سلام. شاید و تنها شاید اینها را برای احترام بیشتر به دوستانم میگویم. ولی باز هم مبهم و خلاصه میگویم. مهم نیست که از پنج شش سال پیش در ویرگول بودم و از دوازده سیزده سال پیش وبلاگ مینوشتم. شهریور پارسال و پس از آن اشتباه چندبارهٔ جوانیام دوباره همهٔ یادداشتهایم را پاک کردم و خاموش شدم. اما تاریخ جدید زندگیام از اینجا شروع شد. مثل رفتن به مدرسه و تجربههای جدید، یا گذر از دبستان به راهنمایی و مدرسهٔ جدید و روستای جدید، یا گذر از راهنمایی به دبیرستان و شهرستان جدید، یا گذر از مدرسه به دانشگاه و فضای اجتماعی جدید، یا تغییر رشته در دانشگاه و فضای فکری جدید، یا جدایی از دانشگاه و پیامدها و بیماریهای جدید!
بیشتر چیزها یا شاید همهٔ چیزها دست ما نیست. ولی چند تا از آنها خیلی برای ما روشنتر است. با اینکه میگویم چنین کردم و چنان کردم، ولی خودم چندان باور ندارم که کار خودم بودهاند. تازه حکمت پشت بعضی از رخدادها، مثل رخدادهایی که خواهم گفت، میان خودم و خدا یا پیش خودش بماند!
همان ماه بود که حافظهٔ رایانهام سوخت. انگار دستانم خیلی بسته شد. دو ماه با گوشی کوچکم و سختیهایش سر کردم. تا اینکه یک روز به سرم زد و به نصیحتی چند ساله عمل کردم. یکباره و تنها و بدون هماهنگی به اندیشکدهای در اصفهان آمدم که دورادور همکاری داشتیم. اینجا دوستان تازهای پیدا کردم. از آبان پارسال تاکنون بخشی از هفته را با رایانهٔ اینجا سرگرم هستم. از خرداد هم دوباره به ویرگول برگشتم. برگشتی متفاوت از همیشه و دور از انتظارها و هیجانهای گذشته. گرچه آدم گذشته نیستم، ولی اینجور برگشتنم بدیهایی هم داشت که کاش خدا درست کند. بنابراین پس از چند ماه اینجا هفتهای سه چهار روز به رایانه و وبلاگنویسی دسترسی دارم. ولی تقریباً هر روز با گوشی چند یادداشت از ویرگولیان را میخوانم.
به دلیل شرایط ناگفتهٔ همیشگی و شرایط گفتهٔ جدید نمیتوانم همچون دوستان در ویرگول باشم و کار کنم. در آغاز امسال روندی داشتم. مثلاً چند ده نفر را دنبال میکردم و از دکمهٔ پسندیدن استفاده میکردم. در نیمسال دوم روند دیگری را در پیش گرفتم. مثلاً یادداشتهای دیگران را پنهانی میخواندم و درگیر پسندیدن و پاسخ سریع نبودم و در نوشتههای خودم به حرفهایشان واکنش نشان میدادم. گاهی هم ناخواسته یا بر اثر خطای سامانهای چیز دیگری رخ میداد، مثل پسندیدن ناآگاهانه و ناخواسته. إنشاءالله باز هم تغییر خوبی خواهم کرد؛ چون خیلی چیزها تغییر میکند!
و باز هم تا خدا چه بخواهد...
سالهای خوب و زیبایی برای همهتان آرزومندم. در پناه خدای مهربان زندگی کنید. یا حق!