نگار عارف(مآه‌نقره‌ای)
نگار عارف(مآه‌نقره‌ای)
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

" مصیبتِ دلدادگی "


ویولن را با ژست همیشگی‌اش دست گرفت، تمام احساساتش را در دست هایش به نمایش گذاشت و گویا با رقص بر روی دو پایش، موسیقیِ دل‌نوازی را از اعماق قلبش می‌نواخت؛ چرخید و چرخید و رقصِ پیراهنش را به رخ ڪشید و نفهمید، ڪسی چند متر آن‌طرف تر، با دیدنِ حرڪاتِ نفس گیرِ یار، تمام توانش به تاراج رفته است....(:♡

"نویسنده : نگار عارف/دیالوگ رمان : مصیبتِ دلدادگی"


‌پرواز نمۍخواهم، از بس ڪه قفس زیباست؛ من مشترۍ حبسَت، این حصر حصارۍ چند؟ :)♡
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید