نتوانستیم شریف باشیم
نتوانستیم دهان باز کنیم
در بنبست فهم و کلمه
و بایستیم
در برابر بلعیدن مدام جسارت و شرفمان
حالا به وقت «ظلم ظالم ،جور صیاد»
شام تاریک ما
رو سیاهتر از هر عصیانی
غرق در قهقههی شورمست سحریست
که عایدیاش، خفقان و خفت
و خیزشش
خماری و نشئگی تنهاییست
بی حرکت
مسخ و خاموش
که به فریب آزادی
در لجن ماندهاند
این تقاصِ تلخیست
برای واماندگیمان..
نیلوفرثانی
پ.ن: ترس خورهی عجیبیست... جسارت و شجاعت را یک سره می بلعد ..