nakisa bani
nakisa bani
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

غیرت، حس امنیت یا از دست دادن تمامیت فردی


پیش از پرداختن به موضوع اصلی در این نوشتار، باید بگویم که این اولین نوشته من در سایت ویرگول است و ازآنجاییکه اشتراک‌گذاری متون مرتب با موضوع زنان در هر زیرساخت و برنامه قابل دسترسی در کامپیوترهای خانگی و یا تلفن‌های همراه، همواره حساسیت های بسیاری را ایجاد می‌کند؛ احتمالا این نوشتار به عنوان اولین تجربه نویسندگی در ویرگول ریسک بالایی دارد. در هر حال باید جسارت داشت و شروع کرد.

درباره مفاهیم ناموس و غیرت، در صفحات اجتماعی زیاد نوشته ام. از این گفته ام که به کل با مفهوم ناموس مخالفم، کلمه غیرت را بسیار به چالش کشیده ام. بارها و بارها نوشته ام که مفاهیمی همچون غیرت، ناموس و آبرو در بستر جوامع مردسالار و به پشتوانه تفکرِ تملک برجسم و جان زنان است که رشد کرده و همچنان بر عرف اجتماعی حکمفرمایی می‌کند. حتی به روشنی اشاره کرده‌ام که خلاء موجود در قوانین مدنی و جزایی ما مردانِ جامعه (خشن و گاها ناسالم) را در ارتکاب جرائم مختلف علیه زنان جری و خشن کرده است! لکن اینبار می‌خواهم غیرت را از دید خودم به عنوان یک زن باز کنم و برای شما از حسی که میگیرم صحبت کنم لذا اگرچه این نوشته یک مقاله علمی نیست ولی قطعا رویکردی اجتماعی و روانشناختی خواهد داشت.

در تمامی سال‌های زندگی و تجربه زیسته در جامعه ایران به عنوان یک زن، در پی هر اقدام مستقل جهت رشد دامنه روابط اجتماعی و کاری با جملاتی از این دست روبرو شده‌ام: «تو ناموس منی»، «غیرتم نمیذاره»، «فردا میگن فلانی ناموس نداره»، «کلاهم را بذارم بالاتر» و ... مطمئنا اکثر زنان چه در جایگاه همسر، دختر و خواهر و بیشتر مردان به عنوان شوهر، پدر و برادر ازین دست جملات را گفته اند و شنیده اند. آنچه که این موضوع را ترسناک‌تر می‌کند همانا وسعت و فراگیری این تفکر است.

در نظر بگیرید زنان جامعه ما چه میزان استرس و دلهره را باید روزانه تجربه کنند و مردان جامعه به چه میزان درگیر احساس منفی بی‌مسئولیتی و بی‌غیرتی خواهند بود!؟ صرفا به این جهت که توانمندی رهایی از بار روانی قضاوت های جامعه مردسالار و پرداختن بهای بی توجهی به این قوانین و عرف‌های مسموم بسیار برای افراد سنگین خواهد بود!! جامعه زنان و بعضا کودکان را به جهت نافرمانی و تابوشکنی طرد می‌کند و مردان و حتی زنان سرپرست را به دلیل بی توجهی شماتت می‌کند و در هر دو احساس بد شرم را ایجاد می‌کند. در صورتیکه مفهوم غیرت به تبع وجود مفاهیمی چون حمایت و احساس امنیت در جوامع ایجاد شده بود و یا حداقل ما تلاش می‌کنیم که آن را اینطور توجیه کنیم. وقتی دختری به پدرش بابت شنیدن چنین جملاتی اعتراض می‌کند، پدر سمت پیکان را به سوی جامعه نا امن اشاره می‌گیرد و دخترش را با این توجیه آرام می‌کند که به او اطمینان دارد لکن جامعه را می‌شناسد و این جامعه برای دخترک شیرین او بسیار نا امن است!!! اگرچه تمامی این توجیهات تا زمانی بدین صورت در قالب جملات به ظاهر محبت‌آمیز و حمایتگرانه ارائه می‌گردد که دختر تحت تکفل و یا به عبارتی تحت حمایت پدر جرأت و جسارت شکستن تابوها را نداشته باشد!

همان طور که در ماجرای قتل ناموسی رومینا اشرافی و مصاحبه با اهالی روستا به عینه رخ داد... پدری حامی که دخترش را بسیار دوست می‌داشته اگرچه سخت گیری‌های خودش را نیز داشته است و اهالی روستایی که باور داشتند کشتن دخترک اشتباه بوده و فوقش باید یک فصل کتک مفصل می‌خورده!!!

من به عنوان یک زن جوانِ خواهان حق استقلال، بارها و بارها در مواجهه با جملاتی این چنینی و حمایت‌هایی از این دست برآشفته‌ام و در پی دفاع از هویت فردی و تمامیت جسمی و فکری خود برآمده‌ام و با گوینده به مباحثه نشسته‌ام تا شاید بتوانم بعد ترسناک آن را برایش واضح کنم... من از این دست جملات می‌ترسم، حس ناامنی می‌کنم. از احتمال بروز خشونت خانگی و اجتماعی در قالب طردشدگی، حبس شدن و یا کشته شدن به خود می‌لرزم ... منِ زنِ بالغ بابت نیاز اولیه استقلال فردی -که هر کودک سالمی از پنج سالگی‌اش با فریادها، بدخلقی کردن‌ها و لجبازی‌هایش در مسیر آن قدم می‌گذارد- مدام و هر لحظه در ترس به سر می‌برم!

برای من و بسیاری از زنان جامعه غیرت و ناموس تداعی گر حس ناامنی است و برای بسیاری از مردان نشانه وظیفه و حفظ قدرت و تداوم تملک بر تمامیت فردی زنان!

آیا وقت آن نرسیده که این چرخه معیوب شکسته شود؟!

شما چه فکر می‌کنید؟

غیرتناموسترسشرم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید