ویرگول
ورودثبت نام
Mina
Mina
خواندن ۳ دقیقه·۸ ماه پیش

خدمتکار

رمان خدمتکار رمانی نوشته نیتا پروز است که توسط بهاره رستمی و محمد جعفرپور به زبان فارسی ترجمه شده است.


کتاب راجب دختری به اسم مولی است. که هوش هیجانی پایینی دارد و در ارتباط با سایر افراد معمولا ضعیف است. مولی در درک احساسات و حالات چهره مردم مشکل دارد و همین مسائل باعث شده اند که مولی دوستی نداشته باشد تمامی ارتباط اجتماعی اش حول محور مادربزرگ اش باشد. مولی دانش آموز سخت کوشی بوده است و این امکان را داشته است تا هر شغلی را برای آينده اش انتخاب کند اما مولی آرزو دارد که در آینده همانند مادر بزرگش خدمتکار شود. مجتبی شکوری در یکی از پادکست هایش این مسئله را گوشزد میکرد که شغلی که در آينده برای خودمان انتخاب می کنیم عموما بر اساس شغل پدر و مادر خودمان است. شغلی که پدر و مادر ما دارند یا باعث می شود به آن شغل علاقمند شویم و بخواهیم در آينده همانند آنها به آن شغل بپردازیم و یا برعکس باعث می شود تصمیم بگیریم هرگز به سراغ آن شغل نرویم. بنظر من مولی مثال بارزی برای این مسئله‌ است. کولی بیشتر از اینکه بخواهد وکیل دکتر یا مهندس بشود دوست دارد خدمتکار شود و این عملا ناشی از این مسئله است که مادر بزرگ او نیز خدمتکار است و به شغلش علاقه دارد. چیزی بیشتر از تمیزی برای مولی و مادر بزرگش اهمیت ندارد. به همین دلیل مولی در هتل ریجنسی مشغول به شغل خدمتکاری می شود و به شغلش افتخار می کند. مولی آنقدر به شغلش علاقه و تعهد دارد که حتی روز بعد از مرگ مادر بزرگش برای انجام شغلش به هتل ریجنسی می رود. اما ۹ ماه بعد از مرگ مادربزرگش اتفاق بزرگی در هتل ریجنسی می افتد و یکی از مهمانان بسيار مهم هتل به قتل می رسد. اولین فردی که جسد این مهمان را پیدا می کند مولی خدمتکار است.
علاوه بر تمامی غافلگیری های غیرمنتظره ای که در کتاب وجود دارد یکی از خاص ترین ویژگی های این کتاب این است که تقریبا در صفحات آخر کتاب که عموما تصور می شود تمامی قضایا حل شده اند و به قولی شخصیت های کتاب به قسمت "و در انتها همه به خوبی و خوشی زندگی کردند" رسیده اند. مسائل جديدی آشکار می شود و عملا یکی از هیجان انگیز ترین بخش های کتاب همان بخش های انتهایی آن و فصل های آخر آن است.
مولی عملا یکی از عجیب ترین شخصیت های داستانی است. مولی استعداد خاصی در به خاطر آوردن جزییات دارد و در قسمت هایی از کتاب عملا باعث عصبانیت شنونده از میزان ساده لوحی اش می شود اما در قسمت هایی نشان می دهد که می تواند انسان تاثیر گذاری و باهوشی باشد.
بخش های اولیه کتاب که راجب سرکار رفتن مولی دقیقا در روز بعد از مرگ مادربزرگش است تا حدودی شبیه اوایل کتاب بیگانه آلبرکامو است.
در قسمتی از کتاب به جمله من من می اندیشم پس هستم دکارت اشاره میکند و می گويد من خورم پس من هستم که از نظرم اشاره جالبی است.
اهمیت دادن به شغل های معمولی و افراد معمولی از جمله ویژگی های بارز کتاب است. حتی یک فرد معمولی که هر روز بی تفاوت از کنارش رد می شویم و اهمیتی به آن نمی دهیم ممکن است تمامی مسائل را به کل تغییر دهد. در کتاب برای این مورد به مسئله کندوی عسل اشاره می شود. همه ما در کندو مهم هستیم حضور افراد عادی که کار های پیش پا افتاده و معمولی می کنند دقیقا به همان اندازه ی حضور افراد دیگری مانند رییس ها و مدیر ها مهم است و به بقای کندوی عسل کمک میکند.



http://ketabrah.ir/go/b81747
خدمتکارقتلرمان جناییمعماییجنایت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید