ویرگول
ورودثبت نام
نیلوفرثانی
نیلوفرثانی
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

شادی گمشده

پادزیست

سالهای زیادی‌ست که در کشورهای توسعه‌یافته و متمرکز بر تعیین و اجرای حق فردی و انسانی این فرهنگ پایه‌ای کارشده و جا افتاده‌است که « یک فرد نباید هیچ فعل و یا فشاری را تحمل کند»

که البته شامل موارد شخصی و اجتماعی هم می‌شود

اینکه مبنا و محک بر اساس « حال خوب» « احساس رضایت» و « خوشحالی» است، آنچه را انجام می‌دهد که خوشحالش می‌کند و الا نه..

کمااینکه می‌تواند بر خلاف قواعد عرفی و اکثریت باشد

اما به نظر می‌رسد در جامعه ما این محک از اساس به نقطه صفر میل می‌کند چرا که در انتخاب‌ها، تصمیمات، اقدامات و زیست ما میزانِ «رضایت و‌خوشحالی» به حداقل‌ها رسیده است

آنقدر فشارهای سیستمی و قدرت حاکم را همه جوره تحمل می‌کنیم که حتی دیگر قادر نیستیم این تحمل را در سایر شرایط ناخوشایند دیگر هم از خودمان دور کنیم

روابط‌مان را تحمل کنیم، شغل، رشته‌تحصیلی و از همه مهمتر شرایط جامعه را هم با هر فشاری تاب می‌آوریم

تحمل سلطه و سیطره‌ی دیکتاتورمآب سیستم بر مردم آنچنان است که قدرت کنش و عصیان و جستجوی « احساس خوب» و رضایت خاطر را از آنان سلب می‌کند همان «وضعیت اضطراری» که تبدیل به قاعده شده است

چنین موجودی که صبر و تحمل را نه فضلیت بلکه عامل فرسایش و استحاله می‌بیند برای بقایش هم که شده روزی عصیان خواهد کرد ولو به خشونت و طغیان

نیلوفر ثانی



نیلوفرثانیبی وقت نوشتنوشته های نیلوفرثانیوضعیت اجتماعیسیطره قدرت
شعرهاونوشته های نیلوفرثانی مجموعه شعر:بي واسطه دوستت دارم/@niloofarsanipoem
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید