مقدمه
بخش مهمی از اخبار و آثار پیرامون فضیلت انتظار، حرکت سازنده، وظایف منتظران سخن میگویند و رویکرد آن بصورت کلی ایجاد آمادگی همه جانبه برای آینده است. انتظاری که همراه با کنش و کشش آگاهانه به سوی اهداف متعالی دین است. از طرفی دیگر یكي از مولفههاي ارزشي و مورد تأكيـد در آیندهنگاری (FORESIGHT)، مفهوم آمادگي و هشياري نسبت به آينده به منظور غافل نبودن از آينـده و رويدادهاي محتمل همراه با آن ميباشد.
لذا نویسنده این یادداشت معتقد است برساخته شدن مفهومی به نام آیندهنگاری، میتواند فرصت جدیدی برای ظهور و بروز مفهوم انتظار مهیا نماید. البته ذکر اين نكته ضروري است كه پرداختن به اين بحث، به هيچ وجه به معنـاي غنابخشي به انديشهي مهدويت و آموزههاي والاي آن نيسـت زيـرا مهـدويت بـه جهت منشأ وحيانياش، متعاليترين انديشه و نظام فكري بوده و هسـت.
طرح این نگرش جدید به مفهوم انتظار در این یادداشت با آنکه حائز مراتبی از نوآوری است لیکن موجدِ یک نوآوریِ رادیکال در معرفتشناسی و روش شناسی به مفهوم انتظار نمیباشد و به دنبال فتح بابی جهت حضور مفهوم آیندهنگاری در ترویج مفهوم انتظار است.
⭕️نسلهای آینده نگاری
پژوهشگران بسياري به تحقيق در بارهي "آينده" پرداختهاند. بسياري از آنان تصويري از آينده و يا اتفاقات آن را ترسيم نمودهاند. مثلا كارگزاران بورس با تمركز و توجه به مسائل و حوادث و رويدادها به تصويري از آينده دست مييابند تا بر اساس آن، به خريد يا فروش سهام بپردازند. به عبارت ديگر ميزان سود يا ضرر اين افراد بر اساس انطباق تصوير فرضي آنان با آيندهي واقعي است. چنانچه فردي بتواند تصوير درستي از آينده داشته باشد مسلما ميتواند تصميمهاي بهتري بگيرد و به منفعت و سود بالاتري برسد. ولي بر عكس، آنهايي كه تصوير درستي از آينده ندارند، تصميمهاشان ناگزير آنان را متضرر ميسازد.
بدين ترتيب پژوهش در مورد آينده متنوع و متفاوت است و هر كس بنا بر پارادايم حاكم بر فكرش، ادراكاتي از اين دانش يا رشتهي تحقيقاتي دارد. امروزه و در اين دسته از مطالعات، واژگان بسياري را به كار ميبرند، واژگان مطرحي همچون «آيندهپژوهي» «آيندهانديشي» ،«پيشبيني»، و «آيندهنگاری». اما هر يك از اين واژگان وابسته و برآمده از تئوريها و پيشفرضهايي بسيارند و از روشهايي خاص بهره ميبرند.
به طور کلی میتوان گفت که آیندهنگاري در طی سه نسل تکامل یافته است. نسل اول فعالیتها شامل پیشبینیهاي فناورانه توسط خبرگان، نسل دوم ورود به صنعت و بازار و نسل سوم آیندهنگاري شامل جنبههاي اجتماعی و کاربردي است. قابل ذکر است که این نسلها از نوع ایدهآل بوده و هر یک از فعالیتهاي آیندهنگاري بهطور جداگانه میتواند نشاندهندهي عناصر دو یا حتا سه نسل باشد.
این سه نسل در انواع مختلفی از ساختارهاي برنامهاي منعکس میشوند. اصول تشکیل دهندهي نسل اول، زمینههاي علم و فناوري، نسل دوم، بخشهاي صنعتی و خدماتی اقتصاد و نسل سوم مسایلِ ریشهايِ مرتبط با حل مسایل اقتصاد يـا اجتماعی است (براي مثال جوامع سالخورده یا پیشگیري از جرایم). این نسلها معمولا شامل سه دسته از بازیگران میشوند: اولین نسل آیندهنگاري را خبرگان آینده پژوهی یا خبرگان قلمروهاي فناورانه تشکیل میدهند. در نسل دوم با توجه به خصوصیات موج آینده نگاري در دههي 1990، خبرگان فناوري (دانشگاهیان)، خبرگان حوزهي بازار (از صنعت) را نیز در این امر شرکت میدهند. بهطوريکه مهارت آیندهنگاري به عنوان پیشزمینه محسوب میشود و هدف اصلی ایجاد تماس نزدیکتر میان این دو گروه نامبرده است. نسل سوم با حفظ بازیگران نسل دوم، تلاشهاي آشکاري جهت بهکارگیري مجموعهي دیگري که ذينفعان اجتماعی نامیده میشوند، میکند. این گروهها نمایندهي شهروندان هستند. براي مثال، سازمانهاي داوطلب که رفاه افراد مسن را مورد توجه قرار میدهند یا سازمانهاي غیردولتی که در حوزهي مسایل محیطی فعالیت میکنند.
⭕️ظهور آینده نگری اجتماعی
با ظهور نسلهای جدید آینده نگاری، آیندهنگری اجتماعی در ادبیات این حوزه وارد شد. آیندهنگری اجتماعی به چگونگی شکلگیری آیندههای اجتماعی میپردازد، پیشرانهای تغییر در بستر جامعه را شناسایی و کالبدشکافی میکند، با پایش شرایط اجتماعی، علایم ضعیف را شناسایی، رهگیری و مسیریابی میکند و وقوع رویدادهای ناشی از این علامتها در آینده پیشبینی میکند. روندهای جاری و آیندهی جامعه را شناسایی و معرفی میکند و در گامی فراتر به برونیابی آنها میپردازد. و با شناسایی عوامل تغییردهندهی آیندهی جامعه، راههای تازهایی را برای برنامهریزی موثر و بهرهبرداری از آنها در راستای اهداف مورد نظر پیشنهاد و معرفی میکند.
هدف نهایی آیندهنگری اجتماعی، افزایش آگاهی تصمیمسازان، برنامهریزان و سیاستگذاران امور اجتماعی در زمینهی علایق اجتماعی و فراهم ساختن جعبهی ابزاری برای ساختن آیندههای مطلوب و مرجح است. این جعبه ابزار نگاهی جامعتر و حرفهاییتر از آنچه که پیشتر در اختیار سیاستگذاران بوده، برای آنها فراهم میکند. یکی دیگر از اهداف کلانی که در آیندهنگری اجتماعی پیگیری میشود. تغییر از تفکر کوتاهمدت به اندیشهورزی بلندمدت اجتماعی است. هنگامی که اولویتهای آیندهاندیشی از کوتاهمدت به بلندمدت تغییر کند، تدبیراندیشی برای مسایل مقطعی و جاری، جای خود را به آیندهآفرینی اجتماعی میدهد.
پ . ن: بعضی از منابع این یادداشت
· ناظمی، امیر؛ قدیری، روحالله (1385)، آیندهنگاری از مفهوم تا اجرا
· گروه آیندهنگاری سازمان توسعه ملل متحد (یونیدو) (1387)، راهنمای آیندهنگاری فناوری یونیدو-جلد اول سازمان و روشها (مترجم: سونیا شفیعی اردستانی و همکاران)
· حجازی، علیرضا (1389)، آیندهنگری اجتماعی چیست؟، خبرنامه الکترونیکی انجمن آیندهنگری ایران، شماره نخست
ادامه در یادداشت بعدی
?این یادداشت با عنوان «انتظار» ادامه دارد و هر هفته یک بخش از آن منتشر میشود.