یکی از اصول مهم موفقیت در زندگی بخشش است. بیشتر مردم بخشش را به چشم کمک به دیگران می دانند. شخصی به شما آسیب زده، شخصی در حق تان کار اشتباهی انجام داده است، اما شما او را خواهید بخشید و با او مهربان خواهید بود.
این کار هیچ ارتباطی به دیگران ندارد، بلکه فقط به خودتان مربوط است. به همین خاطر این عمل باید انجام شود.
بخشش یک مفهوم پاک کنندگی دارد. ذهن را از تمام افکار منفی پاک می کند. ذهن را از تمام چیزهایی که آن را به مسیر اشتباهی می برد، پاک می کند.
بیشتر بخوانید: داستان انگیزشی لذت بخشیدن دیگران – جول اوستین
اگر شما به من صدمه ای وارد کنید و من شما را ببخشم، هیچ ارتباطی به شما ندارد، بلکه من فقط انتخاب کردم که چیزی را که آزارم می دهد رها کنم، این چیز منفی ای است و من نمی خواهم در ذهنم آن را نگه دارم.
بخشش، شخصی که عمل بخشیدن را انجام می دهد، آزاد می کند. بخشش، یعنی کاملاً بی خیال یک چیزی شوید، رهایش کنید و بگذارید برود و به آن نچسبید.
اگر شخصی در حق شما کار اشتباهی کرد، باید از خودتان بپرسید که چرا آنها تمایل دارند چنین کاری کنند؟
حتما موضوعی هست که آنها را دارد اذیت می کند. آنها واقعاً نمی خواهند به شما آسیب بزنند، بلکه چیزی هست که آنها را عذاب می دهد.
پس بی خیالش شوید، فقط فراموشش کنید و ببخشید و من به شما ضمانت می دهم که حالتان خیلی بهتر می شود. از شما می خواهم برای مدتی به این موضوع فکر کنید.
تقریباً هر کسی یک ایده ی عالی دارد و آنها می خواهند آن ایده عالی را پیاده سازی کنند. خیلی ها پیش من می آیند و می گویند:
«من یک ایده عالی دارم و می خواهم با شما در میان بگذارم.»
اما کاری که می کنند این است که از من می خواهند ایده آنها را پیاده سازی کنم! چرا آنها خودشان ایده شان را پیاده سازی نمی کنند؟
بیشتر بخوانید: مقاله چگونه شغل مورد علاقه خودم را انتخاب کنم؟
وقتی شما یک ایده خوب دارید، باید کاری در راستای آن انجام دهید. مردم ایده های شروع یک کسب و کاری را دارند. من خودم کسب و کارهای مختلفی را شروع کردم. سوال این است:
از همان جایی که هستید و با همان چیزهایی که در اختیار دارید، شروع کنید.
این تمام چیزی هست که نیاز دارید. وقتی شما از همان جایی که هستید و با همان چیزهایی که دارید، شروع می کنید و ذهن خودتان را روی آن ایده متمرکز می کنید، تمام چیزهایی که نیاز داشته باشید را جذب خواهید کرد.
وقتی شما یاد بگیرید که بر روی چیزی تمرکز کنید، با آن هم فرکانس می شوید و وقتی با آن هم فرکانس شوید، شروع به جذب هر چیزی که می خواهید می کنید.
ممکن است ابتدای کار هیچ پولی نداشته باشید، ممکن است منابع کافی مورد نیاز برای پیاده سازی یک ایده بزرگ را نداشته باشید، اما اصلاً این چیزها مهم نیستند.
تمام منابعی که شما برای انجام هر کاری نیاز دارید، از قبل وجود دارد، فقط باید با آنها ارتباط بگیرید و یک هارمونی یا هماهنگی با آنها ایجاد کنید.
بعد خواهید دید که در زندگی پیشرفت می کنید و پول، افراد، افکار و ابزارهای مورد نیازتان را به سمت خود جذب می کنید.
پس از کجا شروع کنید؟
همیشه از جایی که هستید و با چیزهایی که دارید، شروع کنید. به چیزهایی که ندارید، نگاه نکنید، به چیزهایی که دارید، فکر کنید.
عاشق ایده خودتان باشید و آن را همین الان شروع کنید.
هر اتفاقی در زمان خودش رخ می دهد. هر چیزی در این جهان بر اساس قانون رخ می دهد.
ما هدفگذاری می کنیم و نیاز داریم که اتفاقاتی بیفتد، نیاز داریم که چیزهایی وارد زندگی مان شوند، اشخاصی برایمان کارهایی انجام دهند و اغلب هم ناامید می شویم، چون زمانی که ما فکر می کنیم باید به هدفمان برسیم، این اتفاق نمی افتد.
بیشتر بخوانید: مقاله چگونه هدف گذاری کنیم و به آن برسیم؟
تمام ایده ها یک دوره ی باروری دارند. من وقتی در زمین خودم هویج می کارم، تقریبا 70 روز طول می کشد تا رشد کند و در فرم اصلی اش ظاهر شود.
وقتی بذر یک نوزاد کاشته می شود، تقریباً 280 روز طول می کشد و ما معمولاً برای آن صبر می کنیم، چرا؟ چون می دانیم که این زمان برای تکامل رشد نوزاد نیاز است.
پس یعنی فقط به خاطر اینکه ما نمی دانیم که چقدر زمان می برد، این معنی را نمی دهد که این موضوع از همان قانون ها پیروی نمی کند.
هر چیزی از قانونی پیروی می کند. اگر درک درستی از آن بدست آورید، خواهید فهمید که بر روی هر چیزی که کار می کنید، به یک دوره زمانی نیاز دارد. هیچکسی مدت زمان باروری یک ایده را نمی داند، ما فقط می دانیم که می توانیم با تمرکز، این زمان را کمتر کنیم.
وقتی متوجه این موضوع شوید، صبر شما بیشتر می شود و وقتی فرد صبوری شوید، در یک فرکانس بسیار زیباتر زندگی خواهید کرد.
بیشتر بخوانید: کلیپ انگیزشی فرکانس خود را تنظیم کنید – باب پراکتور
از شما می خواهم در مورد یکی از بزرگترین موانع موفقیت فکر کنید. یکی از چیزهایی که افراد را از لذت بردن از زندگی و از داشتن یک زندگی خوب باز می دارد و آن اهمال کاری یا به تعویق انداختن انجام کارهاست.
ناپلئون هیل در کتاب «بیندیشید و ثروتمند شوید» یک فصل کامل در مورد راه حل این موضوع نوشته است و می دانید آن چیست؟
تصمیم گرفتن
من تقریبا در تمام سمینارهایم این را می گویم که هیچ وقت برای فرزندانم تصمیم نمی گیرم. اهمیتی ندارد که آنها خردسال هستند، آنها پیش من می آیند و می گویند:
«نظر تو چیست؟ تو چه فکر می کنی؟»
من تحریک شان می کنم که خودشان فکر کنند که چه کار کنند، آنها خودشان می دانند که چه چیزی درست است.
بیشتر بخوانید: قانون جذب جو ویتالی برگرفته از کتاب راز
با کارهای کوچک شروع کنید، کارهای کوچکی که انجام نمی دهید را همین الان انجامشان دهید.
تصمیم گیری بسیار مهم است. وقتی تصمیم می گیرید که کاری را انجام دهید، به ذهن خودتان تلنگر می زنید که به فرکانسی برود که برای انجام دادن آن کار نیاز دارید.
لازم نیست بدانید چطور انجامش بدهید، فقط باید بدانید که می خواهید انجامش بدهید و وقتی تصمیم بگیرید، ذهن خودتان را بر فرکانسی می برید که باید آن کار را انجام دهد و سپس شما هر چیزی که برای پیاده سازی آن تصمیم نیاز دارید را جذب می کنید.
افراد زیادی هدف های نادرستی برای خود تعیین می کنند. اصلاً چرا هدف تعیین می کنیم؟ پاسخ بسیاری از افراد اینگونه خواهید بود:
هیچکدام از این ها دلایل اصلی تعیین هدف نیستند. شما هدف تعیین می کنید تا رشد کنید. می دانید، شما هرگز در مسیری رو به جلو حرکت نخواهید کرد، مگر اینکه دلیل خوبی برای حرکت داشته باشید. این دلیل تعیین هدف است.
بیشتر بخوانید: مقاله تغییر مسیر زندگی دیگران – جول اوستین
هدف چیزی است که شما در مقابل خود قرار می دهید، چیزی که به شدت آن را دنبال می کنید. شما باید به شدت آن هدف را بخواهید، چون اگر این چنین نباشد، به دنبالش نخواهید رفت.
اگر می خواهید رشد کنید، باید عادات خود را تغییر دهید، باید الگوهای ذهنی خود را تغییر دهید و این کار، ساده نخواهد بود.
اگر شما از هر جهت رشد کنید، به جایگاهی که خداوند برای شما ساخته است، می رسید. شما برترین مخلوق خداوند هستید. هیچکس حد و مرز و توانایی های من و شما را نمی داند. پس چرا باید ساکن بمانیم؟
ما می خواهیم کارهای بهتری انجام دهیم، می خواهیم کارهای بزرگتری انجام دهیم، می خواهیم سریع تر بدوین، بالاتر بپریم و ما می توانیم، در صورتی که هدف داشته باشیم.
نکته ای که باید در هدفگذاری دقت کنید این است که:
نباید راه رسیدن به هدفی را که تعیین می کنید را بدانید.
اگر راه رسیدن به هدف را بدانید:
ما این اهداف را «اهداف ABC» می نامیم.
هدف A
انجام دادن کارهایی که از قبل می دانید که چگونه باید انجام شود.
هدف B
انجام دادن کارهایی که فکر می کنید می توانید انجام دهید. مثلاً اگر این تکه ها را کنار هم بچینم، اگر فلان ابزار را داشته باشم، تکه ها را کنار هم می گذارم و این کار درست می شود.
هدف C
چیزی هست که شما خلق می کنید. شما هیچ ذهنیتی از مسیر رسیدن به هدف تان ندارید. ولی چون می توانید در ذهن خود آن را تجسم کنید، می دانید که می توانید آن را در دستان خود داشته باشید.
مطمئن باشید که هدف صحیح را برگزیده باشید و من تضمین می کنم که هرگز نگران کارهای روزانه نخواهید بود و لزومی ندارد که برای داشتن روز خوب نگران باشید، چون در جهت رسیدن به هدف تان کار خواهید کرد.
من عالی ترین هدف ها را دارم و همین ها باعث می شوند که صبح زود بیدار شوم و کل روز را در راستای آن سپری کنم و می دانید چیست؟
من به هدفم قبلا در ذهنم رسیده ام، آشکار شدنش فقط به زمان وابسته است. به این روش باید با اهداف خود برخورد کنید. اهداف صحیح انتخاب کنید و از آن لذت ببرید.
منبع: سایت نگرش نیک