نوریه رضوی‌ثانی | Nouriye RazawiSani
نوریه رضوی‌ثانی | Nouriye RazawiSani
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

مسیرِ کارِ 12 ساعته با حقوق 500 هزار تومان تا تبدیل شدن به فریلنسر برتر سال 99 در مهارت تولید محتوای متنی!


به ما دروغ گفته بودند!

معلم فیزیک سال سوم دبیرستان‌مان می‌گفت: «بچه‌ها خوب درس بخونید که دانشگاه آزاد شهسوار قبول نشید. یه‌جایی قبول شید که آخرش واسه خودتون کسی بشید.»

من هم در دانشگاه غیرانتفاعی‌اش درس خواندم و هم سراسری! هیچ فرقی نمی‌کردند. البته دروغ چرا؟! یک فرق مبرهنی داشتند؛ آن هم این بود که وقتی دانشجوی دانشگاه مازندران بودم، آنقدر تکالیف سرمان می‌ریختند که وقتی برای توسعۀ مهارت‌های شغلی‌ام پیدا نمی‌کردم.

من اصلاً آدم درس‌خوانی نبودم. کاش به‌جای عذاب وجدان دادن به من و امثالم، راهی برای پیدا کردن و گسترش دادن استعدادها و مهارت‌هایمان جلوی پایمان می‌گذاشتند.

شما هم اگر درس‌خوان نبودید و حالا هم نیستید، نگرانش نباشید. همانی که خودتان دوست دارید را دریابید و بس!

پس‌فردای این زندگی، هیچ‌کسی یقه‌تان را به‌خاطر مدرک سراسری یا آزاد نمی‌گیرد! اما اگر بی‌پول باشید، هیچ احدی حرف‌تان را قبول نخواهد کرد! شاید حتی وجودتان هم نادیده گرفته شود.

من هم در همین دورۀ بی‌پولی و نادیده گرفته شدن بودم که اولین تجربۀ کاری‌ام رقم خورد.

اولین تجربۀ کاری‌ام

آن موقع که من می‌خواستم کار کنم، یعنی ابتدای سال 96، پدرم خیلی با کار کردن من، خواهر و مادرم موافق نبود. من هم دیدم اینطوری که نمی‌شود، به‌همراه دوستم به یکی از پیشخوان‌های شهرمان که حدود 95% کارمندانش خانم بودند رفتیم و فرم درخواست کار پر کردیم.

یک روزی که سر کلاس هوش مصنوعی دانشگاه بودم، با من تماس گرفتند و قرار مصاحبه حضوری گذاشتند.

قبل از آن روز، من هیچ‌ تجربۀ شغلی‌ای نداشتم. شاید باورتان نشود، در آن جلسه من هیچ سوالی در مورد حقوق نپرسیدم و حتی فکر می‌کردم که پرسیدنش کار درستی نباشد!!!! حتی تا 1 ماه اول که کار می‌کردم هم نمی‌دانستم حقوقم چقدر است. ?‍♀️

حدود یکسال حقوق من 350 هزار تومان بود. مواقعی که حدود 12 ساعت در آن دفتر حضور داشتم، حدود 500 تومان می‌گرفتم. ?

همیشه هم ناراضی بودم و تا دل‌تان بخواهد غر می‌زدم.

ماه‌های آخر دیگر خسته شده بودم و به چند جای دیگر سر زدم اما همه‌شان تا حدود 500 تومان حقوق می‌دادند و 8 ساعت در روز کار مفید می‌خواستند!

من هم دیگر بریدم و تصمیم گرفتم برای مدتی کار نکنم و بر روی پرورش مهارت‌هایم تمرکز کنم.

آن‌جایی که وارد بازار کار تولید محتوا شدم

انگلیسی‌ام خوب بود؛ یعنی آنقدری خوب بود که بتوانم مقاله‌های دانشگاهی را برای دانشجوها ترجمه کنم. آخر یک روزی گفتم بگردم و ببینم آیا می‌توانم کار ترجمه در اینترنت پیدا کنم یا نه؟!

نمی‌دانم از کِی و کجا، اما در لینکدین همیشه فعالیت داشتم. یک روز تصمیم گرفتم رزومه‌ای درست کنم و در لینکدین اعلام کنم که کار ترجمه انجام می‌دهم.

چند نفری به من پیام دادند و در نهایت سایت یوکن بود که من را به‌عنوان مترجم قبول کرد.

چگونه می‌توانیم آینده را به بهترین شکل ممکن بسازیم؟ این اولین کار ترجمۀ من در سایت یوکن بود.

حدود یک سال با یوکن کار کردم و دستمزدم کلمه‌ای 40 تومان بود. آن اواخر آنقدر سرعتم بالا بود که ماهانه حدود یک میلیون و پانصد هم حقوق می‌گرفتم.

هرچه که بود، از کار در یک دفتر پیشخوان با حقوق 500 هزار تومان یک سروگردن بالاتر بود.

کم‌کم راه افتادم و با مفهوم نویسندگی محتوا برای وبسایت آشنا شدم. یک سایتی بود که چارچوب خاصی برای مقاله‌هایش معرفی می‌کرد و من باید در همان چارچوب می‌نوشتم و برای آن‌ها می‌فرستادم.

همانطور که جلوتر می‌رفتیم، من دیگر از دستمزدهای کلمه‌ای 35، 40 و حتی 45 راضی نبودم. دلم چیزی بیشتر می‌خواست.

به افراد مختلف پیام می‌دادم رزومه و نمونه‌کارهایم را ارسال می‌کردم. یا رد می‌شدم یا اصلاً جوابی نمی‌دادند.

یکبار یک پیامی دریافت کردم که خیلی حالم را بد کرد.

به تاریخ توییت توجه کنید.
به تاریخ توییت توجه کنید.

منشن‌هایی که از این توییت گرفتم، آنقدر مسیر شغلی‌ام را متحول کرد که دیگر دستمزدهای کلمه‌ای 50، 60 و حتی 70، شوخی‌ای بیش نبود.

کتاب بمب‌گذاری محتوا را که مدیر محتوای والکس برایمان فرستاده بود، خواندم. دوره‌های مختلف انگلیسی و فارسی تماشا کردم و حسابی روی متن نوشته‌هایم کار کردم.

خودتان این دو نوشته که هر دو حاصل نگارش خودم است را مقایسه کنید:

چطور کف پارکت خانه‌مان را تمیز کنیم؟- مدت زیادی از این نوشته نمی‌گذرد. اما همانطور که می‌بینید، حتی نمی‌دانستم که باید تاکید کنم که نوشته به نام خودم منتشر شود، چه برسد به اصول نگارشی و محتوایی آن.

مشکلات دورکاری و راه‌حل آن‌ها- به فاصلۀ زمانی این دو نوشته و تفاوت در نحوۀ نگارش آن دقت کنید.

همۀ این تلاش‌ها و تغییرهایی که در مسیر شغلی‌ام داشتم، من را هدایت کرد به جایی که حالا هستم و افتخار این را داشتم که فریلنسر برتر سال 99 در مهارت تولید محتوای متنی بشوم.

آیدی n0orieh برای اینستاگرام شخصی‌ام است :)))
آیدی n0orieh برای اینستاگرام شخصی‌ام است :)))

قدم بعدی‌ام

کمال‌گرایی خیلی‌ وقت‌ها به آدم‌ها صدمه می‌زند و خیلی جاها هم باعث پیشرفت آدم می‌شود.

من هم یک آدم بسیار کمال‌گرا هستم و هیچ‌وقت از جایگاه فعلی‌ام راضی نبودم. الان هم می‌خواهم قدم بعدی‌ام خیلی بلندتر و بهتر از قدم‌های گذشته‌ام باشد و در حال برنامه‌ریزی برای یک آیندۀ بهتر هستم.

نمی‌توانم از برنامه‌هایم بگویم. چون معتقدم که اهداف و آرزوهای آدم‌ها فقط باید در دل‌شان بماند تا زمانی که نتیجۀ کارهایشان مشخص شود.

همانطور که دیدید، مسیر شغلی من هیچ‌وقت یکنواخت نبود و همیشه برای بهتر شدنم، در حد توان خودم تلاش کردم.

از حالا به بعد هم آسان نخواهد بود و برای به‌دست آوردن خواسته‌هایم تلاش می‌کنم.

به بهانۀ این عنوانی که نصیب من شد، خواستم انگیزه‌ای باشم برای کسانی که نزدیک لبۀ پرتگاه ناامیدی بودند.

پیشرفتتولیدمحتوافریلنسرنویسنده
یاد می‌گیرم؛ یاد می‌دم. nouriyerzs.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید