چطور جست و خیز کنان تصویرسازی کنیم
راستش را بخواهید هر روز به این مسئله مهم و خطیر فکر میکنم که چطور با حاکمیت نظام خرگوشی بر کار و زندگی ام می توانم تصویرگر باشم، تصویرگر بمانم و رشد کنم. این مسئله خیلی هم مال فقط تصویرگری نیست. اگر لاک پشت باشید مطمئنا جست و خیز خرگوش ها را در اطرافتان دیده اید و شاید هم کلافه تان کرده باشد! با این پرسش که چرا آرام نمیگیرد و فقط کارش را نمیکند و یا چرا کنار جاده ای که باید در آن حرکت کند مدت هاست خوابیده و هیچکاری انجام نمیدهد در حالی که شما با حرکت لاک پشتی و قدم به قدم از او جلو میزنید.
داستان خرگوش و لاک پشت چنان تاثیر عمیقی روی باور های ما گذاشته که خدایی من نمیفهمم چرا هیچکداممان نپرسیدیم که آقا اصلا مگر یک خرگوش می تواند مثل لاک پشت راه برود و حرکت کند؟! و حتی اگر بتواند آیا او باز هم خرگوش است؟
در دنیایی زندگی میکنیم که همه چیز برای زندگی راست دست ها و لاک پشت ها طراحی شده. باز جای شکرش باقی است که چپ دست ها را به رسمیت شناخته ایم ولی هنوز هم که هنوزه لاک پشت بودن چنان حکمی قطعی برای موفقیت است که حتی خرگوش ها ویژگی های دوست داشتنی و بکر و خوب خودشان را انکار می کنند! حتی خودشان را بابت خرگوش بودن سرزنش میکنند، گاها بیخیال کارهایشان می شوند و و و
جالب است بدانید ما سیاره ای را به اسم لاک پشت ها زده ایم که تعداد خرگوش هایش آنقدر زیاد است که باورتان نمیشود!
حرف من این است که در فضایی که موفقیت برای لاک پشت ها طراحی و برنامه ریزی شده است، یک خرگوش به دور از سعی در قضاوت یا تغییر خود باید مهارت هایی یاد بگیرد که بتواند در این اتمسفر نفس بکشد درست مثل چپ دستی که مجبور است با دستگیره های در، قیچی یا قلم نی بسازد و موقع امتحانات ترم در حالی که همه ی بچه ها امتحانشان را شروع کرده اند منتظر بماند که آن صندلی چپ دستی ته انباری مدرسه را برایش بیاورند و هی لبش را بگزد!