اگر بخوایم به تحقیقات علمی نگاه کنیم، بدون هیچ شک و شبهه ای، وقت گذروندن با دوستان و خانواده تاثیر خیلی خوبی روی کیفیت زندگی، سلامت روان و حتی سلامت جسم و افزایش عمر داره. ولی چیزی که این روز ها بیشتر از همه تو فضای مجازی میبینیم بیش از حد تحسین کردن تنهاییه. تنهایی سفر رفتن، تنهایی کافه رفتن، تنهایی سینما رفتن و تنهایی زندگی کردن و...
چرا تنهایی تحسین برانگیز شده؟
نظر منو بخوای یه بخشیش از نیاز آدم ها به حس استقلال میاد. سال های سال آدم ها محکوم بودن به زندگی توی اجتماع و هر کسی میخواست خلاف آب شنا کنه عجیب و ناآشنا به نظر میرسید. انگاری آدم ها میخوان این تنها بودن رو طبیعی جلوه بدن تا نیازشون به تنهایی رفع بشه و در "فقط" صورت اختیار توی گروه دیده بشند. ولی به نظرم دلیل اصلی اینه که تو دنیای امروز خیلی از ماها چاره ای جز لذت بردن از تنهایی نداریم و در نتیجه مجبوریم که تحسین اش کنیم، والا تر و بالا تر نشونش بدیم و تنهایی شاد بودن رو یه ارزش و قدرت استثنایی بدونیم.
چرا چاره ای جز تحسین تنهایی نداریم؟
دلایلش به قدری زیاده که باید بهش یه مطلب جدا اختصاص داد. مثلا خیلیامون مهاجرت میکنیم، به دلیل افزایش سرعت تغییر دنیا و تغییر آدما به واسطه اش، کم شدن تابو تنهایی و طلاق به دنبالش و در نتیجه افزایش افراد مجرد و مطلقه، سخت تر شدن وارد رابطه و ازدواج شدن به خاطر توهم افزایش دسترسی به گزینه ها، همه و همه باعث شده آدم ها تنها بمونن حتی اگر این تنهایی انتخاب شخصیشون نباشه. حالا همینطور که آدم ها در طول زندگیشون روش های مختلفی برای روبرو شدن با ترس ها و مشکلاتشون دارن، این بار هم به صورت جمعی تصمیم گرفتن تنهایی رو جوری رمانتیک سازی کنن که کسی از تنها بودن حس بدی نداشته باشه. حالا برعکس گذشته اگر کسی از تنهاییش ناراضی باشه و تلاشی برای تغییرش کنه، اونه که برخلاف جریان آب شنا کرده، اونه که میشه آدم عجیب، اونه که میشه آدم نیازمند.
حالا سوال اصلی اینجاست، آیا باید به این ترند جدید دنیای امروز تن بدیم یا به غریضه و راه و رسم اجدادمون بچسبیم و یجورایی بر خلاف آب شنا کنیم؟ جواب شما چیه؟