چند وقت پیش داشتم با یکی از همکارام در مورد هدفگذاری و رسیدن به اهداف حرف میزدم که موضوع خیلی جالبی وارد بحثمون شد. این صحبت کمی بعد از جلسات هدفگذاری سالیانه و فصلی شرکتی که توش کار میکنیم اتفاق افتاد و بحث به اینجا کشیده شد که تمام شرکتها و بیزینسهای دنیا همیشه برنامه ریزی و هدفگذاری چند ساله، یک ساله، و فصلی دارند. و تمام اعضای شرکت در پشت این اهداف جمع میشن و تمام تمرکز و قدرت افراد در راستای رسیدن به این اهداف و برنامه ها متمرکز میشه. این هدفها از سوی مدیر، مشاوران، و کارمندان شرکت با همفکری بوجود میان، بعد بین تیمها تقسیم بندی میشن و در اخر براشون زمان بندی میشه و همشون دارای ضرب الاجل (زمانی که باید اون هدف عملی شده باشه) میشن.
حالا اگه به زندگی خودمون نگاه کنیم، ما مدیر، مشاور، و کارمند زندگی خودمون هستیم اما خیلی از ماها برای زندگیمون برنامه ریزی و هدف گذاری نداریم. يا اگه داریم این اهداف فقط در بعضی حیطه های زندگیمونه و همه حیطه های زندگی رو در بر نمیگیره (مثلا فقط هدف میذاریم که ۱۰ کیلو لاغر بشیم. اما هیچوقت هدف نمیذاریم که چطور فرزند، همسر، پدر یا مادری میخوایم باشیم. یا خیلی حیطه های دیگه زندگی) و حتی همین هدفهای کم هم برنامه ریزی نشده هستن و ضرب الاجلی ندارن، تو هیچ جایی نوشته نشدن، و در اخر اگه به تقویم هفتگیمون نگاه کنیم، هیچ زمانی برای کار کردن بر روی این اهداف در نظر نگرفتیم.
ما اگه تو کارمون مدیر هستیم، روزانه کلی فکر میکنیم و استراتژی و برنامه میچینیم. هدفهای ۵ ساله، ۳ ساله، یک ساله، و فصلی در نظر میگیریم و سیستمهایی در نظر میگیریم که میزان موفقیت در راستای این اهداف رو میسنجن و جلساتی برگزار میکنیم که ببینیم چرا بعضی از هدفها تو مسیر نیستن و چطور میشه به اون هدفها رسید و چه چیزهایی خوب پیش میرن.
اما یادمون میره که ما مدیر زندگی خودمون هستیم. یادمون میره که همین کارهارو برای زندگیمون انجام بدیم. هیچ هدف ۵ ساله، ۳ ساله، یک ساله، و یا فصلی ای برای زندگیمون نداریم. اما چرا باید اینطور باشه؟ چرا باید برای مهمترین چیزی که داریم هیچ کاری نکنیم؟ برنامه ریزی و استراتژی نداشته باشیم؟ میزان موفقیتمون رو نسنجیم؟ جلساتی نداشته باشیم تا ببینیم چه هدفهایی خوب پیش نمیرن و باید چیکار کنیم که به اون اهداف برسیم؟
مدیر زندگی خودتون باشین. برنامه ریزی کنین، میزان موفقیتتون رو بسنجین، اهدافتون رو بازبینی کنین.
تو این پست چند تکنیک باهاتون به اشتراک می زارم که برای زندگیتون برنامه ریزی کنین و مدیر زندگی خودتون باشین.
جمعه این هفتتون رو خالی کنین، چند ساعت بزارین کنار، یک قلم و کاغذ بردارین و به جایی تنها و آرام برین. تو این چند ساعت بشینین و فکر کنین که یک سال دیگه همین روز میخواین کی باشین. مثلا ریلکس تر، سالم تر، ۵ کیلو لاغر تر، ۱۰ تا کتاب خوندین، هفته ای ۲ بار به دیدن والدینتون میرین، روزی نیم ساعت بدون هیچ وسیله ای که موجب از بین رفتن تمرکز بشه با همسرتون صحبت میکنین، و غیره. روز ایده آلتون رو روی کاغذ بنویسین.
در طی روز و هفته چه کارهایی انجام میدین؟ درامدتون چقدر افزایش داشته؟ تو جایی که کار میکنین چقدر پیشرفت داشتین و چقدر کارتون را رو به جلو بردین؟
همه اینارو با جزییات بنویسین و این تبدیل میشه به یه لیست اهداف برای یکسال آینده.
بعد از اینکه اهداف یک سالتون مشخص شد، حالا اون رو به اهداف کوچکتر تقسیم کنین. تو سه ماه اینده چه کارهایی باید انجام بدین تا به هدف یک سالتون برسین؟ سه ماه بعدی چطور؟ سه ما بعد؟ اینهارو طوری تقسیم بندی کنین که بعد یک سال به هدف یک سالتون ختم بشن.
حالا در ماه آینده چه کارهایی باید انجام بدین و به چه اهدافی باید برسین تا به اهداف سه ماهتون برسین؟ ماه بعد چطور؟ و همینطور اهداف سه ماهه رو به هدفهای ماهیانه تقسیم کنین. در مرحله بعد به این فکر کنین که این هفته چه کاری باید انجام بدین یا به چه هدفی باید برسین تا به هدفهای این ماهتون نزدیک بشین؟
قدم بعدی:
تقویم یا دفتر یادداشت یا هر چیزی که کارهای روزانتون رو توش مینویسین بردارین و در طی هفته زمانهایی رو مشخص کنین که بدون هیچ حواس پرتی ای روی هدف هفتگیتون کار کنین.
جمعه بعد یک ساعت وقت کنار بزارین و گزارش هفته خودتون رو نگاه کنین. آیا روی هدف هفتگی کار کردین و بهش رسیدین؟ هفته آینده چه کاری رو باید انجام بدین یا به چه هدفی باید برسین؟ این کار رو هر هفته انجام بدین و مطمئن باشین که سال آینده خیلی متفاوت و نزدیکتر به خود و زندگی ایده آلتون خواهید بود. طوری که وقتی به امروز فکر میکنین خودتون رو نمیشناسین.
هدف شما برای خود ایده آلتون چیه؟ آیا به همه جنبه های زندگی فکر کردین؟
این پست رو با عزیزانتون که میخواین به خود و زندگی ایده آلشون نزدیک بشن به اشتراک بزارین.
اگه به پستهای مشابه و رشد شخصی علاقه دارین، صفحه اینستاگرام من رو دنبال کنین.