گفت: استاد ما سر کلاس گفته است که زمان شاه هم اعتراض و حضور در خیابانها بود اما کسی را نمی کشتند...
متحیرم از بیخبری دانشجوی جوان کشورم که از تاریخ شصت ساله کشور خودش هم خبر ندارد. و خشم غریبی از استادی که چنین به راحتی تحریف تاریخ می کند و با حرف هایش ممکن است سرنوشت انسانهایی را تغییر دهد که هر بلایی سرشان بیاید به گردن او هم تا همیشه خواهند نوشت. یقین دارم در همین دنیا خداوند جواب این دروغ ها و تحریف های ناجوانمردانه را میدهد. دنیایی بعدی که بماند.
در ایام ۱۵ خرداد هستیم. سالی که مردم قم و تهران و ورامین و... در اعتراض به زندانی کردن امام خمینی در سال ۴۲ حرکت کردند و صرف اعتراض به رگبار بسته شدند...
به آن جوان دانشجو گفتم: واقعا تصور می کنی حرف استادت درست است؟ به مزار شهدای شهرها که می توانی سر بزنی؟ برو و تاریخ شهادت و علت شهادتشان را یک به یک بررسی کن. ببین به چه شکل از دنیا رفته اند. کتاب تنها گریه کن را خوانده ای؟ بخوان... این کتاب و کتب زیادی که داستان انقلاب را مردمی مستند روایت می کند. از زبان پاک ترین انسانها که در ایمان به روز حساب و صداقت و راستگویی و حفظ امانت شهره هستند. نه از زبان کسانی که ظاهر و باطنشان و فلسفه کارشان فریاد می زند که شغلشان دروغ سازی و تخریب و تضعیف است. شغلشان خیانت به کشور و ملت و سرزمینشان برای امرار معاش خصوصی شان یا برای ثروت اندوزی فردیشان است.
آرزو دارم روزی مدیریت محتوایی مدارس، معلمان و اساتید سرزمینم در دستانم باشد. لازم و ضروری است که تاریخ واقعی و آنچه حقیقتا رخ داده به دست همه برسد...
چند پیوند زیر شرح واقعه ۱۵ خرداد به عنوان نمونه جهت مطالعه اجمالی معرفی شده است: