امروز توو ایستگاه اتوبوس نشسته بودم که یه خانوم چادری با دستهایی چروکیده و تنی لاغر اومد توو ایستگاه، نشست و همینجوری که قدم میزد زیر لبی ذکر میگفت و با دست میشمرد. داشتم زیر چشمی نگاهش میکردم که یهو دستش رو کرد توو کیفش که زیر چادر پنهون بود و یه ساعت مچی مردانه درآورد و به ساعت نگاه کرد. داشتم فکر میکردم که یعنی گوشی موبایل نداشت. همون لحظه اتوبوس رسید. هر دومون سوار اتوبوس شدیم. در حین نتشستنچشمش به فردی خورد که یه هدفون لمسی روی گوشش بود و یه عینک عجیب به چشم داشت. یهو به خودم گفتم این همون عینک سه بعدی که میگن. داشتم فکر می کردم که چرا باید یه نفر توو اتوبوس از این نوع عینک استفاده کنه که یهو پسره دستش رو توو هوا تکون داد و گفت اه شت. داشتم فکر می کردم می خواست چیزی رو بگیره ! فیلم میدید یا بازی می کرد؟ توو همین ذهنیت بودم که عینکش رو برداشت و از اتوبوس پیاده شد. همین جوری داشتم به این فکر می کردم که ما هم واقعا با تکنولوژی پیشرفت کردیم یا نه؟ اتوبوس شروع به حرکت کرد متوجه شدم که ایستگاه بعد باید پیاده بشم و بلند شدم تا زودتر آماده پیاده شدن بشم که خانم چادری ازم پرسید کدوم ایستگاه هستیم گفتم 12 فروردین و پیاده شدم. این گونه بود که فاصله افراد دارای دانش تکنولوژیها رو احساس کردم. بهترین راه حل به روز بودنه. با تکنولوژی پیش بریم. اخبار رو دنبال کنید و همیشه تکنولوژیها رو بشناسید چون اطلاعات مهمترین ابزاره در این عصر فعلی.