تا انتهای افق
تا انتهای افق
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

آبروریزی خوار و خفیف کردن خود

یکی از دوستان ایرانی داشت تعریف می کرد که «یه همکار هندی داشتم، یکسال و نیم هر روز ناهار ناله میکرد و از هند و قوانینش و مردمش و ... بد میگفت و حالمون رو بهم میزد جلوی همکارهای هلندی ... دیگه شده بود مترسک و عادت شده بود که این بیاد همیشه یه ناله ای بکنه، گاهی هم اونا میخندیدن و مسخرش میکردن ...» ( عین متن این دوست ایرانی را نوشتم).

بعد اشاره کرد به کاری که برخی ایرانی ها الان دارن در خارج می کنند که واقعا همه ایرانی هایی که دارای عزت نفس و غرور ملی هستند حالشون داره بهم میخوره و هی باید همکارانشون رو توجیه کنند که اینها در توهم هستند. بعد هم گفت: «اگر فکر کردین بیشتر از این توجه میکنن کور خوندین!»...


من هم شاهد بودم که چقدر بی تفاوت هستند و اصلا براشون اهمیتی نداره... مثل این هست که الان جمعی از دانشجویان هندی ساکن ایران به اساتید دانشگاه و همکاران و سلبریتی ها پیام بدن که وضعیت ما در هند این هست بیاین کمک کنید...

خودتون فکر کنید چه احساسی خواهید داشت و چه اقدامی خواهید کرد... و چقدر از این همه خودزنی و دست کمک دراز کردن این بندگان خدا بدتون خواهد آمد... کما اینکه در بسیاری از پیام ها دیدیم که مردم عادی برخی کشورها در کامنت ها نوشته بودند مشکل کشور خودتونه برید تو کشور خودتون تظاهرات کنید بابا... ما به اندازه کافی خودمون مشکل داریم...


و البته آینده این افراد با چنین رفتارهایی،‌ روشن است...


تلگرام

ایتا

اینستاگرام

بله

سروش

عزت نفسغرور ملیدانشجوی ایرانیخود تحقیریهلند
مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی در فرانسه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید