دومین مطلب نارمید

یادم 15 ساله بودم که هر سال ثبت نام لاتاری انجام می دادم ،و مطمئن بودم که بالاخره من میرم کالیفرنیا .

علاقه زیادی به زندگی اونجا دارم خیلی دوست داشتم و دارم که اونجا زندگی کنم.

یکسری از فامیلهای من اونجا زندگی میکنند هر وقت میان ایران من همش پیش اونام ودر مورد زندگی اونجا ازشون سوال میکنم.

یادم همش بهم میگن نارمید باید اولین کاری که میکنی زبانتو قوی کنی وهر بار من میگفتم چشم.

من فقط به مدت یک هفته جوگیر میشدم و زبان می خوندم.هر بار که با هم تلفنی صحبت میکنیم اونا اصلا فارسی صحبت نمیکنند تا شاید من به خودم بیام وزبانو یاد بگیرم .

عاشق اینم که بتونم تسلط کامل روی زبان انگلیسی داشته باشم ولی این رویا شده برامن.

گاهی اوقات توی تخیلاتم خیلی قشنگ صحبت میکنم و فکر میکنم که دیگه متعلق به اونجام.

باورم این شده که از بچگی اونجا بودمه وگاهی میام ایران به فامیلم سر میزنم.

من نارمید این رویا، همیشه همراهم هست. ومیدونم من آخرش میرم کالیفرنیا .

فقط موندم زبانمو چیکار کنم.هم دوست دارم یادش بگیرم هم هیچ اقدامی نمیکنم.