دوست داشتن از آن چیزهاییست که نمی شود برایش یک تعریفی گفت و تمامش کرد.. اندازهاش را مثلا با حدی نشان داد و یا ابرازش کرد.
اصلا دوستداشتن و عشق ورزیدن چیزی ست مخصوص هرکس... اندازه اش را فقط خودش می داند. حدش را خودش می فهمد. اصلا شاید خودش هم نهایتش را نداند، مگر جایی، وقتی ، چیزی پیش بیاید تا تلنگری بخورد ..
برای همین می گویم دوست داشتن را نه می شود تعریف کرد به تعلق و دلبستگی، نه می شود برایش مثالی زد و تشبهش کرد به چیزهای دیگر
اصلا باید دوست داشتن را گذاشت برای هرکس، و در احوال و دنیای خودش باقی بماند. دوست داشتن دیگری را، اگر می شود از بارش و طراوتش سیراب شد که چه زیباتر، اگر هم آن شکلی که ما فهمش می کنیم، نیست خرابش نکنیم، قضاوتش نکنیم بگذاریم در دنیای خودش، بر ساعت دوست داشتنش کوک باشد
نیلوفرثانی
حوالی کوچه زندگی