ویرگول
ورودثبت نام
تا انتهای افق
تا انتهای افق
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

گُلِ محمدی

گلِ «محمدی» در قلعه‌ای در هلند

عموم گل‌های رُز، خیلی بو و عطر نداشت، اما وای از این گل... خسته نمی‌شدم از بوئیدن...

بحق نامش شد گل محمدی...

بیا. برگرد گلِ محمدی ما...

« کِی شود که از چشمهٔ زلال تو بهره‌مند شویم که عطش ما طولانی گشت.

کِی شو که ما با تو صبح و شام کنیم تا چشم ما به جمالت روشن شود.

کِی شود که تو ما را و ما تو را ببینیم، هنگامی که پرچم نصرت و پیروزی را در عالم برافراشته‌ای.

آیا خواهیم دید که ما به گرد تو حلقه زده و تو با سپاهت، تمامِ روی زمین را پر از عدل و داد کرده باشی و سرکشان و منکران خدا را نابود گردانی و ریشه متکبران عالم و ستمکاران جهان را از بیخ برکنی و ما با خاطر شاد به «الحمدالله رب العالمین» لب برگشاییم...


✨فرازی از دعای ندبه. روز جمعه


تلگرام

ایتا

اینستاگرام

بله

سروش

گلموعودندبهانتظارصاحب الزمان
مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی در فرانسه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید