کشور آلمان تاریخ غنی دارد و همین امر در هنر و ادبیات این کشور نیز بیتاثیر نبوده است. وقتی صحبت از ادبیات آلمان میشود، اولین نامی که به ذهن بسیاری خطور میکند، گوته است. با اینکه به سختی میتوان از تاثیرات چشمگیر گوته در ادبیات آلمان و جهان چشمپوشی کرد اما این کشور نویسندگان تحسینشده زیاد دیگری نیز دارد که کمتر نامشان به گوش میرسد.
از Hildebrandslied (قدیمیترین متن شاعرانه به زبان آلمانی، نوشته شده در سال 830) یا نوشتههای فلسفی کانت گرفته تا کوه جادوی توماس مان (یکی از تأثیرگذارترین آثار ادبی آلمان در قرن بیستم)، این کشور همیشه در حوزه ادبیات میدرخشد.
اگر علاقهمند هستید تا بیشتر با ادبیات آلمان آشنا شوید، در ادامه همراه ما باشید تا نگاهی اجمالی به 6 تا از بهترین نویسندگان آلمانی بیندازیم.
در ادامه قصد داریم تا با تعدادی از بهترین نویسندگان آلمانی در ژانرهای متفاوت از جمله فلسفه، شعر و رمان آشنا شویم.
گونتر گراس، برنده جایزه نوبل و یکی از محبوبترین نویسندگان آلمانی بود که تحت دوره نفوذ نازیها رشد کرد. او هدف خود را به عنوان یک نویسنده، بازیابی و احیای روح انسانیت مطرح میکرد.
گونتر گراس در 16 اکتبر 1927 در گدانسک لهستان از پدری آلمانی و مادری کاشوبی(شمال لهستان) به دنیا آمد. در سالهای جوانی، گراس یکی از اعضای جوانان هیتلری بود. وی در جنگ جهانی دوم مجروح شد و از سال 1944 تا 1946 نیز اسیر جنگی بود و پس از آن به عنوان معدنچی و کارگر مزرعه کار میکرد. اما همزمان در دوسلدورف و برلین رشته هنر مشغول به تحصیل بود. گراس اولین شعر خود را در سال 1956 منتشر کرد و سپس در سال 1957 نمایشنامهای نوشت.
گراس اولین شهرت بین المللی خود را در سال 1959 به دست آورد، زمانی که به یادماندنیترین کتاب خود را تحت عنوان «طبل حلبی» منتشر کرد. «طبل حلبی» داستان پسر جوانی است که در دوران نازی در آلمان زندگی میکند و به نشانه اعتراض به طبل اسباب بازی میکوبد. این رمان اولین قسمت از سه گانه دانتسیگ بود که بعدها با کتابهای «موش و گربه» (1961) و «سالهای سگ» (1963) تکمیل شد. کتاب «طبل حلبی» همچنین در سال 1999 برنده جایزه Noble Grass شد.
پس از «طبل حلبی»، گراس نوشتن را جدیتر گرفت و همچنین با سایه نویسی برای کمپینهای انتخاباتی سوسیال دموکرات و ویلی برانت در سیاست آلمان مشارکت فعال داشت. گراس رویای آلمانی عاری از ایدئولوژی های توتالیتر را در سر میپروراند و از آلمانیهای تحصیلکرده و روشنفکر میخواست که نقش پررنگتری ایفا کنند. او همچنین فروپاشی کمونیسم و سقوط دیوار برلین در کتاب Ein weites Feld را بررسی میکند و در اثر «قرن من» خواننده را به سفری در تاریخ قرن گذشته از دیدگاه خودش میبرد.
سفر به سرزمینهای خیالی | 12 کتاب فانتزی برتر در مجله نشانک بخوانید
علاوه بر جایزه نوبل، گراس جوایز معتبر دیگری نیز دریافت کرد که عبارتند از:
گراس همچنین از طرف کالج کنیون و دانشگاه هاروارد دکترای افتخاری دریافت کرد و برای مدتی رئیس آکادمی der Künste در برلین بود. او همواره نقش فعالی در سیاست جهانی داشت و از بیان نظرات خود در مورد اتفاقات روز دست برنداشت. او در اواخر عمر خود، گاهی در دانشگاه گدانسک سخنران میکرد یا در سخنرانیهای دیگر دیده میشد. تا در نهایت در 13 آوریل 2015 در لوبک آلمان در سن 87 سالگی درگذشت.
هرمان هسه در 2 ژوئیه 1877 در شهر کلاو در نزدیکی جنگل سیاه واقع در ایالت بادن-وورتمبرگ آلمان متولد شد. پدر هسه، یوهانس هسه در سال 1847 در استونی به دنیا آمده بود و پسر یک پزشک بود. خانواده هسه از سال 1873 در کالو زندگی میکردند و در آنجا یک انتشارات تبلیغی را زیر نظر پدربزرگ هسه، هرمان گوندرت، اداره میکردند.
در سال 1880، خانواده هسه به مدت شش سال به بازل سوئیس نقل مکان کردند و سپس به کالو بازگشتند. پس از پشت سرگذاشتن مدرسه لاتین در گوپینگن، هسه در سال 1891 در مدرسه الهیات انجیلی در ماولبرون شروع به تحصیل کرد. در اینجا بود که هسه شخصیت سرکش خود را نشان داد و از مدرسه گریخت. در طول این مدت، هسه مدارس زیادی عوض کرد و درگیریهای شدیدی با والدین خود داشت. در ماه مه او اقدام به خودکشی کرد و بعداً به یک آسایشگاه روانی در Stetten فرستاده شد. در سال 1894 او شروع به خدمت در یک مکانیکی کرد تا بعدها در کارخانه برج ساعت در کلاو مشغول به کار شود. این کار یکنواخت و پرزحمت باعث شد تا هسه به سمت فعالیتهای معنوی خلاقانه کشیده شود و استعداد خود را کشف کند. در اکتبر 1895، او کارآموزی جدیدی را نزد یک کتابفروش در توبینگن آغاز کرد و این تجربه به قدری برای او تاثیرگذار بود که بعدها در رمان «زیر چرخ» به آن باز میگردد.
در 17 اکتبر 1895، هسه در کتابفروشی Heckenhauer در توبینگن شروع به کار کرد که مجموعهای تخصصی در الهیات، زبان شناسی و حقوق داشت. کار هسه شامل سازماندهی و بستهبندی کتابها بود و بعد از اینکه کار روزانه خود را به پایان میرساند، به مطالعه کتاب میپرداخت. در آنجا هسه انواع مختلفی از نویسندگان و کتابها، از گوته، لسینگ، شیلر گرفته تا کتابهایی درباره اساطیر یونان را مطالعه میکند. در سال 1896، شعر او «مدونا» در یک نشریه وین منتشر شد.
در سال 1898، هسه درآمد قابل توجهی داشت که او را از نظر مالی مستقل کرد و به او اجازه داد بیشتر روی مطالعه به خصوص آثار رمانتیک آلمانی تمرکز کند.
در سالهای بعد، او کتابهای زیادی نوشت که از جمله میتوان به «سیذارتا» (یکی از محبوبترین رمانهای غربی که داستان آن در هند اتفاق میافتد)، «گرگ بیابان»، «دمیان»، «بازی مهره شیشهای»، «زیر چرخ» و «گرترود» اشاره کرد. با این حال، کتابهای او موفقیت چندانی نداشتند و در رتبه متوسط قرار گرفتند، اما کار و سبک نوشتاری منعطف او مورد قدردانی قرار گرفت و با جوایز زیادی تجلیل شد.
نوشتههای او نمرهی متوسطی گرفتند، اما موفقیت او را میتوان در این واقعیت دید که در سراسر آلمان، مدارس بسیاری به نام او نامگذاری شدهاند. در سال 1964، جایزه Calwer Hermann-Hesse-Preis تأسیس شد که هر دو سال یکبار به طور متناوب به یک مجله ادبی آلمانی زبان یا به مترجمان موفق زبان خارجی اعطا میشود.
توماس مان نویسنده، رماننویس، بشردوست و مقالهنویس آلمانی بود که در سال ۱۸۷۵ در لوبک آلمان متولد شد. او فرزندِ سناتور و بازرگان، توماس یوهان هاینریش مان و جولیا داسیلوا برونز بود. توماس پس از مرگ پدرش به همراه خانواده به مونیخ نقل مکان کرد. او در آنجا به یک مدرسه علمی رفت و سپس در دانشگاه لودویگ ماکسیمیلیانس مونیخ و دانشگاه فنی مونیخ تحصیل کرد و در آنجا اقتصاد، تاریخ هنر و ادبیات خواند تا بتواند حرفه روزنامهنگاری را دنبال کند.
شروع کار نویسندگی او با داستان کوتاه «آقای فریدمان کوچک» بود که در سال 1898 منتشر شد. اولین رمان خود را در سال 1896 با نام «بادونبروکز» شروع کرد. این داستان درباره یک خانواده بازرگان بود که مورد توجه عموم قرار گرفت و باعث شد تا مان به شهرت برسد. او همچنین رمانی در ژانر درام نوشت اما نتوانست موفقیت مشابهی کسب کند. بنابراین تصمیم گرفت بیشتر روی رمانها یا داستانهای کوتاه تمرکز کند. شهرت او به عنوان یک نویسنده با رمان «مرگ در ونیز» که در سال 1912 منتشر شد افزایش یافت. این کتاب تجربیات نویسندهای را توصیف میکند که به ونیز میرود و عاشق پسر جوانی میشود.
اما در بین تمام آثار مان، «کوه جادویی» تحسینشدهترین اثر او محسوب میشود که در سال 1924 منتشر شد. گفته میشود که او ده سال طول کشید تا این رمان را به پایان برساند.
او در سال 1933 آلمان را ترک کرد و پس از مدتی اقامت در فرانسه و سوئیس در سال 1938 در ایالات متحده ساکن شد و مدتی در دانشگاه پرینستون مشغول به کار شد. از رمانهای بیشتر مان میتوان به سه گانه یوسف و برادرانش اشاره کرد که شامل کتابهای «تاریخ یعقوب»، «یوسف جوان» و «یوسف و برادرانش» میشود. او همچنین با الهام از فرهنگ روسیه مقالاتی درباره لئو تولستوی و سبک رئالیسم او نوشت.
توماس مان یکی از مشهورترین و بزرگترین نویسندگان قرن بیستم بود که نوشتههایش نه تنها در آلمان، بلکه در سراسر جهان مورد ستایش قرار میگیرد. او در 12 اوت 1955 در زوریخ بر اثر بیماری سل درگذشت و در کیلچبرگ به خاک سپرده شد. او یک رمان ناتمام به نام «اعترافات فلیکس کرول» از خود به جای گذاشت.
یوهان ولفگانگ فون گوته، چهره نمادین رمانتیسیسم آلمانی، در 28 اوت 1749 در فرانکفورتِ آلمان متولد شد. گوته نه تنها نویسنده بلکه فیزیکدان نظری، زیستشناس، تصویرگر و هنرمند نیز بود. شعر و آثار او بخش جداییناپذیری از ادبیات آلمان هستند و نقش کلیدی در جنبش کلاسیک گرایی وایمار، استورم و درنگ و رمانتیسم دارند. او به خاطر نوشتن اولین درام اصلی جنبش استورم و درنگ در سال 1733 تحت عنوان «گتس فون برلیشینگن» و همچنین نوشتن اولین رمان اصلی خود با نام «رنجهای ورتر جوان» در سال 1774 به شهرت زیادی رسید.
10 کتاب کسب و کاری که هر کارآفرینی باید بخواند
گوته در جوانی توسط پدر و معلمان خصوصی خود دروسی که در آن زمان معمول بود از جمله زبانهای لاتین، یونانی، فرانسوی، ایتالیایی، انگلیسی و عبری به همراه آموزش سوارکاری، شمشیربازی و رقص را آموخت. گوته از تئاتر و طراحی لذت میبرد و عمیقاً به ادبیات علاقه مند بود و زمان زیادی را صرف خواندن آثار فریدریش گوتلیب کلپشتوک و هومر میکرد. اگرچه گوته از 1765 تا 1768 در لایپزگ حقوق خواند، اما بیشتر به یادگیری شعر علاقه داشت و در کلاس های شعر کریستین فورشته گلرت شرکت کرد. او اولین مجموعه شعر خود را با نام Annette منتشر را در سال 1770 و به صورت ناشناس منتشر کرد.
از سال 1771 او بیشتر از قبل بر نوشتن متمرکز شد و کتاب «گوتز فون برلیشینگن» را خلق کرد و تنها یک سال بعد یعنی در سال 1772 شاهکار خود را یعنی «رنجهای ورتر جوان» را منتشر کرد. از 1793 به بعد، گوته تمام وقت خود را به کار ادبی اختصاص داد. در این میان، او عاشق اولریکه فون لوتزوو (Ulrike von Levetzow) شد که الهامبخش مرثیه معروف او، «مرثیه مارینبادر» بود. گوته این را بهترین کار خود می دانست. علاوه بر این آثار، گوته کتابهای معروف دیگری نیز داشت از جمله «دیوان غربی-شرقی»، «فاوست» و «سفرنامه ایتالیا».
اگرچه گوته بیشتر به خاطر آثار ادبیاش شناخته میشود، اما علاقه زیادی به علم داشت و در مورد تئوری رنگها و مورفولوژی گیاهان مقالههای زیادی نوشت و به همین دلیل آثارش بر طبیعت گرایان قرن نوزدهم تاثیر زیادی گذاشت. آثار او مانند «دگردیسی گیاهان» (1790) و «نظریه رنگها» (1810) برخی از تلاشهای علمی مهم او هستند.
هاینریش بل یکی دیگر از نویسندگان معروف آلمانی است که موفق شد در سال 1972 برنده جایزه نوبل ادبیات شود. او در آثارش معمولا زندگی آلمانیها در طول جنگ جهانی دوم و تغییرات پس از آن را به تصویر میکشد.
بل که پسر یک کابینت ساز بود، در سال 1937 از دبیرستان فارغ التحصیل شد. او در سال 1938 به خدمت اجباری فراخوانده شد و شش سال به عنوان سرباز خصوصی و سپس سرجوخه در ارتش آلمان خدمت کرد و در جبهههای روسیه و دیگر جبههها جنگید. او سختیهای زیادی در جنگ کشید برای مثال مجروح شد و برای مدتی اسیر بود و همهی این اتفاقات در آثارش نقش محوری داشتند. او در نهایت پس از جنگ در زادگاهش کلن ساکن شد.
بل در ابتدا با نوشتن داستانهای کوتاه که اولین بار در سال 1947 منتشر شد، به موفقیت چشمگیری رسید. او در اولین رمانهایش یعنی «قطار به موقع رسید» (1949) و «آدم، کجا بودی؟» (1951) تلخی و ناامیدی زندگی سربازان را توصیف میکند. در اثار بعدی مانند «نان سالهای جوانی» (1955) و «بیلیارد در ساعت نه و نیم» (1959) رنج و سختی زندگی را بررسی میکند. یکی از ماندگارترین آثار بل، «عقاید یک دلقک» (1963) دربارهی یک مردی است که با نوشیدن مشروبات الکلی از یک دلقک با درآمد خوب به یک نوازنده خیابانی بیپول تبدیل میشود.
از دیگر نوشتههای بل میتوان به «حتی یک کلمه نگفت» (1953) و «پایان ماموریت» (1966) اشاره کرد. او در طولانیترین رمان خود یعنی «سیمای زنی در میان جمع» (1971) چشماندازی از زندگی آلمانیها از جنگهای جهانی تا دهه 1970 را از طریق روایتهایی از زبان افراد میانسال بیان میکند. در اثر «آبروی از دست رفته کاترینا بلوم» (1974) به روزنامه نگاری مدرن و همچنین ارزشهای جامعهی معاصر آلمان حمله میکند. «رمان فرشته سکوت کرد» با اینکه در سال 1950 نوشته شد اما اولین بار پس از مرگ بل و در سال 1992 منتشر شد. این اثر به یک سرباز آلمانی میپردازد که در تلاش است تا پس از جنگ جهانی دوم در شهر ویرانشدهی کلن به زندگی برگردد.
بل که یک کاتولیک رومی و یک صلحطلب بود، بینشی بسیار اخلاقی اما فردی نسبت به جامعه اطراف خود داشت. موضوعی که بارها در آثارش به آن اشاره میکرد، پذیرش یا امتناع فرد از مسئولیت شخصی بود. بل معمولا در آثارش از طنز که اغلب نیز تند بودند برای ارائه دیدگاه ضدجنگ و ناسازگارانه خود استفاده میکرد.
برتولت برشت یکی از تاثیرگذارترین نمایشنامه نویسان قرن بیستم بود. از آثار او میتوان به «اپرای سه پنی» (1928)، «مادر دلاور و فرزندانش» (1941)، «انسان خوب سه چو آن» (1943) و «صعود محتاطانه آرتورو اوی» (1958) اشاره کرد.
برشت در سال 1898 در آگسبورگ واقع در باواریا به دنیا آمد و دو جنگ جهانی مستقیماً بر زندگی و آثار او تأثیر گذاشتند. او در دوران دانشجویی شعر میگفت اما در دانشگاه لودویگ ماکسیمیلیان مونیخ در رشته پزشکی تحصیل کرد. پس از خدمت سربازی در طول جنگ جهانی اول، تحصیل پزشکی خود را رها کرد و به دنبال نویسندگی و تئاتر رفت.
20 فایده خواندن کتاب در مجله نشانک بیشتر بخوانید
برشت که یکی از اعضای حزب سوسیال دموکرات بود، از سال 1919 تا 1921 برای یک روزنامه سوسیالیست در بخش نقد تئاتر مقاله مینوشت. نمایشنامههای او در دهه 1930 در آلمان ممنوع شد و در سال 1933 ابتدا به دانمارک و سپس به فنلاند تبعید شد. او در سال 1941 مدت کوتاهی را در آمریکا سپری کرد قبل ازینکه به سوئیس نقل مکان کند. برشت سپس در سال 1949 به آلمان بازگشت و در برلین شرقی رهبری گروه تئاتر برلینر را به دست گرفت.
برتولت برشت شعر نیز مینوشت و مجموعه شعرهای فوقالعادهای از خود به جا گذاشت که یکی از آنها در سال 2003 گردآوری و منتشر شده است. او در سبکهای متنوعی شعر میگفت از جمله ترانه و شعرهایی برای نمایشنامههایش، اشعار شخصی که حکایات و افکار او را بیان میکرند و همچنین اشعار سیاسی.
نویسندگان آلمانی از عصر روشنگری تاکنون پرفروشترین و برخی از معتبرترین آثار دانشگاهی جهان را نوشتهاند. در قرن نوزدهم، این کشور به قطب اصلی فلسفه و نوشتار مدرن تبدیل شد و بعدها جنگ جهانی اول و دوم عمیقاً بر نویسندگان آلمانی زبان تأثیر گذاشت و بسیاری از آثار ادبی این کشور در قرن بیستم با هدف بازگوی تراژدیهای جنگ نوشته شدند.
نام بردن تمام نویسندگان این کشور در این مقاله غیرممکن بود از این رو، سعی داشتیم تا شما را با تعدادی از بهترین نویسندگان آلمانی که بیشترین تاثیر را در ادبیات داشتهاند، آشنا کنیم. امیدواریم از این مقاله لذت برده باشید.