ویرگول
ورودثبت نام
•نارنگی•
•نارنگی•
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

معادله ی برعکس

چند ماه پیش !
معادله ی عجیبی دیدم ، که تموم معادلات پایه زندگی امروزی رو بهم ریخت.....
حقیقتی که مشاهده میکنم . اینه که یا باید پول داشته باشی یا مقام خاصی تا مردم بهت احترام خاص بزارن . و اینجوره که هرچی پولدارتر و مقامت بالاتر باشه احترامی که بهت میزارن بیشتره!
البته این جَو احترامی که برای چیزای مادی و اینا میزارن .
توی این دوره زمونه خیلی خیلی بیشتر شده . متاسفانه!
ولی اون معادله ی خاصی چی بود !
فرد مورد نظر نه مقامِ خاصی داشت و نه پولدار بود !
یه فرد خیلی خیلی معمولی با زندگی کارمندی !
ولی در عوض به هر جهت زندگی مادی و معنوی این فرد نگاه بکنی . به وجد میارتت !
اخلاق نیکو
باایمان
در زمانه ی خودش بسیار امروزی
در سالیانی که دخترو پسر ندیده ازدواج میکردن ، ایشون عاشق میشن و نامه ردوبدل میکنن و داستانی عاشقانه هم رقم میزنه .
مردمی
بامعرفت
مهربون در همه عرصه
با انصاف
ورزشکار
متعهد به خانواده و شغل و..
و.....
خلاصه که تا حالا کسی ندیدم . اینقدرهمه ازشون تعریف کنن .
شخصیت اصلی داستان نوزده و خورده ای سال پیش به دیدار حق شتافت .
ولی عجیبترین قسمت داستان اینه بعد از نوزده سال هرکس اسمش و میاره شروع به گریه میکنه .
و اینقدر عجیب که در مراسمات محله ای و....
بعد نوزده سال بجای اینکه اسم شهیدی بخوان بزارن روی مراسمات اسم این مرد شریف و میزارن !
در صورتی که نه انقلابی بوده و نه حتی جبهه رفته !
حقیقتا برام خیلی خیلی عجیب بود ، که آدم بدون پول و مقام و.... اینقدر در زمان ، مورد احترام و بعد مرگ جاویدان در یادها باشه .
تنها چیزی که ازش تونستم بفهمم اینه که تموم زندگیش بر پایه رضای خدا بوده .
بعد از دیدن این ماجرا و مقایسه با واقعیت الان فهمیدم ،
الان هرچقدرم انسانیت و معرفت داشته باشی بازم اونی که مقامش بالاتره یا پول بیشتری داره مورد احترام بیشتریه !
ولی ولی !بنظرم آدم از درون حس پوکی داره ، وقتی بفهمه تموم واحتراما بخاطر خودش ، انسانیت و... نیست‌ .
هدف باید اصل قرار گرفتن رفتار و انسانیت باشه . چه بسا که ممکنه این وسط به مقام یا پول زیادی هم برخورد کرد .
و اینجوری میشه مطمئن بود تموم طیف اطرافیانت آدمایی هستن که تو رو بخاطر معرفت و اخلاق و... میخوان . و نه
چیزای مادی! و از اون طرف میشه امیدی داشت بعد مرگ
اینقدر آدم خوبی بود که مثل اون شخص در یادها جاویدان بمونیم .


پ.ن : به قول یه بنده خدایی ،آدما نونِ نیتشون میخورن !

روزی به پیر میکده گفتم که عمر چیست؟ _چشمی بر روی هم زد و گفت :هان !گذشت...❄
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید