درباره شخصیتهای زن در شاهنامه و شخصیت پردازی زنان در شاهنامه بسیار سخنها گفته شده است. یکی از ایراداتی که افرادی که گذری چند بیتی از شاهنامه شنیدهاند به فردوسی وارد میکنند این است که فردوسی شاعریست ضد زن و در شاهنامه این مسئله را به نظم در آورده است. اما اگر بخواهیم جانب انصاف را نگاه داریم با توجه به شرایط زمانی و فرهنگیای که داستانهای شاهنامه در آن اتفاق میافتند، اتفاقاً فردوسی با زیرکی هوشمندانهای از شخصیتهای زن در داستان استفاده میکند.
البته این نکته قابل کتمان نیست که بسیاری از شخصیتهای زن در شاهنامه فرعی هستند و نام بردن از آنها شاید فقط برای باورپذیر کردن سیر روایی ماجراها باشد . مثل دختر ایرج که حتی نام هم ندارد و در چند بیت متولد، عروس، مادر و حذف میشود!
چو هنگامه زادن آمد پدید
یکی دختر آمد ز ماهآفرید۱
جهانی گرفتند پروردنش
برآمد به نازو بزرگی تنش
مر آن ماهرخ را ز سر تا بهپای
تو گفتی مگر ایرجستی به جای
چو برجست و آمدش هنگام شوی
چو پروین شدش روی و چون مشک موی
نیا۲ نامزد کرد شویش پشنگ۳
بدو داد و چندی برامد درنگ
یکی پور زاد آن هنرمندماه
چگونه سزاوار تخت و کلاه
چو از مادر مهربان شد جدا
سبک تاختندش به نزد نیا
البته ناگفته پیداست که در همین چند بیت شاهد به ارث رسیدن "خون پادشاهی" و "فرّ ایزدی" توسط مادر هستیم، که این نگاه انسانی به زن حتماً از ویژگیهای فرهنگی ایران باستان بوده است.
یا در جای دیگری از شاهنامه آمده که فریدون وقتی موقع ازدواج پسرانش فرا رسید، پیشکار مخصوص خود را به جستجوی بهترین و اصیل ترین دختران برای ازدواج با پسرانش در تمام هفت اقلیم فرستاد. به شرطی که این همسران با هم خواهر باشند و هنوز نامی بر آنها گذاشته نشده باشد!(۴) و در نهایت دختران شاه یمن برای این مهم برگزیده می شوند و پس از اینکه پادشاه یمن شخصا پسران فریدون را آزمایش کرد و راضی به این وصلت شد، نوعروسان را به دست تازه دامادها سپرد و بعد از رفتن آنها به ایران، فریدون برای آنها اسم انتخاب کرد.
زن سلم را کرد نام آرزوی
زن تور را ماه آزاده خوی
زن ایرج نیکپی را سهی
کجا بد به خوبی سهیلش رهی
و در واقع با اینکه یک داستان مستقل صرف پیدا کردن همسر مناسب برای پسران فریدون و چگونگی راضی شدن شاه یمن و آزمون او و آزمون خود فریدون در راه برگشت برای فرزندانش میشود، اما حضور همسران در حد چند بیت شاهنامه باقی میماند! گویی اصل بر نشان دادن اهمیت والای خانواده و ازدواج در فرهنگ پادشاهی ایران باستان بوده است.
از زنان شاهنامه بیشتر برایتان خواهم نوشت...
-----***
1کنیز ایرج که در زمان مرگ او از او باردار بود
۲فریدون
۳داماد ایرج
۴علت این شرط عجیب را نمیدانم!
منتشر شده در ضمیمه قفسه روزنامه جام جم
سه شنبه اول بهمن 98