نفیسه سادات موسوی
نفیسه سادات موسوی
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

کتاب کوچک هوگا (شاد زیستن دانمارکی)

هیچ چیزی توی دنیا نیست که بشه با قطعیت درباره‌اش اظهارنظر کرد و امکان تغییر نظر درباره ش نباشه. ولی خود این قائده، یه استثنا داره و اونم درباره کتاب‌هاییه که یک دفعه تو فضای مجازی پررنگ میشن و مخصوصا بلاگرها حتما چندتا استوری و پست در حال خوندن اون کتاب از خودشون منتشر میکنن. اگه دقت کرده باشید هم معمولا یکی دو تا خط محتوایی ثابت دارن این کتابها. یا تو دسته بندی انگیزشی (شما بخوانید روانشناسی زرد) جا میگیرن یا عاشقانه‌های یه‌جوری!

کتاب کوچک هوگا هم از این مساله مستثنا نیست! همین اول کار خیالتون رو راحت کنم که قرار نیست بعد از خوندنش راهی برای شادتر زندگی کردن به ذهنتون برسه (چون عنوان فرعی این کتاب همینه: شاد زیستن دانمارکی) . تنها چیزی که بهتون اطمینان میدم حسش رو تجربه میکنید همذات پنداری و پیدا کردن ردپای هوگا ( نه با این اسم و رسم) تو فرهنگ خودمونه. کلا تمایل انسان به آرامش و دنجی و راحتی و وقت گذروندن با کتاب، موسیقی یا آدم مورد علاقه چیزی نیست که هیچ فرهنگی بتونه ادعا کنه برای اولین بار ابداعش کرده یا منحصر به خودش و مردمشه! و این اولین و بزرگترین تناقض کتابه! بذارید یکم حرفمو تدقیق کنم:

کتاب از شیوه مرسوم و معروف خبرگزاری های معلوم الحال استفاده میکنه! یه حقیقت مستند تایید شده رو بیان میکنه و در سایه اعتماد مخاطب به اون حرف شروع میکنه درباره علت و پیشینه و پیامدهای اون حقیقت، داستان سازی میکنه! حقیقت این کتاب چیه؟ این که بر اساس نظرسنجی های معتبر و آمارهای روزآمد، دانمارکی‌ها شادترین مردم این کره خاکی هستن. همین! بقیه کتاب به نوعی آیین سازی و داستان پردازی درباره علت این مساله ست و جالب اینجاست که خود نویسنده بارها تو کتاب تاکید میکنه که حرفی که میزنه اصلا قطعیت یا عمومیت نداره و ممکنه هرکسی شیوه دیگر و متفاوتی داشته باشه?

برای اینکه بدونید خود هوگا چیه این توضیح مختصر از متن خود کتاب میتونه کمکتون کنه: « هوگا یعنی در سرما و تاریکی جایی گرم و دنج و ساده برای با هم بودن و با هم گرم گرفتن؛ یعنی در سوز سرما و تاریکی، با شومینه و شمع فضا را گرم و روشن نگه داشتن؛ یعنی در کنار یکدیگر با خانواده و دوستان لحظاتِ با هم بودن را تجربه کردن و شاید آنچه که از همه مهمتر باشد تجربه‌ی راحتی، سادگی و ساده‌زیستی است.»

آشنا نیست؟ تو فرهنگهایی مثل فرهنگ ایرانی که رفت و آمد با خانواده و اقوام (صله رحم حتی) به شیوه های مختلفی مرسومه، از تولد و عروسی و ختم گرفته تا روضه و هیات و عیددیدنی و سفر خانوادگی و اینها، هوگا اصلا نمیتونه حرف تازه یا غافلگیرکننده ای داشته باشه. به نظر من فرهنگهایی که خانواده براشون تعریف رباتی داره و بچه ها بعد 18 سالگی به بهانه استقلال قانونی خونه رو ترک میکنن و نهایتا سالی یکی دوبار برای روز شکرگزاری یا کریسمس ممکنه افراد یه خونواده (و نه حتی یه فامیل) دور هم جمع بشن، طبیعیه که هوگا رو به مثابه یه آیین نجات بخش مقدس بدونن ولی فرهنگ خانواده محور ایرانی اساسا این خلا براش اونقدر مطرح نیست که با آشنا شدن باهاش زندگیش دگرگون بشه!

البته هوگا منحصر به افراد خانواده نیست و میتونه دوستان رو هم دربربگیره که خب بازهم تعاملات دوستانه ما ایرانیها غالبا از سطح دانشگاه و اداره و همسایگی فراتر میره و خواسته ناخواسته خوش و بش ها و رفت و آمدهایی بهش اضافه میشه و بازهم هوگایی زندگی کردن ارزش افزوده تازه ای برای ما نداره!

اما برای اینکه جانب انصاف رو نگهدارم دوست دارم به ترجمه روان و دلپذیر کتاب اشاره کنم که خانم حمیده معین فر انجام داده و همون طور که خودش اشاره کرده چند سالی تو دانمارک زندگی کرده و برای همین به آنچه ترجمه کرده مخصوصا تو بحث مفاهیم اشراف خوبی داشته.

در نهایت اگر برای خوندن و نخوندن این کتاب مردد هستید، پیشنهاد من اینه که حتما میتونید گزینه بهتری برای وقت مطالعه گذاشتن پیدا کنید. ولی اگه در حال خوندنش هستید، پیشنهاد میکنم از هرجایی که دلتون خواست کتاب رو نیمه کاره رها کنید. چون تا آخر کتاب به پاسخ سوالی که احتمالا برای رسیدن بهش اومدید سراغ کتاب، نخواهید رسید!

کتاب کوچک هوگامایک وایکینگمعرفی کتابنفیسه سادات موسوینشر شگفت
مادر / شاعر مجموعه شعرهای #بی‌نا و #سنگ_کاغذ_موشک و #نا_رَنج / زبان چینی و ادبیات فارسی خوانده/دانشجوی واژه گزینی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی/معرفی کتاب/ یادداشت نویس
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید