⭕️مقدمه
همان طور که در یادداشتهای قبلی گفته شد هدف از آیندهنگری تغییر از تفکر کوتاهمدت به اندیشهورزی بلندمدت اجتماعی است. هنگامی که اولویتهای آیندهاندیشی از کوتاهمدت به بلندمدت تغییر کند، تدبیراندیشی برای مسایل مقطعی و جاری، جای خود را به آیندهآفرینی اجتماعی میدهد. همچنین آیندهنگری اجتماعی به دنبال افزایش آگاهی تصمیمسازان، برنامهریزان و سیاستگذاران امور اجتماعی در زمینهی علایق اجتماعی و فراهم ساختن جعبهی ابزاری برای ساختن آیندههای مطلوب و مرجح است.
این جعبه ابزار نگاهی جامعتر و حرفهاییتر از آنچه که پیشتر در اختیار سیاستگذاران بوده، برای آنها فراهم میکند. به نظر میرسد معرفی چارچوبی برای بالاتر بردن هوش آیندهنگر جامعه و ترویج توجه کردن به آینده به رویه عمومی میتواند در کنار راهکارهای معرفی شده برای ترویج مفهوم انتظار، برای سیاستگذاران و تصمیمگیران این حوزه یک نقشه راه ایجاد نماید.
⭕️چارچوب آینده نگری اجتماعی
در تشریح این چارچوب میتوان گفت که در سطح نخست، آیندهنگری با زندگی روزمرهی افراد آغاز میشود. توانایی استفاده از آیندهنگری به منظور گزینش گزینههای خردمندانه و مصلحتآمیز یکی از قدرتمندترین توانمندیهای فردی به شمار میآید. با این وجود، تاکنون به نظریههای چگونگی نمایان شدن این توانمندی در افراد به اندازهی کافی توجه نشده است. واقعیت این است که در هر جامعه، هر شهروند یک آیندهنگر بالقوه به شمار میآید. اگر استعداد و توانمندی آیندهنگری طبیعی موجود در شهروندان پرورش یابد، میتوان آنها را به آیندهنگران حرفهای مبدل کرد.
در سطح دوم این موضوع روشن میشود که ایدهها و مفاهیم آینده زمانی میتوانند اثرگذار شوند و جامعه را به سوی آیندههای مرجح به جنبش درآورند که از طریق سخنرانی یا در قالب آثار مکتوب تبیین شوند. تا هنگامی که ایدهها و افکار در ذهن آینده اندیشان باقی بمانند، نمیتوان انتظار تحقق آنها در لایههای گوناگون جامعه داشت.
در سطح سوم با این حقیقت مشخص خواهد شد که تبیین ایدهها و مفاهیم آینده به نوبهی خود نیازمند آگاهی از روششناسیها و ابزارهای آیندهپژوهی است تا به این وسیله قدرت تحلیل ایدهپردازان تقویت شده و افزایش یابد.
سطح چهارم، آیندهنگری را در عرصههای سازمانی به کار میگیرد و کاربردهای سازمانی آن در نظر میگیرد. از رهگذر همین کاربردها است که مهارتهای ایندهنگری سازمانی توسعه مییابند.
در سطح پنجم با پدید آمدن ظرفیت اجتماعی لازم، اندیشهورزی بلندمدت به رویهای اجتماعی تبدیل میشود. به تعبیری میتوان گفت که آیندهنگری اجتماعی پدیداری فرهنگی است که در آن آیندهنگری به عادت شهروندان تبدیل میشود و آیندهورزی به مثابه رویهای عمومی نمایان میشود.
بر این مبنا می توان گفت گسترش اندیشه ورزی بلند مدت در یک جامعه، فقط از طریق توسعه آکادمیک آینده پژوهی شکل نخواهد گرفت و به ابعاد دیگری همچون بسط آینده پژوهی فردی؛ بهره گیری از آینده نگاری در فضای کسب و کار و سازمانها؛ ترویج آینده پژوهی از طریق چاپ کتابها و مجلات آینده نگر؛ برگزاری سخنرانیهای نوآورانه و با تمرکز آینده؛ و استفاده از دانش آینده نگری به منظور حل مسائل اجتماعی و بالا بردن تاب آوری اجتماعی ضروری خواهد بود.
پ . ن: بعضی از منابع این یادداشت
- حجازی، علیرضا (1389)، آیندهنگری اجتماعی چیست؟، خبرنامه الکترونیکی انجمن آیندهنگری ایران، شماره نخست
-Slaughter, R. (2004). Futures beyond dystopia: Creating social foresight. Psychology Press
ادامه در یادداشت بعدی
?این یادداشت با عنوان «انتظار» ادامه دارد و هر هفته یک بخش از آن منتشر میشود.