ویرگول
ورودثبت نام
مشاوره کسب و کار نجات
مشاوره کسب و کار نجات
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

تفاوت کوچینگ و مشاوره

تفاوت کوچینگ و مشاوره
تفاوت کوچینگ و مشاوره


تفاوت کوچینگ و مشاوره در سطوح مختلف دارای برخی جزییات هست که هر کدام با توجه به برحسب سطح تعاریف که وجود دارد شامل تفسیر اصطلاحات رایج منتورینگ، کوچینگ، مشاوره (روان‌شناسی یا فردی) و مشاوره کسب و کار یا مشاوره مدیریت خواهد بود که در ادامه مقاله این تفاوت تشریح شده است .

تاریخچه کوچینگ COACHING

مربی‌گری یا کوچینگ در اوایل دهه 90 میلادی برای مدیران اجرایی و ارشد به منظور بهبود عملکرد مورد استفاده قرار گرفت اما پیش از آن تارخچه طولانی دارد.
از سویی دیگر، شواهد بیانگر آن است که منشاء کلمه مربی در لاتین، می‌تواند از نام شهری در مجارستان با نام Koc که در تلفظ Kochخوانده می‌شود، گرفته شده باشد.
این شهر بخاطر داشتن وسیله حمل و نقلی مشهور شد که سبک و سریع بود و در اروپا مورد استفاده بسیاری قرار گرفت. این لغت سپس در قرن 16 وارد زبان انگلیسی شده و به شکل coach متداول شده است.
در دهه 1830 دانشجویان در دانشگاه آکسفورد توسط فردی که مربی نامیده می‌شد، در زمینه کارهای آکادمیک خود پشتیبانی می‌شدند. وظیفه فرد مذکور انتقال دانشجو از نقطه A فرضی که در آنجا برایش مشخص نبود برای عبور از امتحانات باید چه بکند، به نقطه B فرضی بود که در آنجا دانشجو دانش کافی در زمینه مواد لازم به منظور عبور از امتحانات را داشت. این مسیر مشابه مسیری بود که وسیله نقلیه برای انتقال فرد از نقطه A به B طی می‌نمود.
در میانه دهه‌های 1940 و 1960 کسب و کارها شروع به استفاده از افرادی در زمینه روان‌شناسی نمودند که بتوانند از طریق دانش روان‌شناسی عملکرد افراد را بهبود دهند. بدین منظور برای مدیران ارشد خود از روانشناسانی استفاده کردند که فرد را در مشکلات و چالش‌ها پشتیبانی کرده و به حداکثر عملکرد در کار خود برساند.
پس از آن کوچینگ کاربرد گسترده‌ای برای توسعه مدیران و راهبران ارشد سازمان‌ها پیدا کرد که سرعت گرفتن این مسیر توسعه خود باعث سردرگمی در تعریف آن شد. امروزه تعریفی که بیشترین کاربرد را در رابط با کلمه مربی و مربی‌گری دارد مربوط به سر جان ویتمور است:

آزاد کردن پتانسیل‌های فرد برای به حداکثر رساندن عملکرد وی که بیشتر از طریق کمک کردن به وی صورت می‌گیرد تا از طریق آموزش دادن (2009).


تعاریف کوچینگ

علاوه بر تعریف کوچینگ که در بالا توسط جان ویتمور تویضیح دادیم ، برخی تعاریف دیگر که از زوایایی کمی متفاوت‌تر به کوچینگ نگاه کرده‌اند، در ادامه آورده شده‌اند:

  • هنر تسهیل در رهاسازی پتانسیل‌های یک فرد به منظور دستیابی به اهداف و مقاصد مهم و معنادار (Rosinski,2003)
  • هنر تسهیل در عملکرد، یادگیری و توسعه فردی دیگر (Downey,2003)
  • روشی برای یادگیری مرتبط با کار که بر گفتگوی یک- به -یک تکیه دارد (de Haan,2008)
  • کوچینگ فرایند توسعه انسانی است که شامل تعاملات ساختاریافته و متمرکزی می‌باشد و از استراتژی‌ها، ابزارها و تکنیک‌هایی به منظور ترویج دگرگونی مطلوب و پایدار فرد مخاطب و دیگر ذی نفعان محتمل بهره می‌برد (Bachkirova, Cox, & Clutterbuck, 2014)
  • کوچینگ مدیر ارشد یک فرایند گفتمانی است که منجر به تغییری در رفتار یا نحوه تفکر با هدف بهبود خروجی‌ها در فعالیت حرفه‌ای می‌شود (van Nieuwerburgh, 2016)


