اینا تجربه شخصی من از 11 سال و 7 ماه نویسنده دیجیتال بودنه:

قبل از اینکه شروع به نوشتن بکنیم باید مطمئن بشیم که ذهنمون پر از نویز و سروصدا و ترس و مقایسه و... نیست.
چهطوری؟
یه ساعتهایی رو در طول روز باید به عنوان "ساعتهای بدون ورودی" برای خودمون مشخص کنیم؛
No شبکههای اجتماعی / Noنوتیفیکیشن / No ولگردی تو اینترنت
و بعد از این ساعتها شروع کنیم به نوشتن.
شاید بهتر باشه علاوه بر گوشه دنج یا Cozy Corner مکانی، تو ذهنمون هم یه حالت خاص برای شروع به نوشتن داشته باشیم.
مثلا؛
- همیشه قبل از نوشتن به یه آهنگ خاص گوش کنیم؛
- یه فنجون قهوه یا نوشیدنی خاص بخوریم ( مثلا من دمنوش زنجبیل میخورم و همیشه طعم تند و زنده زنجبیل، برام مزه نوشتن و خلاقیت و برونریزی ذهن میده)
یه تایمر روشن کنید و بذارید روی 25 یا 35 یا 45 یا هر عددی که خودتون توش راحتید و شروع کنید به نشوتن تااااااااا زمانی که تایمر بوق بوق کنه.
بنویسید؛
بدون ویرایش،
بدون برگشت،
بدون فکر کردن به نتیجه،
بدون قضاوت،
...
فقط نوشتن کافی نیست.
باید این 3 مرحله رو پیش بریم
فکر ------ تبدیل بشه به----نوشته نسخه 0
نوشته نسخه 0------ تبدیل بشه به ----- نوشته ویرایش شده
نوشته ویرایش شده ------ تبدیل بشه به ------ نوشته تقطیر شده
نوشته تقطیر شده یعنی یه نوشتهای که از پیچیدگی به سادگی میرسه، از طولانی به مختصر و مفید بودن میرسه و...
یعنی باید:
محتواهای موفق رو آرشیو کنیم؛
محتواهای شکستخورده رو آرشیو کنیم؛
کامنتهای ارزشمند رو آرشیو کنیم؛
و...
که یه روزی از دل همین آرشیوها، چیزهای باارزشی خلق کنیم.
ما به عنوان نویسنده دیجیتال فقط کار و وظیفهای که داریم این نیست که بنویسیم و منتشر کنیم ، بنیوسیم و منتشر کنیم و...
بلکه باید:
مثل یه تراپیست به کامنتها و بازخوردها و چالشها و دغدغههای مخاطب گوش کنیم و دنبال راهحل و جواب به اونها باشیم.
ما باید زمان نوشتن رو با بدنمون تنظیم کنیم، نه با ساعت یا تقویم یا زمانهایی که از بیرون به ما تحمیل میشه.
ما فقط و فقط باید بر اساس بدن خودمون پیش بریم و حرف اون رو گوش کنیم.
اگر 6 صبح تمرکز داریم، همونموقع بنویسیم
اگر شب، شب
اگر عصر، عصر
من خودم برعکس درونگرا بودن و کمحرف بودنام تو دنیای واقعی، تو دنیای نوشتن خیلی خیلی زیادهگو هستم.
(سالها پیش که فریلنسر بودم و کلمهای کار میکردم کارفرما میگفت 1000 کلمه من 2500 کلمه بهش میدادم.)
چیکار کنم موتور که روشن میشه، دیگه همینجوری مینویسم. اما یه جایی به خودم گفتم که باید تمرین کنم بتونم توییت 1 خطی هم بنویسم، باید کپشن کوتاه چند خطی هم بنویسم.
حتی بعضی روزها برای خودم چالش میذارم و تمام اونچیزی که تو محتوای 1000 کلمه میخوام بگم رو به یه جمله یا حتی یه کلمه خاص تبدیل میکنم.
حتما تست کنید خیلی جالب میشه.
هر نویسندهای باید مخزن واژههای اختصاصی خودش رو بسازه، تا بتونه با کلمههای ساخت خودش تو ذهن مخاطب بمونه.
___________________________
ناتاشا؛ محتوانویس ِ متنفر از کار تیمی و کارمندی، مروج راهاندازی کسب و کار یکنفره
اگه با من کار داشتید، تو اینجا میتونید پیدام کنید: رایتینا