بغضی در گلو و تلخی ای در صدایش موج می زد. شکسته چهره و موی سپید کرده روی صحنه آمد. صحنه ای که منتقدان سینما برایش تدارک دیده بودند تا قدردان 4 دهه حضور پربار او در سینما و تلویزیون باشند. اما چهره او نشاطی نداشت و دیگر نشانی از آن پسرک شیرین زبان و تپل باز مدرسه ام دیر شد در رفتارهایش موج نمی زد و آن شور و هیجان لطیف کودکانه در چهره اش وجود نداشت. او خسته راهی بود که 4 دهه در سینما طی کرده بود. راهی سرشار از بی مهری های آزارنده هیات داوران جشنواره هایی که او را ندیدند. بازی هایش را ندیدند. ظرافت ها و لطافت های روح و فکرش را ندیدند. اکبر آقا واقعا هنرپیشه ای مردمی است. همیشه با مردم بود و با مردم ماند. هیچگاه در سخنانی که مطرح کرده از یاد مردم غافل نبوده. بارها مهم ترین جوایز خود را از جانب مردم دانسته؛ مردمی که از دید اکبر خان عبدی حتی دمش گرم هایی که به او می گویند ارزشی بالاتر از سیمرغ برای او دارد.
این هنرپیشه در کوران تحولات حاد فرهنگی – اجتماعی هنوز همان اکبرکمدین مردم ایران است. او همان بازیگری است که ایرج طهماسب درباره اش می گوید: بدیلی برایش وجود ندارد چرا که هیچ بازیگری در تاریخ سینمای ایران مانند او این حجم از تنوع را نداشته است.
اکبر آقا خالق 80 تیپ و شمایل فردی منحصر به فرد است. آیا این رقم را می توان باور کرد؟ بله می توان حتی بیش از این را هم تصور کرد وقتی به آلبوم های گریم برجای مانده روی صورت او بنگریم و نقش های ایفایی اش در سینما و تلویزیون را مرورکنیم.
او از یک پسربچه بازیگوش 13 ساله تا پیرمرد 120 ساله را در کارنامه بازیگری اش دارد و همه تیپ های سینمایی موجود را بازی کرده است.
اکبر آقا برای هم نسلی های من یادآور همه شیرین زبانی ها و خنده های دلبرانه ای است که روی لبانمان نشانده است.
به احترام این کمدین کتاب مدرسه خانواده سینما را تقدیمش کرده ام که در آستانه انتشار و توزیع در بازار است. همچنین در جلد اول کتاب نقش آفرینان که به 101 نقش ماندگار سینمای ایران در 40 سال اخیر مربوط است 6 نقش ماندگار سینمایی او را ارزیابی کرده ام.
امیدوارم اکبر خان عبدی همچنان در سینما و تلویزیون حضور داشته باشد و با نقش آفرینی های جذابش برگ دیگری را در دفتر خاطرات سینمایی ما پُر کند.