حال و هوای این روزهایم همه ابری است. نه بارانی، نه گرمی نور خورشید، همینقدر دلگیر و خسته.
به دنبال شغل هستم، در حال مهاجرت هستم، اگر به شما بگویم که چند پروژه ناتمام دیگر هم معطل تصمیمهای من هستند، نباید تعجب کنید. من در این روزها به ذات گیج و مبهوتم. ماندهام تا دست تقدیر کجا خواهد برد. نکاتی که اینجا مطرح میکنم حاصل تجربه کاریابی من است که در این چند ماه به دست آوردهام. به طور خلاصه همه را هم در آخر این متن خواهم نوشت، اگر حوصله خواندن متن طولانی ندارید به بولتها مراجعه کنید.
نوشتنم فقط محض رضای خاطر آشفتهام است. همین که تک تک نشخوارهای ذهنی من تبدیل به حروف و سپس کلمات میشوند، آرامش عجیبی میدهد. انگار وقتی فکری تجسم پیدا کند، تازه به ابعاد ترسناک آن، نور تابانده میشود و از ابهت نسنجیدهاش میکاهد. حتماً که دلیل آفرینش بسیاری از کارهای هنری هم همین است.
حال من در این شرایط بدتر میشود وقتی که شرکتهایی که برایشان رزومه ارسال کردم، یا رد میکنند یا بسیار رده پایین هستند. اینکه سفارت هم به ویزای من هیچ توجهی نشان نمیدهد، قوز بالای قوز است. اگر بخواهم یک روز کاملم را برایتان بگویم: از خواب بیدار میشوم، اگر ورزش داشته باشم که تا ظهر ورزش میکنم. اگر نه، شاید دولینگویی بگیرم به دست، غیر از این تا آخر شب، وقت کشی در اینستاگرام و توییتر و بقیه شبکههای مجازی است که اگر چیزی به افسردگیام اضافه نکنند، قطعاً کم نمیکنند. شاید برایتان سوال شده که اگر میخواهی مهاجرت کنی، چرا به دنبال کار میگردی؟ دلیلش ساده است، پول ندارم. تا ویزا بیاید و تاریخ رفتن مشخص شود (که به احتمال زیاد سال آینده بشود)، باید کار کنم.
با همین حال و روز بود که رفتم چک تسویه شرکت قبلیام را بگیرم. متأسفانه با رقم احمقانهای مواجه شدم. تازه فهمیدم که شرکتهایی که دو دفتره هستند، تسویه را نیز با حقوق پایه انجام میدهند و به این نتیجه رسیدم که برای چه باید برای این شرکتها کار کرد. همه چیز به نفع شرکت تمام شد. نه سنوات درستی پرداخت کرد و نه عیدی درستی داد و حتی در دوران بیکاری، من باید با مقدار ناچیزی که تأمین اجتماعی پرداخت میکند، بسازم. باید بدانید که فقط تا دو ماه بعد از آخرین روز بیمه، شما وقت دارید برای این ناچیز ریالی که دستتان را میگیرد، ثبت نام کنید. بعد از گذشت دو ماه باید با همین هم خداحافظی کنید. جالب این است که تازگی خبر افزایش سن بازنشستگی را شنیدم و واقعاً به این نتیجه رسیدم که کارمندی در ایران اصلاً به صرفه نیست.
من در این مسیر متوجه شدم که نباید به رزومههای قدیمی خودتان اکتفا کنید و حتماً از کسانی که در این اکوسیستم نقشهای مدیریتی داشتند، برای بهبود آن کمک بگیرید. حتی سایتهای بسیار زیادی هستند که به صورت رایگان مشاوره برای بهتر کردن رزومه میدهند. من برای خیلی از شرکتها با رزومه غیر بهینه درخواست کار کردم و همین قضیه وقفه زیادی انداخت (نزدیک به یک ماه). قبل از اینکه رزومه را برای شرکتی ارسال کنید با کسی که خودش نیرو جذب میکند، مشورت کنید. منظورم منابع انسانی نیست، بلکه کسی که در صنعت مورد نظر شما در مقام مدیر ارشد یا لیدر باشد. چرا که منابع انسانی شناخت کافی از رزومههای تخصصی را معمولاً ندارند و پیشنهادهای کلی ارائه میدهند. اگر به چنین کسی دسترسی ندارید، میتوانید با کمک هوش مصنوعی کلمات اصلی این صنعت را پیدا کنید و در رزومه به کار ببرید. مسلماً منظورم کارهایی است که شما انجام دادهاید، اما در رزومه خود به درستی عنوان نکردهاید. ظاهر کار را باید به درستی حفظ کنید.
بعد از ارسال نزدیک به ۱۰۰ رزومه در سایتهای جاب ویژن، جاب اینجا و ایران تلنت به این نتیجه رسیدم که برای موقعیتهای ارشد (مدیران میانی و بالاتر)، این سایتها اصلاً کاربردی نیستند و فقط وقت تلف میشود (چون قرار است که رزومه خود را در هر یک از اینها به روز رسانی کنید و سپس به دنبال شرکت بگردید). قطعاً که هر کدام از این فضاهای کاریابی برای بهبود عملکرد خود، از ویژگیهای بسیاری مانند، تستهای روانشناسی و بهبود رزومه استفاده میکنند، اما یک شرکت برای جذب نیروهای مدیریتی و ارشد به رزومههای دریافتی از این سایتها کمتر اعتماد میکند و بیشتر تمایل دارد تا از نیروهای داخلی خود استفاده کند یا نیروهای همان شرکت، کسی را برای این موقعیت معرفی کنند. در حالتی که شرکت از یافتن نیروی دلخواه ناتوان باشد، از جذب نیروهایی به نسبت شناستر از لینکدین استفاده میکند (شاید اصطلاح headhunting آشنا بیاید).
من از اول مهر برای پیدا کردن کار، فعالیتهای زیادی انجام دادم. امروز که این متن را مینویسم از شرکت معروفی پیشنهاد مناسبی دریافت کردم و به احتمال زیاد همین موقعیت کاری را شروع خواهم کرد. اما در این بازه دو ماهه فعالیتهایی که به نظرم بیشتر از بقیه فعالیتهای معمول، بازدهی داشت به ترتیب اینها بود:
۱) استفاده از شبکه ارتباطی دوستانتان در شرکتهایی که به نظر شما میتوانند ایدهآل باشد.
۲) بهبود رزومه و نوشتن موفقیتهایی که در شرکتهای سابق شما کسب کردهاید. حتماً عنوان کنید که چه کار کردهاید و چه نتیجهای داده است. نوشتن کیبوردهای مهم مربوط به موقعیت شغلی در رزومه بسیار تأثیرگذار است.
۳) به روز رسانی لینکدین و نوشتن مطالب در این شبکه اجتماعی به نظرم خیلی کاربردی است و احتمال نشان دادن پروفایل شما به شرکتهای مرتبط را زیاد میکند. استفاده از هشتگهای مرتبط، کلیدواژههای مرتبط با صنعت دلخواه و در نتیجه بازدید بیشتر از پست و سپس پروفایل شما.
در انتها به نظرم این چند مورد برای پیدا کردن کار مورد علاقهتان مهم است:
شاید اینجا بد نباشد چند خط قرمز برای شرکت هدف خود قرار دهید. همه میدانیم که در ایران و در فضای استارتاپی آن چند شرکت محدود هستند که کار کردن در آنها برای خیلی از ما مزیت حساب میشود. اما اگر به هر دلیلی این اتفاق برای شما نیفتاد، بهتر است که حتماً به این نکات در انتخاب شرکت مورد نظر خود توجه کنید:
۱) شرکتهایی که سفتههایی با مبالغ عجیب میگیرند.
۲) شرکتهایی که به اصطلاح دو دفتره هستند، بیمه شما را بر پایه حقوق وزارت کشور رد میکنند.
۳) منابع انسانی شرکت و یا مدیر در جلسه مصاحبه از شما انتظار کار بدون دستمزد دارد. (در پوشش کارآموزی و یا وفاداری به شرکت ممکن است تا چند ماه حقوق نداشته باشید.)
۴) قرارداد به هر دلیلی در ماه اول کار به دست شما نمیرسد. در این حالت حتماً فیش حقوقی بخواهید.
من با تجربه الانم به هیچ وجه در هیچکدام از این شرکتها کار نخواهم کرد. هرچقدر هم فضا دوستانه و به اصطلاح صمیمی باشد، شما باید تا حد ممکن از حقوق خود مراقبت کنید.
در آخر این را بدانید که اگر در ایران ماندنی هستید، قطعاً برای شما کار پیدا خواهد شد. چرا که هر سال تعداد زیادی از نیروهای متخصص فضای استارتاپی، مهاجرت میکنند. تمام مواردی که در بالا اشاره کردم برای فضای کاریابی داخل ایران است، البته ممکن است که در خارج از ایران هم جواب بدهد.