با استفاده از تعاریف فوق می‌توان نتیجه گرفت که بصورت کلی کوچینگ یعنی:

  • یک گفتگوی مدیریت شده است که بین دو فرد اتفاق می‌افتد
  • هدف آن پشتیبانی از تغییر در تفکر و رفتار است
  • تمرکز آن بر یادگیری و توسعه می‌باشد

با توجه به موارد ذکر شده می‌توان میان اصطلاحات رایج منتورینگ، کوچینگ، مشاوره (روان‌شناسی یا فردی) و مشاوره کسب و کار یا مشاوره مدیریت تمایز قائل شد که در ادامه توضیح داده شده‌اند.


منتورینگ و کوچینگ

در ادبیات غربی، در اودیسه هومر، پسر اودسیوس، تلماکوس، توسط فردی که منتور نامیده می‌شود، پشتیبانی می‌گردد. با توجه به این متن، کلمه منتور نمایشگر فردی خردمند و مورد اعتماد است که مورد مشورت قرار می‌گیرد و راهنمایی می‌کند. این معنا از کلمه منتور، مترادف مرشد در عربی و پیر در فارسی است.

در نتیجه کوچینگ و منتورینگ اصطلاحات مشابه و نزدیک به هم هستند. از سویی، منتورها افرادی هستند که در موضوع مورد بحث دارای اطلاعات کارشناسانه و تخصصی می‌باشند.
به عنوان یک تعریف برای مشخص شدن حیطه و کاربرد هر دو اصطلاح می‌توان گفت منتورینگ فرایند انتقال دانش، بینش و تخصص از فردی به فرد دیگر است و در مقابل مربیان نیاز به داشتن دانش تخصصی در زمینه مورد صحبت ندارند. نقش مربی یا کوچ حمایت از فرد تحت نظارتش برای تولید ایده و راه‌حل‌هایش است. یک منتور را می‌توان مشاوری خبره و خردمند دانست در حالیکه مربی بیشتر یک تسهیل‌کننده و شریک فکری است.
اصل تفاوت هنگامی است که زمان اجرا می‌رسد. اگرچه هر دو فرد منتور و مربی به صورت مستقیم در گفتگو با فرد شرکت دارند ولی هنگامی که فرد به نتیجه می‌رسد که چه باید انجام دهد، نقش مربی غیر مستقیم است. بدین معنا که مربی پیشنهاد، راهنمایی یا توصیه‌ای در زمینه اجرا ارائه نمی‌دهد. در مقابل ما گزینه ایی با رهبری را هم داریم که تعریف متفاوت‌تری خواهد داشت.

پیشنهاد مطالعه : یک رهبر خوب، چه قابلیتهایی دارد؟

در مقابل منتور دارای نقشی مستقیم در اجرا می‌باشد. یک منتور در اجرا پیشنهاد می‌دهد، بینشش را به اشتراک می‌گذارد و به عنوان راهنما مشارکت می‌کند.
همانطور که مشخص است هر دو منتور و مربی نقششان در زمینه حمایت فردی یا توسعه شخصی است است.


برای خواندن ادامه مقاله و اطلاع از جزییات بیشتر به وب سایت نجات https://www.nejatco.com/ مراجعه کنید

لینک منبع مقاله : https://www.nejatco.com/coaching-vs-consulting/


مشاوره کسب و کارکوچینگتوسعه شخصیتحول سازمانی
شرکت مشاوره کسب و کار نجات با هدف ، ترویج نگرش‌های موفق ، مشاوره کسب وکار ، توسعه شخصی و قابلیت‌سازی مشتریان جهت تدوین و اجرای برنامه‌های کاری یکی از معتبرترین شرکت‌های مشاوره است.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید