آیا تا به حال در هنگام احساس غمگین و بیانگیزه بودن به علائم افسردگی در وجودتان شک کردهاید؟ با وجودی که افسردگی تنها به احساس غم محدود نمیشود، ولی ویژگیهای خُلقی مانند تجربهی احساس اندوه، زودرنجی و پوچی در بین همهی اختلالات افسردگی، مشترک است و به همراه تغییرات جسمی و ذهنی که رخ میدهد، توانایی فرد برای زندگی و عملکردهای معمول را کاهش میدهد. به علاوه فرد افسرده احتمالا احساساتی مانند اضطراب، بی ارزشی، ناامیدی، بیحمایتی، احساس گناه، اختلال در خواب و اشتها، احساس خستگی و عدم تمرکز را تجربه خواهد کرد.
جالب است بدانید که افسردگی متداول ترین نوع اختلال نوروتیک یا روانی است، تا حدی که به آن سرماخوردگی روانپزشکی گفته میشود. با وجود اینکه ممکن است برخی فقط یکبار در طول زندگیشان این بیماری را تجربه کنند، ولی برای بیشتر مبتلایان، علائم این اختلال تکرارشونده هستند.
موفقیت در درمان افسردگی منوط به تشخیص در مراحل اولیه و پیگیری برای انجام اقدامات درمانی مانند دارودرمانی، رواندرمانی و تغییر سبک زندگی بیمار است و در صورت عدم پیگیری در زمان مناسب، پیامدهای جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت. افرادی که به افسردگی حاد مبتلا باشند میتوانند به درجهای از ناامیدی برسند که دست به خودکشی بزنند. بنابراین آگاهی از نشانههای این بیماری نقش مهمی در پیشگیری و درمان این بیماری دارد.
علائم افسردگی هم مانند هر اختلال روانی دیگر، مشخصهای آشکار دارد و آن تاثیر منفی بیماری در روند عادی زندگی روزمره فرد است. این علائم عبارتند از:
ناامیدی
افسردگی، این احساس را در ذهن بیمار تقویت میکند که هرگز اتفاق خوبی برایش رخ نخواهد داد. توجه کنید که معمولا در چنین مواقعی افکار منفی، به افکار خودکشیگرایانه منجر میشوند و لازم است اقدامات پیشگیرانه صورت گیرد.
اختلال در تمرکز
مبتلایان به افسردگیِ حاد معمولا با عدم تمرکز مواجه میشوند. برای مثال ممکن است در مطالعه روزنامه یا تماشای یک سریال تلویزیونی دچار مشکل شوند و تصمیمگیری، حتی در سطح تصمیمات ساده برایشان مشکل باشد.
اختلال در الگوی اشتها
معمولا افراد مبتلا، به عنوان مکانیسم مقابله، به خوردن بیش از حد معمول یا کمتر از حد معمول روی میآورند که نتیجهی آن کاهش یا افزایش شدید در وزنشان است.
اختلال در الگوی خواب
بیشتر مبتلایان دچار تغییر در الگوی رایج خوابشان میشوند. تغییر الگوی خواب میتواند هم به صورت خواب زیادتر از معمول و هم به صورت بیخوابی خود را نشان دهد. از نشانههای ابتلا به افسردگی حاد در افراد، بیدار شدن در زمان صبح خیلی زود است.
بیانگیزه بودن
معمولا مبتلایان به افسردگی، انگیزهی انجام فعالیتهای معمول روزمرهشان را از دست میدهند یا ظرفیت تجربهی شادی را نخواهند داشت. حتی ممکن است دچار کاهش یا عدم تمایلات جنسی شوند.
بیانرژی بودن
بیشتر مبتلایان به افسردگی از احساس خستگی شکایت میکنند، دچار کندی در فکر کردن میشوند و برای انجام فعالیتهای روزمره و معمول خود با مشکل مواجهند.
کاهش اعتمادبهنفس
بیماران مبتلا به افسردگی، اکثر اوقات در فکر کاستیها و شکستهایشان هستند و احساس گناه و درماندگی در فعالیتهایشان میکنند. جملاتی مانند «من شکست میخورم.» یا «زندگی خیلی عجیب و وحشتناکه.» مدام در ذهنشان تکرار میشود.
دردهای فیزیکی
عدهای از مبتلایان به افسردگی، به جای شکایت از حس ناراحتی و اندوهشان، مدام از سردرد یا مشکلات معده صحبت میکنند.
اختلال حرکتی
برخی از افرادی که به افسردگی مبتلا هستند، از نظر قوای جسمی و فیزیکی دچار تحلیل یا به بیقراری حرکتی مبتلا میشوند، برای مثال ممکن است صبح خیلی زود بیدار شوند و برای چند ساعت متوالی در اتاق قدم بزنند.
در زمان مطالعه و بررسی علائم افسردگی در نظر داشته باشید که تشخیص این اختلال بسیار پیچیده است، به دلیل اینکه گاهی دورههای افسردگی بخشی از اختلال دوقطبی یا سایر بیماریهای روانی هستند. اینجاست که اهمیت مراجعه به یک پزشک متخصص مغز و اعصاب مشخص میشود. البته توصیف خود فرد افسرده از علائمی که احساس میکند هم بسیار مهم است، و ثابت شده که این امر تحت تاثیر تفاوتهای فرهنگی نیز هست. برای مثال در فرهنگ غربی، مبتلایان به افسردگی معمولا در مورد احساساتشان صحبت میکنند. ولی در کشورهای شرقی، به نحو عجیبی بیشتر در مورد دردهای جسمی تاکید میشود. بنابراین مهم است که افراد به درمانگرانی مراجعه کنند که دارای فرهنگ مشترک باشند یا از ویژگیهای فرهنگی بیمار شناخت کافی داشته باشند.
ثابت شده که عوامل زیادی در ابتلا به افسردگی موثر هستند. اختلال افسردگی، گاهی به دلیل بیماریهای جسمی، مشکلات زندگی، یا هر عامل محرک دیگری ظاهر میشود و گاهی نیز بدون بروز هیچ یک از دلایل گفته شده و به طور ناگهانی بروز خواهد کرد. اما به هر حال موارد زیر نقش مهمی در ظاهر شدن این بیماری دارند:
ژنتیک
گاهی اختلالات خُلقی و افکار خودکشیگرایانه زمینهی ژنتیکی دارند، ولی به هر حال ژنتیک فقط یکی از عوامل موثر در افرایش خطر ابتلا به افسردگی در افراد است. ژنهای دوقلوهای همسان هم دارای تشابه صددرصدی هستند، ولی فقط سی درصد احتمال وجود دارد که هر دو به افسردگی مبتلا شوند. معمولا نشانههای افسردگی در افرادی که زمینهی ژنتیکی داشته باشند، در سنین پایینتر بروز میکند. و علاوه بر عامل ژنتیک، عوامل بسیار دیگری نیز در ابتلای این افراد به اختلال افسردگی مؤثر هستند، مانند مشکلات زندگی و اتفاقات ناگوار.
شرایط زندگی
موقعیت محل سکونت، شرایط مالی و وضعیت تاهل فرد، تأثیر زیادی در بروز افسردگی دارند. اما همواره این فرضیه نیز پذیرفته شده که به صورت برعکس، دلیل بروز شرایط نامناسب در زندگی فرد میتواند افسردگی او باشد. برای مثال درصد بروز افسردگی در افراد بیخانمان بیشتر است، ولی در برخی موارد نیز ممکن است وجود اختلال افسردگی در این افراد دلیل آوارگیشان باشد.
تروما
تجربهی تروما یا همان ضربهی روحی شخص در سن پایین میتواند در نوع واکنش مغز نسبت به ترس و استرس، تغییرات بلندمدت ایجاد کند. این تغییرات مغزی موجب میشود که احتمال بروز افسردگی در افرادی که سابقهی ترومای دوران کودکی دارند، افزایش یابد.
مواد مخدر
احتمال ابتلا به افسردگی در افرادی که به مواد مخدر اعتیاد دارند، افزایش مییابد.
ابتلا به سایر بیماریها
ثابت شده که احتمال ابتلا به این بیماری در افرادی که سابقهی اضطراب، دردهای مزمن و سردردهای مزمن، اختلالات خواب، یا اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (ADHD) دارند، بیشتر خواهد بود.
ساختار مغز
بررسی تصاویر مغزی این نکته را ثابت کرده که میزان فعالیت لوب پیشانی مغز در افراد مبتلا، کاهش مییابد. به علاوه گفته میشود که الگوهای مغزی این افراد هنگام خواب متفاوت است. افسـردگی حتی موجب تغییر نحوهی پاسخگویی غدهی هیپوفیز و هیپوتالاموس فرد نسبت به تحریکات هورمونی نیز میشود.
ابتلا به این بیماری ویژهی گروه خاصی نیست و در هر قوم و نژاد، سن، طبقهی اجتماعی و اقتصادی ظاهر میشود. ولی افراد مختلف تجربههای متفاوتی از بیماری خواهند داشت.
زنان
دلایل مختلفی مانند ژنتیک، بیولوژی، باروری، تغییرات هورمونی و روابط بینفردی منجر به ابتلای زنان به آن میشود. بسیاری از زنان دچار تغییرات رفتاری و جسمی مانند احساس افسردگی و تحریکپذیری در دوران قاعدگی هستند و بسیاری از زنان افسرده نیز تجربهی احساس علائم شدیدتری در دوران پیش از قاعدگی دارند. به علاوه، علائم آن تا زمان آغاز قاعدگی در مبتلایان به سندرم پیش از قاعدگی (PMS) و اختلال ملال پیش از قاعدگی (PMDD)به تدریج شدیدتر میشوند. پژوهشگران در حال بررسی چگونگی تاثیر تغییر دورهای هورمونها بر ساختار شیمیایی مغز در مبتلایان به این بیماری هستند.
همچنین بسیاری از زنان دچار اختلالات خُلقی مقطعی مانند افسردگی پس از زایمان میشوند. این اختلال در فاصله کمی پس از وضعحمل ظاهر میشود و اضطراب، گریه، بیخوابی یا افکاری مانند آسیب رساندن به خود یا نوزاد از علائم آن هستند. به نحوی که انجام فعالیتهای عادی روزمره برای فرد با مشکل همراه میشود.
مردان
به طور کلی به دلایل فرهنگی مردان بیش از زنان دچار خجالت از افسردگیشان میشوند. به همین دلیل به دنبال راههایی برای فرار از درمان آن مانند خوددرمانی با مصرف مواد مخدر هستند. عدم اقدام برای درمان افسردگی در مردان پیامدهای غیرقابل جبرانی در پی دارد، و به همین دلیل آمار خودکشیهای منجر به فوت در مردان بیشتر است.
کودکان و نوجوانان
معمولا همهی کودکان در سنین اولیهی رشد با مشکلات احساسی مقطعی روبهرو میشوند، اما گاهی و در برخی کودکان این بحرانهای مقطعی به افسردگی میانجامد. ثابت شده که در کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال یادگیری، اختلال کمتوجهی-بیشفعالی، اختلال اضطراب و اضطراب نافرمانی مقابلهجویانه (ODD) احتمال ابتلا به افسردگی بیشتر است. به علاوه، وجود سابقهی خانوادگی اختلالات خُلقی، استرس زیاد، و تروما نیز موجب افزایش احتمال افسردگی در سنین پایین خواهد شد.
معمولا کودکان افسرده کمتر از احساساتشان صحبت میکنند و به جای آن بیشتر از دردهای فیزیکی شکایت دارند. اما در نوجوانان علائم افسردگی متفاوتتر است و باید جدی گرفته شود. این نشانهها شامل رفتارهای پرخطر، مصرف مواد مخدر، پرخاشگری، مشکلات تحصیلی و فرار هستند. به علاوه، آمار خودکشی در نوجوانان افسرده بالاتر است. سازمان جهانی بهداشت در گزارشی اعلام کرده که خودکشی سومین عامل مرگومیر نوجوانان در سنین بین پانزده تا نوزده است.
سالخوردگان
معمولا این بیماری در سنین بالا قابل درمان نیست، به دلیل اینکه که بسیاری از این مبتلایان، افسردگی را یکی از پیامدهای طبیعی پیری و حتی واکنشی طبیعی در مقابل مشکلات جسمی و روحی سالخوردگی میدانند. ممکن است میان علائم آن در سالخوردگان با جوانترها تفاوتهایی وجود داشته باشد. برخی از علائم که مخصوص سنین بالا هستند شامل اختلال در حافظه، دردهای مبهم و توهم است. به علاوه یکی از عوارض جانبی داروهایی مانند داروهای فشارخون، سکته و حملهی قلبی، و حتی شکستگی لگن ابتلا به افسردگی است. چون این داروها معمولا در سالخوردگی مصرف میشوند و با ظهور افسردگی نیز ارتباط دارند.
این بیماری بسیار مخرب ولی به میزان موثری قابل درمان است. تنها کاری که باید انجام دهید پیگیری برای مراجعه به مراکز درمانی و رعایت مراحل درمان پزشکتان است. روشهای معمول درمان افسردگی عبارتند از:
روان درمانی: رفتار درمانی شناختی (CBT)، درمان بینفردی، و درمان خانوادهمحور
دارودرمانی: داروهای ضدافسردگی، داروهای آنتیسایکوتیک (ضد روانپریشی)، و تثبیتکنندههای خُلقی
استراتژیهای خود مدیریتی
ورزش درمانی
درمان تحریک مغزی: درمان الکتروشوک (ECT) و تحریک مغناطیسی جمجمهای تکرارشونده (RTMS)
نور درمانی: قرار دادن فرد در معرض طیف کامل نور با کمک یک جعبهی نور برای تنظیم میزان ترشح هورمون ملاتونین
رویکردهای ذهن/جسم/روح: مدیتیشن، ایمان و دعا
درمانهای جایگزین: تغذیهدرمانی، طب سوزنی، و مراقبه
وضعیتهایی شامل اعتیاد و بیماریهایی مثل اختلال استرس پس از حادثه (PTSD) و اختلال کمتوجهی-بیشفعالی موجب ایجاد اختلال در فرایند درمان افسردگی میشوند. روشن است که درمان موفق هر کدام از این مشکلات نیز، موجب بهبود قابل توجه علائم افسردگی خواهد شد.