از جمله صحنه های بسیار ضایع در خارج از کشور، دیدن یک ایرانی است که در برابر ساکنان آن کشور احساس کوچکی و پایین بودن میکند و بسیار در گفتار و رفتارش واضح است.
و از آن بدتر آن دسته از ایرانیها هستند که نمیدانم با چه محاسبهای در گفتگوهایی که در جمع مثلا همکاران یا دوستان خارجی شکل میگیرد، از کشور خود بد میگویند و از آن کشور تعریف میکنند.
بارها واکنش و عکس العمل این دوستان و همکاران خارجی را در فرانسه و هلند دیدهام که بسیار تعجب کردهاند و حتی بدشان آمده.
برایشان بیمعنی است که کسی بیمقدمه و بیربط از کشور خودش بد بگوید. حالا به هر دلیل. و موضوع را داخلی میدانند که تازه آدم باید آبروداری کند. و از آن بدتر و به زبان خودشان حال بهم زن این است که مثلا از کشور آنها تعریف و تمجید شود. چون خود آنها به بسیاری از بخشهای دولتی و اجرایی کشور خود معترض هستند و مدام در بحث و جدل و نقد داخلی بین خودشان هستند و برایشان مصنوعی و مسخره است که کسی بیاید از آن سیستم تعریف کند.
این را گفتم که بدانیم... و اول فکر کنیم بد صحبت کنیم. تشخیص دهیم در چه مکانی و در چه زمانی هستیم...
تحمل بعضی دوستان ایرانی در این موقعیتها خیلی خیلی سخت است.
فرض کنید دارم با هیجان و مستند از ظرفیتها و توانمندیها و دستاوردهای کشورم میگویم تا ایران و ایرانی را بالا ببرم. بعد یک دفعه یک ایرانی پیدا میشود که بدترین حرفها را درباره سرزمین خودش میزند... و جالب اینکه اصلا شخصیت محبوبی ندارد و با این کار حس بقیه نسبت به او منفیتر هم میشود...
دنیا، فقط داخل ایران و شبکههای اجتماعی خصوصی شما یا ماهوارههای فارسی زبان نیست. کمی گستردهتر و با دیدگاه های متفاوتتر است...
✍🏻 تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران