شاید این عبارت را در بسیاری از شبکههای اجتماعی دیده یا شنیده باشید که راهکارهای مختلفی نیز برای آن ارائه شده است. اما پیش از پرداختن به این موضوع میبایست اطلاعاتی درباره حافظه و نحوه عملکرد آن داشته باشید:
حافظه
در زمینه یادگیری و اساس آن یعنی نظریههای مختلفی وجود دارد که در برخی موارد این نظریهها با یکدیگر در تناقض هستند و به صورت صد درصد با هم اتفاق نظر ندارند. نخستین نظریه پردازان حافظه افلاطون و ارسطو بودند. ارسطو حافظه را توان نگهداری، و به خاطر آوردن را توان یادآوری میدانست. فیزیولوژیستها حافظه را تغییر در هورمونها،انتقال دهندههای عصبی و در نهایت ماهیت بیوشیمیایی سلولهای مغزی میدانستند.
طبق آخرین نظریات، حافظه و فرآیند آن به سه قسمت حافظه حسی، حافظه کوتاه مدت و حافظه بلند مدت تقسیم میشوند:
1) حافظه حسی: این حافظه نسبت به محرکهای محیطی پاسخ میدهد. محرکهای محیطی مانند نور و صدا ابتدا وارد حافظه حسی شده و برای مدت بسیار کوتاهی 1 تا 3 ثانیه در آنجا میمانند که در این تایم اطلاعات به حافظه کوتاه مدت منتقل میشوند.
جالب است بدانید در هر لحظه ذهن در معرض میلیونها محرک حسی قرار دارد برای مثال در حال مطالعه این متن اگر صداهای دیگری در محیط وجود داشته باشد، چشمان شما مرتب با نور، محیط و فاصله شما با صفحه مانیتور تحریک میشود، پوست شما با لباس در ارتباط بوده و زبری و نرمی آن را دریافت میکند و به مراکز مغزی مخابره میکند، شاید تا این لحظه سنگینی لباسهای خود را حس نمیکردید اما الان با توجه هشیارانه آن را حس میکنید. پس شرط اصلی این پیامها، توجه است. اگر به آنها توجه نکنیم به سرعت حذف و اطلاعات جدید به جای آنها وارد میشوند.
2) حافظه کوتاه مدت: حافظه کوتاه مدت یا حافظه فعال آن بخشی از حافظه ماست که اطلاعات را برای مدت 15 الی 30 ثانیه در خود نگهداری میکند و در صورتی که اطلاعات در این قسمت پردازش و تکرار شوند به حافظه بلند مدت منتقل میشوند. مهمترین فایده حافظه کوتاه مدت رفع نیازهای آنی ماست.
برای مثال وقتی که یکی دوبار از روی شماره تلفن میخوانید و آن را شماره گیری میکنید، این اعداد در حافظه کوتاه مدت شما باقی میمانند و پس از آن خود به خود پاک میشوند. یا بعد از درک معنی و مفهوم یک جمله کلمات تشکیل دهنده آن از یاد ما میروند. در مرحله قبل یعنی حافظه حسی مهمترین علت فراموشی، بی توجهی بود اما در حافظه کوتاه مدت دو علت عمده برای فراموشی وجود دارد: اول چون حجم محدود است و اطلاعات جدید باید وارد شوند در نتیجه اطلاعات قبلی پاک میشوند دوم حذف خود به خودی بر اثر گذشت زمان یا محو اثر که به آن نظریه رد حافظه میگویند.
3) حافظه بلند مدت: حال اطلاعات و موادی که در دومرحله قبلی بر اثر توجه و تکرار از مابقی اطلاعات جدا شده و به این مرحله رسیدند به خوبی در اینجا ثبت میشوند. همان طور که پیداست حافظه بلند مدت توان نگهداری اطلاعات را برای مدت بسیار طولانی و حتی نامحدود دارد. روان شناسان معتقدند که اطلاعات وارد شده به حافظه بلند مدت هرگز از بین نمیروند و با وجود شرایط مناسب همواره قابل بازیابی و یادآوری هستند.
لایتنر ویتمر روانشناس آمریکایی معتقد بود شیوهای طراحی کرده که در آن با پنج مرحله تکرار طلایی و به موقع میزان فراموشی را به صفر رسانده و تمام مطالب آموخته شده را به حافظه بلند مدت منتقل میکند. به نظر لایتنر دانش آموزان باید پس از یادگیری یک قسمت مشخص وفهمیدن آن و احیانا درآوردن کلمات کلیدی، اولین مرور را انجام دهند،که این خود سبب تفکر درباره موضوع و ارتباط آن با یادگیریهای قبلی میشود به این منظور باید در 24 ساعت اول یکبار دیگر، سپس یک هفته بعد، و یک ماه و در نهایت سه ماه پس از آن مجددا مطالب آموخته شده را تکرار کنند. با این روش اگر فقط 20 درصد از اطلاعات در ذهن باقی بماند، پس از طی این دوره پنج مرحلهای 100 درصد مطالب آموخته شده به حافظه بلند مدت انتقال مییابد.
جالب است بدانید که پوزیشن شغلی افراد نیز بر روی قدرت حافظه تاثیر گذار است بر اساس تحقیقاتی که بر روی یک جامعه آماری در اسکاتلند صورت گرفته بود، مشخص شد که قرار گرفتن در محیطهای پرهیجان سبب افزایش ظرفیت حافظه، سرعت پردازش و قابلیت تفکر در افراد میشود.