ویرگول
ورودثبت نام
نگار دوگوهرانی
نگار دوگوهرانینویسنده کتاب های "چلوکنکور با گوجه اضافه" و "شغل من؟ پاستیل رنگی"
نگار دوگوهرانی
نگار دوگوهرانی
خواندن ۳ دقیقه·۸ ماه پیش

شُغلِ مَن؟ پاستیلِ رنگی - بخش 4

بعد از انتشار کتاب "چلوکنکور با گوجه اضافه"، حالا من تصمیم گرفتم "شغل من پاستیل رنگی" رو به این شیوه انتشار بدم. هر بخش رو در یک پست. دغدغه های مختلفی پشت این تصمیم عجیبه! امیدوارم که خوشتون بیاد و حتما نظرتون رو هم بهم بگید.

"پاستیل‌ها نرم‌اند، شیرین‌اند، رنگارنگ‌اند و انعطاف‌پذیر. حالا تصور کن شغلت هم همین‌طور باشه.
این کتاب برای همه‌ی اون‌هاییه که از چارچوب‌های خشک کاری خسته شدن؛"
بخش 4

شغلی ندارم یا باید شغلم را رها کنم چون...
1. مادر هستم 👩‍🍼

یادم هست وقتی که کم سن و سال تر بودیم، مادرم گاهی به کلاسهای گلسازی میرفت و گاهی هم تابلوهای پولک یا کوبلن دوزی بزرگ آماده میکرد. درس میخواند و هر چند سخت، خواهر شیرخوارم را با خودش به مدرسه میبرد تا دو سه درسی را که باید برای گرفتن دیپلم امتحان میداد پاس کند. یادم هست که یک شب تا صبح بیدار ماند و کتاب ادبیات قطور و سخت رشته انسانی را خواند تا در امتحان موفق شود. گاهی میدیدم که دفتری ساده را از کمدش بیرون می آورد و با یک خودکار بیک مشکی چیزهایی مینویسد.
خیلی خوب حسم را وقتی مادرم مشغول چیزی به جز رسیدگی به خانه و ما بود به یاد دارم. وقتهایی که میدیدم مادرم کمی به کار خودش، روح و روانش میپردازد، حس نمیکردم که چقدر خودخواه است و یا الان من دارم از برآورده نشدن نیازی خاص جانم را از دست میدهم! در عوض حس غرور جالبی پیدا میکردم؛ از اینکه مادرم را زنی توانمندتر میدیدم و برایم جالب بود که به جز مادرانگی، کارهای دیگری هم برای انجام دادن دارد و دنیای مستقل و هرچند خیلی کوچکی هم برای خودش و در درون خودش دارد. در عوض وقتی که از این کارها فاصله میگرفت و سعی میکرد تماما ایثار وقت و جان و روح و روان برای ما کند، علاوه بر او، ما هم ناخودآگاه غمگین تر میشدیم. نمیدانم توانستم حس یک فرزند نسبت به استقلال شخصیتی و جهان درونی فعالِ مادرش را بیان کنم یا نه؟
قبول دارم که مادر بودن را میتوان یک شغل تمام وقت در نظر گرفت. بخصوص وقتی بچه ها تازه متولد میشوند و سنین کمی دارند و یا چند تا هستند؛ و البته این شغل مهم، لذتبخش، مولد و بسیار با ارزش نیز هست.
اما سوالم این است که تا کجا قرار است به این شغل بسیار شریف، به شکلی تمام وقت اشتغال داشته باشید؟ تا چند سالگی فرزندانتان؟ میدانید که آدم ها زود عادت میکنند و اگر مدتی طولانی به یک شیوه زندگی کنند، تغییر برایشان سخت تر خواهد بود. خیلی زود حتی به سختی یه یاد خواهید آورد که روزی علاوه بر پختن و رُفت و روب، توانمندی های دیگری هم داشته اید و در کارهایی به خوبی می درخشیده اید؟
خیلی زود که فرزندان دلبندتان هر کدام به سنی برسند که بدانند هدف چیست و تلاش برای آن به چه معناست، آرزو خواهند کرد مادرشان را در حالی ببینند که علاوه بر دغدغه سرویس دادن همیشگی به آنها، به دنبال اهداف و سبک زندگی جذاب خودش هم باشد؟ داشتن یک مادر پویاتر، هدفمندتر، فعال تر و تواناتر، تاثیر زیادی بر اعتماد به نفس و عزت نفس فرزندان تان می گذارد و باعث می شود، آن ها هم انسان های پرتلاش تر، شادتر و هدفمندتری بار بیایند؛ و این معنای نزدیک تری به ایثار مادرانه است تا وقف تمامیت وجودتان فقط برای رفع نیازهای اولیه آنها.

موضوع این است که مدتی بعد از تولد فرزندانتان، شما زیستن به سبک مادران را یاد خواهید گرفت و میتوانید به سرعت همه چیز را بهتر از قبل پیش ببرید. پس به خاطر مادر شدن و مادر بودن نباید توانمندی ها، استعدادها و هدف های خودتان را دانه دانه درون کوره روزمرگی بیندازید و دل خوش کنید به بزرگ کردن فرزندان. فقط کافیست کمی بعد از پیدا کردن خودتان در نقش مادری، شروع کنید به یافتن راه هایی منعطف تر و نزدیک تر به روحیات و شرایط خودتان.
به این سوال ها پاسخ بدهید لطفا:
آیا شما هم فرزند مادری نبوده اید که با امید و آرزو برای به ثمر نشستن و موفق شدنتان تلاش می‌کرده؟
آیا تمام مادران در دنیا، بازنشسته و بدون شغل و درآمد شده اند؟
و آیا تمام کسانی که شغل دارند، بدون فرزند هستند؟

سبک زندگیعزت نفسمادران شاغلزنان شاغل
۳۷
۸
نگار دوگوهرانی
نگار دوگوهرانی
نویسنده کتاب های "چلوکنکور با گوجه اضافه" و "شغل من؟ پاستیل رنگی"
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید