nejat akharzamain
nejat akharzamain
خواندن ۴ دقیقه·۹ ماه پیش

عشق پاک یعنی چه؟

عشق پاک یعنی چه؟
عشق پاک یعنی چه؟


عشق پاک یعنی چه؟

عشق خالص و محبت پاک یعنی کسی را برای خودش دوست‌داشتن. این یک تعریف بسیار کلی و گنگ و بی‌محک است؛ زیرا معلوم نیست که خود هر کسی چیست که آن خود را دوست داشته باشیم. آیا خود هر کسی را برای خودش دوست‌داشتن یعنی مرید امیال او بودن؟ اگر عشق خالص به این معنا باشد، دارای چه حق و ارزشی است؟ زیرا هر کسی آرزویی جز این ندارد که کسی را بیابد تا مرید خواسته‌هایش شود و همه‌ی امیال و آرزوهایش را برآورده نماید. این آرمان همه‌ی افراد بشری می‌باشد و منشأ همه‌ی تزویرها و فریبکاری‌ها است. پس نمی‌تواند امری برحق باشد و بلکه ناحق‌ترین میل بشر می‌باشد. و لذا همه‌ با هزاران نمایش و ترفند در صدد هستند که کسی را عاشق بر خود نمایند و برده‌ی امیال خود سازند. و لذا ادعای عشق، خودبه‌خود برانگیزنده‌ی چنین توقعی در معشوق است که: اگر راست می‌گویی چرا خواسته‌هایم را ارضا نمی‌کنی و از من توقع داری؟

عشق، مظهر اشد نیاز است و لذا مدعی عشق در واقع می‌گوید که: لطفاً به من توجه کن، مرا بپرست و امیالم را ارضاء نما و فقط تو می‌توانی مرا خوشبخت کنی! این حرف دل عاشق است ولی معلوم نیست که در جریانِ کدام مالیخولیا و واژگون‌سالاریِ روانی این واقعیت وارونه می‌شود؟ و لذا کل ماجرای عاشقی غرق در جنون و سوء تفاهمی فزاینده تا سرحد جنایت است و به عداوتی ابدی ختم می‌شود.

اگر عاشق نیاز قلبی خودش را آن‌گونه که گفتیم بیان و عیان نماید هرگز معشوقی به میان نمی‌آید و بلافاصله همه‌ می‌گریزند. عاشق که غرق در اشد نیاز است کل واقعیت روانی خودش را در نظر معشوق وارونه می‌کند و می‌گوید که: آمده‌ام تا تورا به محبتِ تمام وجودم خوشبخت کنم، من فرشته‌ی نجات و سعادت ابدی تو هستم...! این است که معشوق را دیوانه می‌کند و به هزار سودای جنون‌آمیز مبتلا می‌سازد. درحالی‌که هر یک، طرف مقابل را مرید خود می‌پندارد یا می‌خواهد و او را یک طعمه و صیدی خارق‌العاده می‌پندارد، تظاهر به ایثار می‌کند. این است که در عشق جز جنون و مالیخولیا و توقعات حیرت‌آور و افکار پلید و عداوت‌های پنهان و کینه‌های مخوف پدید نمی‌آید. هر یک از طرفین، فرد مقابل را پرستنده و مرید بی‌چون و چرا و بی‌توقع از خود می‌خواهد ولى تظاهری کاملا معکوس می‌نماید.

هر فردی عاشق بر پرستیده‌شدن خویش به‌واسطه‌ی دیگری است. هر کس می‌پرستد تا پرستیده شود: این است کل ماجرای عشق! آدمی هیچ کاری نمی‌کند مگر اینکه به‌واسطه‌ی کسی پرستیده می‌شود. و این ذات کفر بشر است؛ زیرا فقط خدا لایق پرستش است. عشق پاک، حاصل بی‌نیازی است و بی‌نیاز خدا است و لذا فقط خدا است که عاشق است و قابل پرستش.

پس عشق پاک نه تنها ممکن نیست بلکه عشق قلمرو بروز همه‌ی پلیدی‌ها و جنون و جنایات و مکرها و خیانت‌ها است؛ به جز عشق به خدا و پرستش او که آن‌هم معنای واضح و تعریف‌شده و محسوس دارد و انسان برای ارضای نیازهایش خدا را می‌پرستد که آخرین و عالی‌ترین نیازها همانا حیات جاوید و بهشتی است. و کسی که خدا را بپرستد می‌تواند دیگران را بی‌توقع دوست بدارد، زیرا بی‌نیاز شده است.

و اما عشق به خدا مستلزم معرفت و شناخت یقینی به خدا است، یعنی ایمان. و اما این ایمان کافی نیست. برای محقق‌شدن نیازها باید از احکام خدا، که همان اصول و موازین دین رسولان است، اطاعت نمود. یعنی خداوند به نیازهای کسی پاسخگو است که از وی اطاعت عملی کند و نه اینکه فقط به‌واسطه‌ی نمازها بیانگر نیازهای خود باشد؛ بلکه نیازهایش را بگوید و راه و روش دینی را در پیش داشته باشد.

و اما حیات جاوید در این دنیا حاصل دوستی و محبوبیت در نزد خدا است و هر که از وی اطاعت کند طبق قول خودش مورد محبت او واقع می‌شود. و لذا آن نیاز انسان به محبوبیت که او را به دریوز گی و مکر و مالیخولیایی به‌نام عشق مبتلا می‌کند، در این اطاعت برآورده می‌شود و چه‌بسا خداوند از نزد خودش انسان حق‌پرست و مخلصی را می‌فرستد تا از جانب او القای محبت خود را به دیگران بنماید و این فرد همان امام یا پیر عرفانی است که مظهر محبت الهی می‌باشد. و او می‌تواند تو را برای سعادت و عزت و جاودانگی‌ات دوست بدارد و خودت را دوست بدارد؛ زیرا به‌واسطه‌ی اطاعت از خدا دارای هویت و خودیت حقیقی - که همان ایمان است - شده‌ای؛ زیرا فقط خدا است که خود است و لذا «مؤمن» هم از اسمای خدا است. و لذا یک امام و پیر معنوی ایمان تو را، که همان خودیت حقیقی تو است، دوست دارد و به ایمان تو خدمت می‌کند تا تو را به خدا برساند که حق خود است. این خود همانا منظر خدا است.

کسی که دارای خودیت پایدار و هویت روحانی نیست اصلا خودی نیست که قابل دوست‌داشتن باشد و لذا عشق به چنین کسی همانا عشق به بوالهوسی و جنون است و لذا چنین عشقی جز به غول‌شدن نفس اماره و دیوانگی نمی‌انجامد. و این عاقبت همه‌ی عشق‌های عاری از ایمان و معرفت است که معشوق را به بلعیدن و نابودسازی عاشق می‌کشاند و عاشق را به نفرت.

منبع:کتاب دائره المعارف عرفانی جلد6اثر استاد علی اکبر خانجانی

دانلود رایگان 179جلدکتاب این مولف:

www.khanjany.org


عشق پاکعاشق شدنعشق
استاد علی اکبر خانجانی،عرفان،زندگی درمانی،شناخت درمانی،نزول و عروج روح در خلق جدید آخرالزمان،کتابهای عرفانی،تناسخ،جهان های هم ارض،جهان های موازی،اسرار جهان هستی،مالیخولیای پزشکی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید