ویرگول
ورودثبت نام
تا انتهای افق
تا انتهای افقمشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی در فرانسه
تا انتهای افق
تا انتهای افق
خواندن ۱ دقیقه·۸ ماه پیش

درک دارایی‌های مردم ایران پس از تجربه زندگی در غرب

موضوع اول: معنوی

مردم غرب و تمام ایرانی‌هایی که در غرب زندگی می‌کنند از این دارایی‌ها در مقایسه با کسی که در ایران زندگی می‌کند، محروم‌اند.

غرب حرم ندارد...
مکان‌هایی معنوی ندارد که روز و شب درب آن به روی مردم باز باشد تا بروند آنجا و در خلوت خود و زمزمه‌ها و مناجات‌هایی که می‌کنند بار روحی خود را سبک کنند.

بسیاری از بیماری‌های روحی روانی که مردم در غرب به آن مبتلا می‌شوند ریشه در خشک شدن اعتقادات و نبود بستری است که حس اتصال به مبدأ هستی به ایشان دست دهد.

مردم با نذرهای خود دور تا دور مزار را (مثل همیشه) پر از پول‌های شخصی خود کرده بودند و جز این روش سنتی، دستگاهی برای تقدیم نذورات مردم به تفکیک انتخاب خودشان بود...

یادم آمد از آن‌ها که با تمسخر می‌گفتند در ایران فقرا وجود دارند اما پول مردم خرج در و دیوار حرم می‌شود و ایشان نمی‌دانند این مردم خودشان هستند که پولشان را هم برای حرمی که دوستش دارند و خانه خود می‌دانند و هم برای نیازمندان به پای امامان و امام‌زادگان می‌ریزند...

امشب مهمان سیدالکریم بودیم. شاه عبدالعظیم حسنی. در شب وفات این عالم بزرگ که از نوادگان امام دوم ما شیعیان، امام حسن مجتبی علیه السلام است.

آل الله، زیارت ایشان را برابر با زیارت اباعبدالله دانسته‌اند و این اولین بار بود که در چنین شبی در حرم ایشان بودم و چیزهایی دیدم که تا امشب از آن بی‌خبر بودم...

ادامه دارد...


✍🏻 تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران

معنویتآرامشایران
۸
۳
تا انتهای افق
تا انتهای افق
مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی در فرانسه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید