فکرمیکنیم عشق، تنها احساسی ست قوی که اجازه ی حضور و دخالت عقل ومنطق را نمیدهد .. پسوئا شاعری پرتغالی ست که نقل میکند:" عشق نوعی تفکر ست " و آلن_بدیو فیلسوف معاصر فرانسوی نیز تاییدوتاکیدی براین نظر دارد ...
عشق براستی نوعی تفکرست که هرفرد ، با مجموعه ای از احساس ،علاقه، نیاز، منطق ،خرد و هوشش آنرا درک میکند ..
عشق ،منشی ست ویژه ی هرکسی که با آن رو به تغییری می رود که جسارت و شجاعت همراه دارد، و تمام فردیت فرد را تحت تاثیر قرار میدهد ،آلن بدیو میگوید : عشق ،خلق جاودانگی ست در لحظه ..شاید همان حسی که لحظه را برای همیشه جاوادنه میکند ... نوعی مسخ شدگی نه از روی انفعال ، بلکه حل شدگی برای کسب فضیلت ها و مشخصات ِمتعالی عشق ...
انسانی که میتواند عشقی ،با تلاش و حرکت داشته باشد میتواند به پویایی و مداومت آن امیدوار باشد .. وگرنه، در سکون و بی ملاحظی پژمرده و ضعیف از میان می رود ...
نیلوفرثانی
23خرداد97
منبع:درستایش عشق / آلن بدیو/ مریم عبدالرحیم کاشی