ناتاشا جعفری
ناتاشا جعفری
خواندن ۹ دقیقه·۱ سال پیش

اینجوری به ((کامنت های منفی)) جواب بدیم تا فُلانش بسوزه ⸜(*ˊᗜˋ*)⸝

  • فلان فلانِ فلانت بشه که بلد نیستی فلان چیز، فلان نمیشه.
  • تویِ فلان فلان شده قیافت مثل فلان میمونه.
  • فلانم تو فلانِ خودت و فلانت که ..

چند بار شده با این نوع فحش ها و “کامنت های منفی” نسبت به محتواهایی که به عنوان یه نویسنده آنلاین تو فضای مجازی منتشر میکنید روبرو بشید؟ (( نگید هیچ وقت، که نمیشه واقعا دیگه))


تاثیر کامنت – چه مثبت چه منفی- در مسیر شغلی نویسندگی تجاری!

خیلی از ما نویسنده‌های آنلاین، از بس تحت ِ فشار کامنت های منفی تو شبکه های اجتماعی و فضای آنلاین هستن، که ترجیح میدن کلا صورت مساله رو پاک کنن، به جای اینکه حلش کنن. یعنی میان مقاله منتشر میکنن ولی کامنت ها رو کلا میبندن، پست تو شبکه های اجتماعی میذارن ولی کلا کامنت ها رو میبندن، خلاصه همه جوره راه کامنت گذاشتن و اظهار نظر رو روی(( همه مخاطب ها ))میبندن.

اما منِ نوعی با این نوع برخورد مخالفم { البته الان مخالفم ها، قبلا ها که در تولید محتوای متنی جوان و جاهل بودم از این کارها زیاد میکردم}.

حواس‌مون باشه که ؛ من و شمایی که نویسنده آنلاین یا نویسنده تجاری هستیم و برای یه برند خاص یا برندهای متعدد مینویسیم، باید و بایددددد برای مخاطب بنویسیم نه صرفا برای دل ِ خودمون { یعنی باید متوجه تفاوت وبلاگ نویسی شخصی با وبلاگ نویسی تجاری باشیم } و حتما و حتما باید بازخورد مخاطب رو نسبت به نوشته هامون ببینیم و بشنویم و بخونیم و بر اساس اون پیش بریم.

اصلا به نظر من نوشتن آنلاین، کاملا بر عکس تصور خیلی ها، یه ارتباط تک بعدی و تک نفره نیست که نویسنده بنویسیه و خواننده و مخاطب هم بخونه و خدافظ شما.

اتفاقا من میگم یه نویسنده تجاری حرفه ای باید بتونه یه فضای تعامل و حرف زدن دو نفره و حتی گروهی و چند نفره راه بندازه . نه اینکه صرفا بنویسه و خدافظ شما.

اون اوایل کار منم گرفتار این ترس از منفی گویی ها شده بودم و به محض اینکه یه کامنت منفی توی اینستاگرام یا سایت میدیدم، با سرعت ِ نور پاکش میکردم و بلاک میکردم و تمام. اما بعدها فهمیدم که شاید این فقط و فقططططططططططط یکی از گزینه ها باشه، اونم زمانی که با ترول ها و کامنت گذارهای فیک و سایکوپت ها ( فردی با روان آسیب دیده) روبرو میشیم . اما قطعا برای همه کامنت های منفی یا کامنت هایی که باب میل ما نیست، اصلا حرفه ای نیست که اینکار رو انجام بدیم.

پس ما تو نویسندگی تجاری یا نویسندگی برای برندها به کامنت و نظر مخاطب قطعا نیاز داریم یا حتی بهتره بگیم که برای پیشرفت و رشد محتاجشیم. اما باید یاد بگیریم که چه جور با اون کامنت های زهردار و تلخ مواجه بشیم که خودمون گرفتار آسیب روحی نشیم.

برگشتن به “روتین نوشتن” بعد از یک وقفه طولانییییی



کامنت های منفی ِ مثبت در نویسندگی تجاری.!.

از طرف دیگه باید قبول کنیم که بعضی از کامنت های در ظاهر منفی، که متن یا نوشته یا محتوای ما رو نقد کرده، نه اندازه دماغ و شخصیت فردی ما و … رو، اتفاقا میتونه چراغ روشنی باشه برای حرکت کردن ما تو مسیر شغلی تولید محتوا، برای اینکه بتونیم راهِ درست ارتباط برقرار کردن با مخاطبِ هر برندی رو بشناسیم و بتونیم محتوای ِ اختصاصی شده برای اون مخاطب ها بنویسیم. پس توی دنیای نویسندگی تجاری و نویسندگی آنلاین همیشه کامنت های منفی بد نیستن و اتفاقا گاهی هم خیلی خوبن.

“feedback – both positive and negative – is essential to helping managers enhance their best qualities and address their worst so they can excel at leading.“ Chappelow and McCauley“”

میدونید منِ ناتاشا باید کجا می بودم و الان نیستم؟

احتمالا نمیدونید. چون دُهل از دور فقط خوشه.مهمم نیست حالا، بگذریم. میدونید چی مهمه؟ اینکه من از ترس ِ شنیدن، خوندن یا دیدن کامنت هایِ منفی ” نویسندگی ” نکردم { معادل زندگی نکردم} و خیلی از چیزهایی که دوست داشتم در موردشون بنویسیم رو ننوشتم و احتمالا باید تمام این حرف های ننوشته رو با خودم به گور ببرمشون. چرا؟

چون ممکن بود با نوشتن اونها قُلی و قَنبر و صغری و کبری بیان کامنت منفی بذارن. نمیخوام جوگیر بشم و بگم میذارن که میذارن . اصلا به دَرَک که میذارن . ف…ک بهشون و اصلا به جهنم که هر کی هر چی میخواد در مورد من و محتواهام بگه.

نه.

چون اصلا این جور نیست و بالا بریم و بیایم پایین و رو زمین حرکت کنیم نه توی توهمات مثبت اندیشی جوگیرانه، همه ما به هر حال تحت تاثیر کامنت های منفی قرار میگیریم و نمیتونیم بگیم که هر کی به ما هر چی از دهنش در اومد به ما گفت ما باید با خنده ای بر لب از کنارش گذر کنیم و(≧▽≦)/ … نه اینارو نمیخوام بگم .

قطعا نشدنیه . چون همه ما با مواجه شدن با بازخوردهای منفی دچار حالت تدافعی، عصبانیت و حتی گاهی فروپاشی احساسی و روانی میشیم . اما جدیدا من به این نتیجه رسیدم که باید یاد بگیرم چه طور با کامنتهای منفی ( هم از نوع سایکوپتیک و ترولی و هم از نوع منطقی و انسانی و انتقادی) روبرو بشم.


روش های مواجه من با کامنت های منفی در نویسندگی تجاری

( البته دقیق بخوام بگم برای من نیست از مقالات هاروارد بیزینس و چند جای معتبر دیگه تکنیک ها رو یاد گرفتم )

تکنیک “دید تونلی”

به نظرم یکی از چیزهایی که به من کمک کرد که بتونم در مقابل خیلی از کامنت های منفی ای که برام گذاشته میشه دچار فروپاشی نشم، دید تونلی بود .

دقت کردید که وقتی وارد یه تونل میشیم، تنها چیزی که میتونیم ببینیم یه کورسوی نوری هست که از انتهای تونل دیده میشه و هیچچچچچچچچچچچچچچچچ و هیچچچچچچچچچ چیز دیگه ای از اطراف رو نمیتونیم ببینیم.

مثلا فرض کنید که روی دیوارهای تونل نوشته شده F**k to you  یا چه قدر تو ک…. ، تو خ….، … به جد و آبادت و…… وهر چیز منفی و  ناسزای دیگه ای. شما میتونید اونا رو ببینید؟ قطعا نه دیگه . بازم فقط همون کورسوی نور رو میبینید.

حالا توی نویسندگی تجاری هم اگر ما بر اساس علاقه و رسالت و آرمان مون توی این مسیر شغلی باشیم نه صرفا به اجبار و از روی ناچاری برای کسب درآمد بخور و نمیر، قطعا یه نور بزرگ ته تونلِ مسیر شغلی مون داریم که اگر وارد این تونل بشیم، هیچ چیزی رو نمیبینیمممممممممممممممممممممممم و هیچ چیزی نمیتونه تحت تاثیرمون قرار بده و تو هر شرایط سخت و متلاشی کننده ای اون نور انتهای تونل رو میبینیم.

پس اگر تو مسیر شغلی تولید محتوای تجاری یا آنلاین، اگر ” دید تونلی” داشته باشیم، قطعا کامنت های منفی و بد اصلا به چشم و گوش ما نمیاد و میتونیم سریع از کنارش رد بشیم و متلاشی نشیم.

تکنیک ” ته نشین شدن کثافت‌ها “

خیلی موقع ها ما نویسنده ها یا اصلا ما آدم ها به محض اینکه یه کامنت منفی میبینیم نمیذاریم جوهرش خشک بشه و شروع میکنیم به جواب دادن که ؛

فلان فلان شده یِ فلان فلان، فلان تو فلان ِ فلانت، فلان کردم تو فلانِ فلانت به من گفتی فلان ن ن ن ن ن ن ن ن ن ن ن ن ن ن ن ن ن ن ن ن ن

اما این نوع رفتار و این نوع بازخورد، میتونه برامون خیلی گرون تموم بشه و اصلا در نهایت فرق بین من و شما با اونی که کامنت پر از فحش گذاشته چی میشه پس؟

نحوه محاسبه حقوق محتوانویسی آنلاین ( زندگی میچرخه باهاش ؟)

عجله بی عجله

پس یکی از راهکارها اینه که تلاش نکنیم که به محض ِ شنیدن ،خوندن یا دیدن یه کامنت منفی ِ تحریک کننده، تحریک بشیم و بدون ثانیه ای تامل شروع کنیم به جواب دادن .

دیدید وقتی یه آب گل آلود تو یه لیوان دارید، اگر بذاریدش یه گوشه ای که مثلا یه شبانه روز بمونه، فرداش که بر میگردید گل و لای و کثافاتش از آب جدا شده و ته نشین شده؟ پس بهتره که هر وقت با کامنت منفی تو دنیای نوشتن یا زندگی روزمره مون مواجه شدیم، بذاریم یه مدتی یه گوشه ای ته نشین بشه و بعد بهش برگردیم و جواب بدیم.

من این تکنیک رو خیلی موقع ها امتحان کردم و به شدت ازش نتیجه گرفتم. حتی بعضی وقت ها که اون کامنت هیچ حرفی برای گفتن نداشت و صرفا پر از فحش و ناسزا بود به خاطر مشکلات روحی و روانی اون کامنت گذار ، وقتی رهاش میکردم و میرفتم، اصلا فرداش یا هفته بعدش یادم میرفت همچین کامنتی بوده و اتفاقا که این فراموشی چه قدر میتونه خوب باشه. چون کامنتی که صرفا فحش و بد و بیراهه بدون هیچ انتقادی و هیچ دلیل و مدرک محکمی، به نظر من اصلا ارزش وقت گذاشتن نداره. نه؟ پس چه بهتر که فراموشش کردیم.

اما اگر کامنتی، جزو کامنت های انتقادی باشه که نیاز به پاسخ ما داره، حتما این وقت رو بهش بدید . چون باعث میشه از اون حالت تدافعی که مثل جوجه تیغی به خودتون گرفته اید و آماده شدید که تیرهاتون رو به اون کامنت گذار بیچاره رها کنید، در بیاید و خیلی منطقی و حرفه ای میتونید با این انتقاد روبرو بشید و بهش پاسخ بدید.

چت جی پی تیchat GPT و محتوانویسی با ناتاشا

شایدم اون دُرست میگه.!.

من جدیدا وقتی با یه بازخورد منفی یا انتقاد منفی روبرو میشم، اولین چیزی که بهش فکر میکنم اینه که شاید این آدم اصلا درست میگه و من اشتباه کردم. مثلا ممکنه شما به عنوان یه نویسنده برند یا نویسنده تجاری، یه متنی رو نوشته باشید از روی یه منبع خاص، که یه نفر پیدا شده و کامنت گذاشته که ؛ فلان فلانِ تویِ نویسنده بکنن که نمیدونستی فلان چیز فلان طور درسته .

خب من همون لحظه اول به خودم میگم بیا یه لحظه فکر کن که اون کامنت گذار داره درست میگه و تو اشتباه کردی و اشتباه نوشتی .  حالا برو بگرد تومنابع دیگه که ممکنه حرف اون رو اثبات کنه، ببین چیزی پیدا میکنی. اگر نه، آیا میتونی با منبع معتبر حرفش رو رد بکنی ؟ حالا اون زمانیه که باید بری سراغ اون آدم و جوابش رو بدی . اگر با اطلاعات جدید فهمیدی که اشتباه کردی خیلی شجاعانه میری میگی شما درست گفتی و من رفتم تحقیقِ بیشتر کردم و با اطلاعات جدیدم رسیدم به اینکه اون حرفم اشتباه بوده و الان اصلاحش میکنم. { خیلی از ماها از گفتن همین “اشتباه کردم” میترسیم. چون حس میکنیم ما به عنوان یه نویسنده یا اصلا آدم، هیچ وقت نباید اشتباه کنیم وهمیشه باید حرفِ درست رو بزنیم . نه واقعا . خود نیچه اشم که باشه تو خیلی از جاها اشتباه کرده، خیلی از قانون های فیزیکی آدم های مشهور الان اثبات شده که نادرست بوده و… پس همیشه باید این رو در نظر بگیریم که هر چیزی که ما به عنوان یه نویسنده حتی حرفه ای مینویسیم یه Fact  یا اصل حیاتی نیست، بلکه صرفا بر اساسِ نظرِ ما و فهم ِ ما در اون زمانِ محدود هست که قطعا ممکنه حتی با این روند جریان اطلاعات و به روز شدن علم و دانش همین فردا کلا تغییر کنه. پس نترسید و به اشتباه خودتون اعتراف کنید}

.


  چه جوری به راحتی حرف زدن، بنویسیم و پول دربیاریم

/*-*/

کامنتتولید محتوانوشتننویسندگیمقاله
عاشق خلق کردنم، یه زمانی مجسمه درست میکردم، یه زمانی کاشی های سفالی ،… یه زمانی هم محتوا. مهر 96 رایتینا writena.com رو به دنیا آوردم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید