یکی از اولین هدیههایی که از همان سالهای اول بعداز باسواد شدن به دانشآموزان داده میشود، دفتر خاطرات است. دفتری برای ثبت اتفاقات روزانه، ولو کوتاه. اگر ذرهای علاقه به نویسندگی در کسی وجود داشته باشد، دیگر دفتر خاطرات یک هدیه معمولی نیست. بیشتر نویسندههای بزرگ اولین تجربههای جدی نوشتنشان را موقع ثبت همین روزمرهها داشتهاند. اما طی یک اتفاق نادر و عجیب، خاطراتی که قرار بوده منجی یک عشقِ نوشتن باشند و او را تبدیل به نویسنده موفق و معروفی بکنند، باعث دردسر اساسی برای او شدند. به بیان روشنتر در جایی که مدرک محکمه پسندی برای نسبت دادن جرم به متهم وجودنداشت، پیدا شدن دفتر خاطرات روزانه او، ورق را به نفع قاضی برگرداند و او را روانه زندان کرد.
جک گانتوس، نویسنده نامآشنای ادبیات کودک و نوجوان، در کتابی با نام حفره، ماجرای زندگی اش را از وقتی هیچ رویایی جز نوشتن برای دنبال کردن نداشت، تا زمانی که در بیست سالگی روانه زندان شد تعریف میکند. اینکه چطور اجازه نداد زندان نقطه پایان او در مسیر پیشرفت و موفقیت باشد و از دل سلولهای پر اضطراب زندان، آنقدر خواند و نوشت که در نهایت بعد از آزادی دیگر جوانی با یک رویای بالقوه نبود. نوشتن را برای باقی زندگی برگزیده بود و با جدیت هرچه تمامتر به آن پرداخت.
البته خوششانسیهایی هم در سالهای زندان بودنش برایش اتفاق افتاده که اگر هرکدام پیش نمیآمد قطعا داستان زندگی او به گونه متفاوتی رقم میخورد؛ اما از آن جا که حفره یک مجموعه واقعی از خاطرات سالهای جوانی گانتوس است، دیدن این خوششانسیها و علم به اینکه ساخته و پرداخته ذهن خلاق یک نویسنده نیستند باعث دلگرمی مخاطبی میشود که مشغول خواندن کتاب است. دلگرمی از این باب که زندگی واقعی صددرصد قابل پیشبینی نیست و آنچه نامش را معجزه میگذارند در دنیای واقعی هنوز به وقوع میپیوندد.
خود حفره، اثری در ژانر خاطرهپردازی است و ترجمهای که نیما م.اشرفی از کتاب ارائه داده است، نشان میدهد اثر موفقی در ژانر خودش است. جملات کوتاه و واضح انتخاب شدهاند و آرایههای ادبی و استعارات تا جای ممکن به کار گرفته نشدهاند تا مخاطب خود را کاملا با یک واقعیتنگاری مواجه ببیند، به آن دل بدهد، به نویسنده اعتماد کند و برای سرانجام او نگران شود. اصلا همین ساده نویسی است که باعث میشود وقتی گانتوس در نهایت سرنوشت خود را تغییر میدهد، مخاطب نفسی از سر آسودگی بکشد و خود را به فنجانی چای یا قهوه دعوت کند!
راوی کتاب اول شخص است و جک گانتوس صادقانه آنچه پشت سر گذاشته تا در نهایت سر از زندان در بیاورد را بیان کرده است. حسن راوی اول شخص این است که مخاطب علاوه بر اتفاقاتی که میافتند، میتواند با علت احتمالی آنها و افکاری که به منجر شدن یا نشدن اتفاقات دیگر میانجامد نیز از نزدیک دیدار کند و گویی پابهپای نویسنده موقع خلق داستان در حال قدم برداشتن است.
تجربه جوانی نام فروستی است که نشر اطراف برای انتشار برخی کتابها انتخاب کرده است. روایتهایی از جستجوی لحظههای حساس در زندگی جوانها، در لبه بزرگسالی. کتاب حفره سومین اثری است که در این فروست منتشر شده است و با حجم کم و قلم روان و ادبیات ساده خود توانسته توجه مخاطبان اصلی خود، یعنی آنهایی که در حال دستوپنجه نرم کردن با معمایی به نام زندگی هستند و آن را لاینحل میبینند، را به خود جلب کند.
شاید کمی اغراقآمیز به نظر برسد اما بعید است بعد از خواندن این کتاب کسی وسوسه ثبت خاطرات روزانه به جانش چنگ نیندازد!