به کارهای درست را نيز داشته باشند.
تصميم بگيريد ،
وارد کدام درب می شوید؟
اگر انتخاب شما درب شماره یک است ، راه دستیابی به آن فشار ، تنبیه ، التماس ، نق زدن ، رشوه ، پاداش است.
اما اگر انخاب شما درب شماره دو ست ، ميبايد با پرسیدن انواع سوالات به آن برسید.
مثلا به جای اینکه بگوييد ، "آیا تکلیفت را انجام داده ای؟" ممکن است بگویید ، "چي شد كه امروز تصمیم گرفتی تکلیفت را انجام دهی ولي دیروز انجام ندادي؟ من متوجه شدم که تو دیروز رياضي را انجام ندادي ، اما امروز تکلیف علومت را انجام می دهی.
داستان چیه؟"
یک محقق باشید ، در حال کشف و کشف.
به کودک خود کمک کنید انگیزه ها و نکات مهم خود را کشف کند.
به یاد داشته باشید ، عدم انگیزه فرزند شما تقصیر شما نیست ، بنابراین آن را شخصی نکنید.
وقتی این کار را انجام می دهید ، با ایجاد مقاومت بیشتر در او ، در واقع به کم کاری کمک خواهید کرد.
گاهی اوقات آنقدر نزدیک ، آنقدر غرق در هم هستیم که نمی توانیم آنها را جدا از خود ببینیم.
اما اگر بتوانید به اندازه کافی عقب بایستید ، در واقع می توانید کودک خود را به عنوان شخص خودش ببینید و کشف کنید که چه چیزی او را تیک می زند - و سپس می توانید به او کمک کنید تا خودش را نیز درک کند.
وقتی قدم به عقب بردارید و مشاهده کنید ، خواهید فهمید که چه چیزی برای او مفید است ، چرا او به دنبال چیزهای خاصی است و واقعاً چه عواملی باعث تحریک او می شود.
مواردی وجود خواهد داشت که او هرگز انگیزه انجام آنها را نخواهد داشت اما هنوز هم به آنها الزامی است.
ممکن است از انجام کارهایش متنفر باشد و سعی کند از این کار خلاص شود ، و این زمانی است که به او عواقب می دهید
هدف این است که وقتی کودک شما باید کاری را که نمی خواهد انجام دهد تحت تأثیر قرار دهید و او را به اندازه کافی بشناسید تا بفهمید خواسته های او چیست.
شما به عنوان والدین می خواهید مهارت های او را در تعریف آنچه برایش مهم است تقویت کنید.
شما می خواهید به فرزندتان کمک کنید تا خودش تعریف کند که چه کسی است ، چه چیزهایی برای او مهم است و چه کاری برای تحقق این امور انجام می دهدمسئولیت ما کمک به فرزندانمان در انجام این کار است ، نه این کار را برای آنها انجام دهیم.
ما باید به اندازه کافی از راه آنها دور شویم تا آنها بتوانند بفهمند چه کسی هستند ،