معرفی #کتاب#عامه_پسند #چارلز_بوکفسکی در ابتداي صحبتم اشاره مي كنم با يك #داستان معمايي و جذاب رو به رو هستيد، به طوري كه نميتوانيد از داستان جدا شويد. تذكر( در اين #كتاب از كلمات نامتعارف بسيار ياد مي شود) #عامه_پسند سرشار است از تخیل، از فرای واقعیتها، از چیزهایی که تنها در #خوابمیتوان یافت، آن هم بدون دلیلی منطقی بر حضور فلان فعل یا فلان شخصیت، چیزی شبیه به رویا یا کابوس! و این تعریفی است کامل برای #سوررئال، در ابتدا اتفاقات برای خوانندهی اثر عجیب مینماید اما همینطور که جلو میرود دیگر همه چیز برایش تبدیل به واقعیت میشود، خواننده به جایی میرسد که دیگر امکان وقوع برایش مهم نیست بلکه تنها به دنبال کردن #قصه امید دارد و در نهایت#بوکفسکی خواننده را به جایی میکشاند که عاشق نیکی بلان میشود، آن هم با تمامِ گند اخلاقي هايش، البته نبايد اثر قلم جناب خاكسار را در جذابيت اين داستان ناديده گرفت. موضوع كتاب: نیکی بلان که مدتهاست از بیکاری مگس مي پراند، سفارش جالبی دارد؛ دستگیری #نویسندهی فرانسوی و مشهور مورد علاقهی بوکفسکی، لویی فردینان سلین، که سالها پیش از زمان داستان درگذشته است. با سفارشِ مرگ، شانس به نیکی بلان روی خوش نشان میدهد. هنوز او #سفارش اول را به انجام نرسانده؛ سه سفارش دیگر هم دریافت می کند: ـ پیدا کردن گنجشک قرمز. -اثبات #خیانت یک#زن به #شوهرش. ـ کمکردن شرِ یک زنِ زیبای فضایی از سر مدیر یک موسسه کفن و دفن. بخشي از كتاب: روی پشت بام همسایه است. بعد برگشتم، خمیردندان را پیدا کردم و لولهاش را فشار دادم. زیادی بیرون آمد. از روی مسواک سُر خورد و تلپی افتاد توی روشویی. سبزبود. شبیه یک کرم سبز بود. انگشتم را تویش فرو کردم و مقداری اش را دوباره روی مسواک گذاشتم و شروع کردم به مسواک زدن. دندانها. عجب چیزهای وحشتناکی بودند. مجبور بودیم که بخوریم، بخوریم و باز هم بخوریم. همهمان نفرتانگیز بودیم. سرنوشت همهی ما همین بود که کارهای حقیر کثیفمان را ادامه بدهیم. بخوریم و بگوزیم و بخارانیم و لبخند بزنیم و در روزهای تعطیل مهمان دعوت کنیم.
لینک مطلب در وبلاگ شخصی ام : عامه پسند #حسين_نوروزي #کتاب_بخوانیم#کتابخوانی#کتابدونی#مطالعه#معرفی_کتاب#پیشنهاد_کتاب#کتاب_خوب#کتاب_خوب_بخوانیم
#bookshelf#book#bookme#bookish#bookworm#bookwithme#reading#hossein_norouzi