دنیایی که توش پرداخت مستقیم پیمان برقراره و از طریق دایرکت دبیت میشه هر پرداختی رو به سرعت انجام داد، شبیه یه فیلم علمی تخیلیه که به واقعیت تبدیل شده. احساس میکنم که از طریق این فناوریهای دیجیتال آدمها روزبهروز دارن تنبلتر میشن. قبل از پرداخت مستقیم پیمان هم پرداختها خیلی سادهتر از گذشته بودن. ولی خب حالا فقط از دغدغه عدم پرداخت قسط و قبوض به موقع کاسته شده. حالا فقط برای اونایی که به اندازه کافی پول دارن این قضیه خوبه و بهشون حال میده. اونی که نداره چه فرقی میکنه که از چه طریقی پرداخت کنه.
به هرحال من تصور میکنم که دنیایی که چنین فناوریهای دیجیتالی توش حکمرانی میکنن همه آدماش چاقن. تعداد زیادی از افراد از جای خودشون تکون نمیخورن. حتی با برطرف شدن این دغدغه ممکنه بحرانهایی هم به وجود بیان. مثلا وقتی که دیگه دغدغه پرداخت رو نداشته باشی ممکنه که اغلب اوقات قبضهات رو نادیده بگیری. انقد که بالاخره فراموش کنی که قبضی برای پرداخت کردن داری. اینجوری ممکنه یادت بره که چقد مصرف داری. حساب مصرف برق و آب و گاز از دستت در میره. فکر میکنم که دنیای پرداخت مستقیم پیمان توش مصرف انرژی و آب میره بالاتر. تا جایی که در بازههای زمانی کوتاهتری با بحرانهای کمآبی و بیآبی مواجه میشیم.
کلا ایده من اینه که الان وقتشه که آدما اتفاقا بیشتر در مشقت، سختی و پیچیدگی باشن تا بتونن قدر منابعشون رو بدونن. هم منابع مالی خودشون و هم منابع زیستیشون. آدم در صورتی که در آسودگیهای فناوریهای دیجیتال قرار بگیره دیگه نمیتونه مدیریت منابع داشته باشه. حسابکتابشو که خودش انجام نمیده. پرداختهاشم اگر خودش انجام نده که بعد از یه مدتی نمیتونه الف رو از ب تشخیص بده که چه اتفاقی داره میافته. خلاصه آره دیگه. چنین فناوریهایی برای اونایی خوبن که بالا بالاهان. چون همه تاوانها رو دست آخر اونایی میدن که به اندازه کافی پول ندارن.
جهان پرداخت مستقیم پیمان دقیقا شبیه یک آرمانشهر برای انسانهاییه که همه انواع منابع رو در انحصار دارن و بدون توجه به هیچ محدودیتی، مصرفکنندههای محض هستند. بخشهای مشخصی از این شهر مثل بهشت میمونه و همهچی توش مهیاس. اما بخشهای مختلف دیگهای در این شهر وجود دارن که هیچ نقطه مشترکی با اون وضعیت بهشتگونه آرمانشهر ندارن. محلههایی که به زور توشون آب و برق پیدا میشه. آدمای گرسنه رو توی این محلهها در هر نقطهای میشه دید. جنگ و دعوا هم در بین اهالی که قطعا فراگیر میشه.
جهان پرداخت مستقیم پیمان جهان آسودهایه. اما فقط در صورتی که همه منابع آدم نامحدود باشن. منابع نامحدود داشتن هم که اساسا غیرممکنه. نتیجه اینه که دنیای فوقالعادهای که برای خودمون ساختیم قرار نیست هرچه آسودگی توش بیشتر باشه به سمتوسوی بهتری بره. برعکس، چنین جهانی هیجکس توش قدر هیچی رو نمیدونه و همهچیز به سرعت محکوم به تموم شدنه.
من انکار نمیکنم که فناوری چه دردهای زیادی رو درمان کرده و چه خلاهای متنوعی رو پر کرده. فقط دارم سعی میکنم درباره این صحبت کنم که بهتره قسمی از تلاش و مشقت برای آدم باقی بمونه. هر روش و هر فناوری جدیدی روزمرگیهای طبیعی آدم رو بیشتر ازش سلب میکنه. شعار رایج هم اینه که خب حالا که زندگیت راحتتر شده با این فناوری چرا غر میزنی؟ حالا که دنیا انقد باحالتر شده چرا قدرش رو نمیدونی؟ میدونی که اجداد تو همهچیزشون رو میدادن تا فقط میتونستن برای چند روز توی چنین جهانی زندگی کنن؟ باشه همه اینها قبول. اما مشخصا اجداد ما خیلی بهتر از من و شما قدر داشتههاشون رو میدونستن و در جهت حفظ اونها تلاش میکردن. اجداد ما معنی سختی و مشقت رو خوب میفهمیدن و به همین دلیل به راحتی از هر چیز کوچک و بزرگی نمیگذشتن. من تصور میکنم که اجداد ما ممکن بود که میل زیادی داشته باشن که در چنین جهانی زندگی کنن. اما بلافاصله بعد از چند روز درگیر شدن با دنیای ما، بار و بندیلشون رو جمع میکردن و برمیگشتن به همون عصری که قبلا بودن.