داستان در دهه هشتاد و با بازگشت به زندگی شخصیتها یک دهه بعد، زندگی چهار دانشجو را در هم میآمیزد: سارا، نارکولپتیک با خوابهای زنده؛ رابرت، که با عواقب بیماری سارا دست و پنجه نرم میکند؛ تری، سینما دوستی که دچار بی خوابی است؛ و گریگوری، دکتر ناپایدار که با خواب به عنوان یک بیماری کاهنده عمر مقابله میکند.
در حالی که آنها با گذشته و حال خود در یک مانور گوتیک در لبه cliffs که به کلینیک خواب تبدیل شده است، روبرو میشوند، کئو خوانندگان را به تفکر دربارهٔ ماهیت عشق، وسواس و شکنندگی روان انسانی دعوت میکند.

خانه خواب رمانی تفکر برانگیز است که مهارتهای ادبی جاناتان کئو را به نمایش میگذارد و در عین حال با مضامین پیچیدهای در مورد سلامت روان و دوستی برخورد میکند. با این حال، پیشبینیپذیری، کمبود عمق شخصیت و لحن inconsistent ممکن است برخی از خوانندگان را ناامید کند. در حالی که این کتاب بهخوبی خوانندگان را به تفکر دربارهٔ ماهیت خواب، رویاها و ارتباط انسانی ترغیب میکند، اما در نهایت نتوانسته است به یک شاهکار پیچیدهای که بهدنبال آن بود، تبدیل شود. برای خوانندگانی که به دنبال یک روایت منحصر به فرد هستند که تقاطعهای واقعیت و خواب را بررسی کند، خانه خواب تجربهای جالب، اگرچه کاملاً رضایتبخش نیست، ارائه میدهد.